ss
دارو در تنگنای تحریم، دلالی، مشکلات بانکی و ارزی
گروه اجتماعی، مسعود میر: از زمانی که قرار بود بیماران به غیر از رنج بیماری درد دیگری نداشته باشند، زمان زیادی گذشته است. انگار بیماران هم بیماری خود را فراموش کردهاند، چون درد جدیدی به زندگیشان سنجاق شده است. دردی که مبارزه برای بقا و زنده ماندن را معنا میکند؛ دردی به نام دوا... مشکلات دارویی این روزها دیگر برای هیچکس موضوعی تازه نیست. کافی است تا لب به سخن دارو باز شود تا گلایه و شکواییه و تجربههای تلخ از هر سو روانه شود. مدتی است که این مشکلات دارویی همزلف شدهاند با بحران ارزی و بانکی و تحریمهای ایران و نتیجه این شده که بیماران، برای یافتن مرهم، جانبهلب شدهاند. هر روز یک خبر جدید و هر روز یک گروه بیمار دادشان به آسمان میرسد و این است روزگار این روزهای بیماران ایرانی.
گرانی؛ دردسر اول
کافی است تا چند دقیقه در بعضی داروخانههای نشاندار شهر به مبادله کیسههای دارو و ایرانچکهای صورتی خیره شوید تا هوش از سرتان برود. این بها برای زنده ماندن است و نه برای بهتر شدن شرایط زندگی. حالا به این تصویر ذهنی چاشنی گرانی دلار و اطلاع از وارداتی بودن بیش از 90درصد داروهای ویژه را هم اضافه کنید تا متوجه افزایش تعداد بستههای اسکناس و ایرانچکهای صورتی تقدیمی برای دریافت دارو بشوید. افزایش قیمت دلار و نامتعادل بودن وضعیت اقتصادی ایران قیمت سبزی خوردن را هم بالا برده، پس تکلیف دارو و واردات آن مشخص است. در این میان بیمارانی که به اصطلاح خاص خوانده میشوند شرایط بدتری نسبت به دیگر بیماران دارند، چون آنها مشتریهای دایم داروهایی هستند که در داروخانهها یا پیدا نمیشوند یا قیمتشان چند برابر شده است.
سرطان؛ افزایش سرعت مرگ تدریجی
همین یک ماه پیش بود که وزیر بهداشت تاکید کرد هیچ کمبود دارویی بـرای بیماران ســرطانی نداریم و هماکنون دارای ذخیره یک ساله استراتژیک دارو هستیم.
دکتر مرضیه وحیددستجردی همان روز البته این را هم گفته بود که این گروه از داروها به بیماران دارای پرونده در بیمارستانها وهمچنین از طریق داروخانههای معتبر تحویل داده میشود.
استدلال خانم وزیر هم این بود که شاهد گزارشهای متعددی مبنی براین بوده که این داروها به 10 برابر قیمت به فروش میرسیده است. نکته اما اینجاست که مگر داروخانهها بهجز در قبال دریافت نسخههای بیماران سرطانی، دارویی تحویل میدادهاند که حالا این مازاد دارو در بازار آزاد گران شده است. تفاوت و تنوع داروهای شیمیدرمانی و سرطان بسیار زیاد است اما آنچه مشخص است اینکه همین حالا آمپول آلبومین و تیتارآبین برای مبتلایان به لوسمی (سرطان خون) و داروی تزریقی لوموستین (سی سی اینیو) برای بیماران مبتلا به سرطانهای دستگاه گوارش و تومور مغزی و البته چندین داروی دیگر بیماران سرطانی را با بحران مواجه کرده است. این در حالی است که هر روز از استانهای مختلف نالههای کمبود دارو برای سرطانیها به گوش میرسد. خبر کمبود قرص تمودال 100 میلیگرم که برای بیماران تومور مغزی استفاده میشود در استانهای شرقی و خرید و فروش قرص Sotent از قرصهای مصرفی بیماران مبتلا سرطان کبد به قیمت ششمیلیون تومان در بازار آزاد بعضی استانها خبرهای ناگوار اما تکراری این روزهای بیماران سرطانی است. اخبار کمبود داروهای سرطانی حالا بیش از هرکس اعضای انجمن حمایت از بیماران سرطانی و البته موسسه محک را به دردسر انداخته است.
