2013/04/21, 12:40 AM
دوباره سلام
بنظر من تصميم اينكه به خانواده اش بگيد يا نگيد با دختر خانوم باشه تا فردا منتي نباشه كه بخاطر شما روي خانواده اش ايستاده يا اينكه اشتباه كرده كاش با بزرگترش مشورت ميكرد...درواقع شما بهتره كنار باشيد و بگيدهر تصميمي بگيره كنارش هستيداگه ميخواد به خانواده اش بگه اشكالي نداره اما بايد قانعشون كنه و شما دوتا متحد باشيد و انتظارمخالفت و داشته باشيدچون به هر حال مخالفت اونها بخاطر علاقه به دخترشون و ترس از اينده اون هستش اما طرف شما پدرومادرش و ميشناسه پس بايدبدونه چطور نظرشون جلب كنه تو سايت بودن كسهايي كه با مخالفت بزرگترها مواجه شدن و با روش درست اونها رو راضي كردن....اما نيمه دوم هم هست كه ميشه به بزرگترها نگفت و از يك مشاور كمك گرفت دوتايي بريد پيش مشاور ازدواج...لزومي نداره ادمها همه چي و به همه بگن چون اگه بيماري شما بعد نامزدي يا ازدواج رخ ميداد چي؟طرف تركتون ميكرد؟يا از همه پنهون ميكرد؟بهرحال بحث يك عمر زندگي هستش بايد جدي بود و احساسات و كنار گذاشت...
دير يا زود بيماري شما رو خانواده اون ميفهمه اگه بعد ازدواج بفهمن هم از دخترشون شاكي ميشن هم شما رو كسي فرض ميكنن كه سردخترشون و اونها كلاه گذاشتيد پس بهتره خود دختر خانوم به خانواده اش بگه يا شما اول تو خواستگاري مرد و مردونه مطرح كنيد و راضي كردنشون و بزاريد به عهده دختر خانومشون..ميتونيد بهشون بگيد كه ميتونستيد نگيداما بهشون ارزش قائليد و بهشون نياز داريد كه در كنارتون باشن...موفق باشيد
بنظر من تصميم اينكه به خانواده اش بگيد يا نگيد با دختر خانوم باشه تا فردا منتي نباشه كه بخاطر شما روي خانواده اش ايستاده يا اينكه اشتباه كرده كاش با بزرگترش مشورت ميكرد...درواقع شما بهتره كنار باشيد و بگيدهر تصميمي بگيره كنارش هستيداگه ميخواد به خانواده اش بگه اشكالي نداره اما بايد قانعشون كنه و شما دوتا متحد باشيد و انتظارمخالفت و داشته باشيدچون به هر حال مخالفت اونها بخاطر علاقه به دخترشون و ترس از اينده اون هستش اما طرف شما پدرومادرش و ميشناسه پس بايدبدونه چطور نظرشون جلب كنه تو سايت بودن كسهايي كه با مخالفت بزرگترها مواجه شدن و با روش درست اونها رو راضي كردن....اما نيمه دوم هم هست كه ميشه به بزرگترها نگفت و از يك مشاور كمك گرفت دوتايي بريد پيش مشاور ازدواج...لزومي نداره ادمها همه چي و به همه بگن چون اگه بيماري شما بعد نامزدي يا ازدواج رخ ميداد چي؟طرف تركتون ميكرد؟يا از همه پنهون ميكرد؟بهرحال بحث يك عمر زندگي هستش بايد جدي بود و احساسات و كنار گذاشت...
دير يا زود بيماري شما رو خانواده اون ميفهمه اگه بعد ازدواج بفهمن هم از دخترشون شاكي ميشن هم شما رو كسي فرض ميكنن كه سردخترشون و اونها كلاه گذاشتيد پس بهتره خود دختر خانوم به خانواده اش بگه يا شما اول تو خواستگاري مرد و مردونه مطرح كنيد و راضي كردنشون و بزاريد به عهده دختر خانومشون..ميتونيد بهشون بگيد كه ميتونستيد نگيداما بهشون ارزش قائليد و بهشون نياز داريد كه در كنارتون باشن...موفق باشيد
در این خاک, در این خاک
در این مزرعه ی پاک
به جز عشق, به جز مهر
دگر بذر, نَکاریم...!
در این مزرعه ی پاک
به جز عشق, به جز مهر
دگر بذر, نَکاریم...!