2013/03/19, 11:37 PM
اول كه به بيماريم پي بردم خوب برام سخت بود كه كلا به ازدواج فكرنكنم حتي چند مورد براي ازدواج داشتم كه با گذاشتن عيب و ايراد الكي ردشون كردم رفتن خونه مامانشون ولي الان ديگه اضلا به ازدواج فكر نميكنم اگر يه موقع كسي بخواد در مورد ازداج با من صحبت كنه ديگه قند تو دلم آب نميشه اين موضوع برام اصلاً جذابيت نداره
جايي كه راه نيست خداوند راه ميگشايد