پریسا فتاحی از بیماران مبتلا به سرطان سینه که در سال 91 مشکلات فراوانی برای تهیه دارو متحمل شده به بهار میگوید: «واقعیت این است که بحث تحریمها و مشکلات ناشی از آن از تابستان پررنگ شده اما بسیاری از بیماران از ابتدای سال با کمبود دارو دست و پنجه نرم میکنند. این به این معناست که همه مشکلات ناشی از کمبود دارو به تحریمها مرتبط نمیشود.»
اماس؛ حمله به اعصاب بیمار
اماسیها از جمله بیمارانی هستند که در آشفتهبازار واردات داروی آونکس و بازار داروی تولید وطن، که بهجز وزارت بهداشت هنوز هیچ مرجع علمی دیگری استاندارد بودن آن را تایید نمیکند، گرفتار شدهاند.
حالا خبر از هزینه ماهانه چنــدمیلیــون تــومانی بــرای تهیه داروهای این بیماران است و خبر از افزایش قیمت داروها که متاثر از وضعیــت ارزی و تحــریمهاست که البته این افزایشها را مدام تمدید میکند. داروی «گلاتیــرامــر» دارویی است که از آن به عنوان داروی درمان اماس نام برده میشود و مانند اینترفرونها عوارضی مانند بدندرد و افســـردگی را بــه دنبال ندارد اما هزینه خرید آن برای یک ماه مصرف بیماران بیش از یکمیلیون تومان هزینه در بردارد و بیمهها نیز زیر بار پرداخت این هزینه نمیروند. با این حال اما فعلا مبتلایان به اماس از اینترفرون به عنوان داروی اصلی استفاده میکنند.
این دارو به عنوان اصلیترین داروی بیماران اماس در داخل هم تولید میشود اما کیفیت آن با نمونه خارجی قابل مقایسه نیست. جالب اینکه همین داروی جایگزین آونکس با عنوان سینووکس هم که تولید داخل است با افزایش دوبرابری قیمت مواجه بوده است.
این شرایط دارویی در حالی رخ میدهد که حمله عصبی و ناراحتیهای روزمره بزرگترین دشمن بیماران اماس است. به فهرست کمبودهای سبد دارویی این بیماران باید آمپول ربیف و کپسول گابا پانتن را هم افزود.
مژگان محسنینیا عضو انجمن اماس ایران به «بهار» میگوید: «اعتراضهای بیماران و البته رسانهای شدن موضوع کمبود داروی اماس باعث شده تا در این چند روز یعنی از هفته گذشته لااقل ماجرای کمبود داروی ایرانی اندکی مرتفع شود.» محسنینیا البته میگوید: «هنوز داروهای این بیماران با هزینههای چندبرابر گذشته در اختیارشان قرار میگیرد، اما امیدواریم در روزهای آینده وضعیت توزیع دارو و البته تهیه آن برای بیماران تسهیل شود.»
سودجویی و دلالی؛ دردسر دوم
ریشهیابی مشکلات دارویی این روزها در کشور فقط و فقط به موضوع تحریم بانکی و مشکلات حوالههای واردکنندگان و حتی نوسان قیمت ارز برنمیگردد. دارو این روزها هم مانند ایام جنگ، اسیر سودجویی و دلال بازیهایی است که میتوانند از جان آدمها پول دربیاورند و سلامت و ادامه حیات آدمها را قمار کنند. حرف از آنهایی است که شرایط نامساعد جامعه را سرپوشی میکنند برای رفتارهای غیرانسانی خود. عرضه نکردن مناسب دارو و افزایش قیمت داروهای وطنی و از همه بدتر کمبود جدی داروهایی که بالاترین مرجع درمانی کشور از وجودشان به میزان کافی در انبارهای دارویی خبر میدهد، این پیشفرض را قوت میبخشد که کارشکنیها در حال شکستن کمر بیمارانی است که فقط برای ادامه حیات به آب و آتش میزنند.
