2013/04/06, 11:38 PM
یکی از اقوام حدود 10 ماه است که ام اس گرفته. خوشبختانه حالش خوبه. گویا تعداد پلاک های ایشون زیاد بوده و الان ربیف می زنه. تمام علائم بر طرف شده.
اما اما روحیه داغون و از زدن آمپول به شدت رنج می بره. اینقدر غصه می خوره که کلی وزن کم کرده.
این اقوام هم که هیچی از ام اس نمی دونن مرتب دلسوزی میکنن من می ترسم با این دلسوزیا بیجا و بزرگ کردن بیماری آخر کار دست این بنده خدا بدن.
یکی میگه این تا چند سال دیگه باید خونه زندگیشو ول کنه بیاد پیشه مامانش. مامانش باید نگهش داره و.... این قبیل چیزا که خودتون بهتر می دونید.
من هم که بیماریمو از همه پنهان کردم . بعضی اوقات سعی می کنم یه توضیحاتی بدم اما می ترسم لو برم نمی تونم چیزی بگم.
این بنده خدا به کمک احتیاج داره. بهترین راه حل اینه که با سایت آشناش کنم اما نمی دونم چه جوری بی اینکه لو برم این کار رو بکنم.
می ترسم این دلسوزی های بیجا کار دستش بده و از بچه و خونه زندگیش بیوفته. با این روحیه داغون احتمال پیشرفت بیماریش بالا میره.
شما فکر می کنید چه جوری میشه کمک کرد؟
اما اما روحیه داغون و از زدن آمپول به شدت رنج می بره. اینقدر غصه می خوره که کلی وزن کم کرده.
این اقوام هم که هیچی از ام اس نمی دونن مرتب دلسوزی میکنن من می ترسم با این دلسوزیا بیجا و بزرگ کردن بیماری آخر کار دست این بنده خدا بدن.
یکی میگه این تا چند سال دیگه باید خونه زندگیشو ول کنه بیاد پیشه مامانش. مامانش باید نگهش داره و.... این قبیل چیزا که خودتون بهتر می دونید.
من هم که بیماریمو از همه پنهان کردم . بعضی اوقات سعی می کنم یه توضیحاتی بدم اما می ترسم لو برم نمی تونم چیزی بگم.
این بنده خدا به کمک احتیاج داره. بهترین راه حل اینه که با سایت آشناش کنم اما نمی دونم چه جوری بی اینکه لو برم این کار رو بکنم.
می ترسم این دلسوزی های بیجا کار دستش بده و از بچه و خونه زندگیش بیوفته. با این روحیه داغون احتمال پیشرفت بیماریش بالا میره.
شما فکر می کنید چه جوری میشه کمک کرد؟
با درد بساز چون دواي تو منم، در كس منگر كه آشناي تو منم