تالاسمیها؛ قربانیان بازار پرسود
بیستوچندهزار تالاسمی آنقدر جمعیت زیادی است که به دستگرفتن بازار داروییشان هر شرکتی را وسوسه کند. این حکایت بیماران تالاسمی است که در میان انبوه داروهای بیکیفیت ساخت وطن و خودداری از عرضه مناسب دارو توسط نمایندگی شرکت خارجی برای افزایش تقاضا و در پی آن جایگزینی دارویی جدید، که هنوز هیچ بیمهای برای پرداخت آن پیشقدم نشده، روز را شب میکنند.
تالاسمیها بیش از سه دهه است که برای آهنزدایی آمپول دسفرال استفاده میکنند و حالا این دسفرال قرار است با کمبودش بیماران را به استفاده از داروهای متفرقه سوق دهد. داروهایی که یا مصرفشان بدون هیچ تاییدیه رسمی از مراجع پزشکی است یا قیمتشان نجومی است. جای دسفرال حالا با آمپول دسفوناک یا قرص اسورال در حال پر شدن است که هردو بیماران بسیاری را به ورطه عوارض شدید کشاندهاند و تاثیر مطلوبی هم برای دفع بارآهن اضـافی بیماران نداشتهاند. از سوی دیگر شرکت تولیدکننده دسفرال به شدت برای جایگزینی محصول جدید کمپانیاش، که قرص خوراکی ایکس جدید است، تقلا میکند اما این قرص هنوز مشمول بیمه نیست و هر قرص 500 میلیگرمیاش سههزار تومان برای بیماران آب میخورد و پرواضح است که 99درصد بیماران توانایی خرید و استفاده از این دارو برای کاهش عوارض افزایش آهن در بدنشان را ندارند.
دکتر حمید حورفر، پزشک متخصص بیماران تالاسمی در استان اصفهان و عضو قدیم انجمن تالاسمی ایران، به «بهار» میگوید: «مشکلات دارویی بیماران تالاسمی باعث شده تا بسیاری از آنها در یکی دو سال گذشته با عوارض فراوانی دست به گریبان شوند. افزایش تعداد مبتلایان به دیابت به دلیل مشکل ناشی از رسوب آهن در لوزالمعده و البته نارساییهای قلبی این روزها بسیاری از تالاسمیها را درگیر کرده است. علاوه بر این اخیرا موضوع عدم واردات نگهدارندههای خون توسط سازمان انتقال خون هم باعث شده تا نگهدارنده تولید داخل با حجم بالا به کیسههای خون این بیماران تزریق شود که متاسفانه باعث بروز عوارضی نظیر تب و لرز و خارشهای شدید در حین تزریق خون این بیماران میشود.»
قلبیها و آسمیها؛ قربانیان خاموش
فــورزوماید، آمیـو دارون و پلاویکس شـــاید رایجتـرین داروهای بیماران حاد قلبی باشد که این روزها بیسر و صدا از گردونه درمان حذف میشوند و این نایاب و کمیاب شدن هم هنـــوز خبرساز نشده است. البته تا وقتی آلودگی هوا و استرس و ترافیک برای توجیه آمار بالای مرگهای ناشی از مشکلات قلبی وجود دارند نباید هم به این زودیها بازار پرالتهاب داروی بیماران قلبی صدای کسی را دربیاورد.
بهغیر از بیماران قلبی، بیماران مبتلا به آسم هم با مشکل تهیه آمینوفیلین و البته افزایش سهبرابری اسپریشان مواجه هستند. آسمیها هم دستکمی از بیماران قلبی ندارند و آلودگی و حواشیاش بسیاری از دردسرهای مسئولان درمان این بیماران را کاور میکند. این روزها خبر کمبود فاکتورهای انعقادی شمارهای 7 و 8 و 9 برای هموفیلیها هم به گوش میرسد و شاید بحران برای این بیماران هم بهزودی آغاز شود.
احمد قویدل، مدیرعامل اسبق کانون هموفیلی ایران، در گفتوگو با «بهار» میگوید: «واقعیت این است که فاکتورهای انعقادی بیماران هموفیلی که از آمریکا و اروپا وارد میشده برای مدتی به دلیل تشدید تحریمها به ایران نرسید اما بعد از موج اعتراضآمیز بیماران و فعالان بهداشت و درمان، فروش این فاکتورها از سر گرفته شده و الان مشکل اصلی دارو، چه برای بیماران هموفیلی و چه برای سایر بیماران خاص در بحران توزیع، نمود پیدا میکند.» جالب اینکه قویدل میگوید یکی از فاکتورهای انعقادی از کشور کره خریداری میشود که این فاکتور هم بیماران را برای تهیه به دردسر انداخته است. این در حالی است که هنوز بسیاری از کشورهای آسیایی طرف معامله با ایران تحریمهای اتحادیه اروپا و آمریکا را اجرایی نکردهاند.
حرف درد
تحریم، مشکلات ارزی و بحران اقتصادی یا دلالان سودجو؟ باید اعتراف کرد برای بیمارانی که هر روز در شرایط بدتری قرار میگیرند مسئله این نیست که چه کسی یا کدام مورد وضعیت دارو را به اینجا کشانده است. مسئله این است که دولت در مواردی مانند دارو اصلا نباید بیتفاوت باشد و با ورود تمام قد به ماجرا باید بحران را فیصله دهد.
تخصیص ارز مورد نیاز از یک سو و جلوگیری از ریخت و پاشهایمیلیارد دلاری با نام تولید داخلی، آن هم در موارد پر ریسک مانند داروهای خاص از سوی دیگر در کنار برخورد با سودجوییهای رایج در مجموعه درمان کشور، وظایفی است که بیماران و البته آگاهان و دلسوزان حوزه درمان توقع دارند.
روزنامه بهار
به جای دارو وعده و وعید برای بیماران تجویز می شود
دنیای صنعت- بخش بهداشت و سلامت اولین ضربه از نوسانات ارزی و فشار اعمال تحریم ها را خورد، دارو و سلامت که اولویت اصلی جامعه و مردم بوده ضربه پذیر ترین حوزه در مقابل این آشفتگی و بحران های اقتصادی پیش روی امروز کشور است که باید به جد از طرف مسوولین مربوط پیگیری و مرتفع گردد.
اما گویی حل مشکلات این حوزه تنها در مرحله حرف و حدیث و وعده و وعیدهای مسوولین درجا می زند و به جای عمل از سوی آن ها فقط سخنان امید بخش به خورد بیماران داده می شود.
بیماران بیماری های خاص و یا آنانی که وضعیت سلامتیشان به داروهای خارجی گره خورده است امروز کفش آهنی به پا کرده و در پیچ و خم رفت و آمد به داروخانههای دولتی گرفتار شدهاند و در آخر چیزی هم دستشان را نمیگیرد.
این کش و قوسها و از سوی دیگر مشکلات اقتصادی به وجود آمده در جامعه، بازار دارو را پرتنش کرد به طوری که برخی داروها نایاب شدند و برخی داروها دیگر نیز به صورت دانهای میان بیماران خاص پخش میشود.
دارو بهویژه داروی بیماران خاص یا پیدا نمیشود یا اگرهم پس از مراجعه به چندین داروخانه یافت شود قیمتهای نجومی آن، بیمار را با مشکل مواجه میکند، همچنین داروخانه داران این روزها از نبود اقلام دارویی وسهیمهبندی عجیب و غریب داروها مانند فروش داروهای خارجی به ازای خرید حجم بالای داروی ایرانی که از سوی شرکت های پخش دارو اعلام می شود، گلایمند هستند، لذا آنها معتقدند که در صورت ادامه این روند، وضعیت دارویی کشور بدتر خواهد شد.
علاوه بر همه این ها به کرات از سوی انجمن بیماران خاص، نامه و خواسته هایی به مسوولین فرستاده می شود که متاسفانه نه تنها اقدامی صورت نمی گیرد بلکه با بی تفاوتی نسبت به درخواست نامه ها تنها خود را در جایگاه یک وعده دهنده قرار می دهند و یا اینکه به مثابه یک مامور مالیاتی تنها از اعداد و ارقامی سخن به میان می آورند که همانند داروهای امید بخش می ماند، برای مدتی کام بیماران را شیرین می کند.
از جمله این نامه های ارسالی دیروز جمعی از بیماران هموفیلی در نامهای خطاب به مسئولان کشور با اشاره به مشکلات درمانی و دارویی اعلام کردند: بیماری هموفیلی از بدو تولد همراه ماست و تا به حال درمان قطعی نداشته است، اما اگر داروهای مورد نیاز به موقع و به تعداد کافی در اختیار باشد، قادر به ادامه زندگی طبیعی خواهیم بود. در غیر این صورت هر روز می میریم و زنده می شویم. از آنجا که استمرار ارائه خدمات درمانی مطلوب در مورد این بیماری بسیار حائز اهمیت است، تغییر رویه و سیاست ها موجب توزیع نامناسب دارو میشود و زندگی بیماران را با مشکل روبرو میکند.
بحرانی شدن وضعیت بیماران تالاسمی کار را به آنجایی رسانده است که نائب رئیس انجمن تالاسمی ایران با انتقاد از مسئولان به دلیل بیتوجهی به بیماران تالاسمی اعلام کرده: کمبود دارو مدت زمان زیادی است که بیماران تالاسمی را با مشکل مواجه کرده، اما در چند ماه اخیر این مشکل به حدی حاد شده که چندین مورد فوت ناشی از نبود دارو را داشتیم.
هنگامیه ابراهیم زاده همچنین بیان کرده است: در پیگیریهای که با معاونت غذا و دارو انجام شده است هر بار یک جواب شنیدم و آن هم مشکلاتی که در بخش ارز دارو وجود دارد عنوان می شد، موضوع جالب در حال حاضر این است که از نظر آنها شرایط درست شده اما به نظر انجمن تغییری در وضعیت بیماران تالاسمی هنوز صورت نگرفته است.
گرانی در کنار نایاب شدن داروها مقوله دیگری است که به سختی قابل حل بوده و رنجش خاطر مضاعفی برای بیماران به همراه خواهد آورد، تا جایی که رئیس انجمن اقتصاد دارو ایران در این باره می گوید: قیمت داروی ضد سرطان« هرستپین » که با ارز آزاد هم وارد میشود به هر آمپول ۴ میلیون تومان رسیده و برای بیماری که باید ۴ بار در ماه تزریق کند ماهانه ۱۶ میلیون تومان هزینه دارد. قیمت برخی داروهای ام اس هم به هر دارو ۱۱میلیون تومان رسیده است.
جالب ترین موضوع در این گزارش پاسخ عجیب و غریب مسوولین حوزه سلامت به خصوص سرپرست وزارت بهداشت،درمان و آموزش پزشکی است که این چنین عنوان شده است، " کمبود دارو نداریم مستند بیاورید! ".
محمد حسن طریقت منفرد همچنین عنوان کرده: تا جایی که من اطلاع دارم نه تنها مشکل کمبود دارو نداریم بلکه تولیدات و واردات دارو امسال نسبت به سال گذشته نه تنها کاهش پیدا نکرده بلکه یک مقداری هم بیشتر شده است.
وی در سخنان خود با اشاره به ارز دارو گفت: ارز دارویی هم به مرور دارد تخصیص پیدا میکند و مشکلی از نظر واردات دارو نداریم، ضمن اینکه تولید دارو در کشور را نیز تقویت میکنیم تا بتوانیم نه تنها نیاز کل بیماران کشور را به دارو تأمین کنیم بلکه یک مقداری هم ذخیره خواهیم کرد.
این سخنان سرپرست وزارت بهداشت، درمان و آموزش پزشکی همان طور که درابتدای این گزارش آورده شده است از آن دست سخنان امید بخش است که دردی از بیماران درمان نمی کند بلکه تنها روزنه ای کم عمر در دل آن ها روشن می نماید.
مسوولین و سرپرستان حوزه سلامت توجه داشته باشند که پزشکان در نسخه بیمارانشان دارو تجویز می کنند نه امید و آرزو. از همه مهمتر این که جامعه و مردم به آنچه که می بینند ایمان و اعتقاد دارند نه به حرف.
مسوولین و سرپرستان بدانند با وعده و وعید دادن ها و حرف و حدیث زدن ها کاری از پیش نخواهد رفت و مشکلی از سر راه مردم گرفتار برداشته نخواهد شد.
بهتر نیست به جای آمار و ارقامی که هیچ منبع و ماخذ مشخصی ندارد سری به انجمن ها و بیمارستان های سطح کشور بزنید، شاید تغییری در آمار و ارقام و صحبت هایتان پدید آید و کم کم وارد عرصه عمل شوید.
۱۲ اسفند ۱۳۹۱ ۱۲:۴۸
دارو در تنگنای تحریم، دلالی، مشکلات بانکی و ارزی
گروه اجتماعی، مسعود میر: از زمانی که قرار بود بیماران به غیر از رنج بیماری درد دیگری نداشته باشند، زمان زیادی گذشته است. انگار بیماران هم بیماری خود را فراموش کردهاند، چون درد جدیدی به زندگیشان سنجاق شده است. دردی که مبارزه برای بقا و زنده ماندن را معنا میکند؛ دردی به نام دوا... مشکلات دارویی این روزها دیگر برای هیچکس موضوعی تازه نیست. کافی است تا لب به سخن دارو باز شود تا گلایه و شکواییه و تجربههای تلخ از هر سو روانه شود. مدتی است که این مشکلات دارویی همزلف شدهاند با بحران ارزی و بانکی و تحریمهای ایران و نتیجه این شده که بیماران، برای یافتن مرهم، جانبهلب شدهاند. هر روز یک خبر جدید و هر روز یک گروه بیمار دادشان به آسمان میرسد و این است روزگار این روزهای بیماران ایرانی.
گرانی؛ دردسر اول
کافی است تا چند دقیقه در بعضی داروخانههای نشاندار شهر به مبادله کیسههای دارو و ایرانچکهای صورتی خیره شوید تا هوش از سرتان برود. این بها برای زنده ماندن است و نه برای بهتر شدن شرایط زندگی. حالا به این تصویر ذهنی چاشنی گرانی دلار و اطلاع از وارداتی بودن بیش از 90درصد داروهای ویژه را هم اضافه کنید تا متوجه افزایش تعداد بستههای اسکناس و ایرانچکهای صورتی تقدیمی برای دریافت دارو بشوید. افزایش قیمت دلار و نامتعادل بودن وضعیت اقتصادی ایران قیمت سبزی خوردن را هم بالا برده، پس تکلیف دارو و واردات آن مشخص است. در این میان بیمارانی که به اصطلاح خاص خوانده میشوند شرایط بدتری نسبت به دیگر بیماران دارند، چون آنها مشتریهای دایم داروهایی هستند که در داروخانهها یا پیدا نمیشوند یا قیمتشان چند برابر شده است.
سرطان؛ افزایش سرعت مرگ تدریجی
همین یک ماه پیش بود که وزیر بهداشت تاکید کرد هیچ کمبود دارویی بـرای بیماران ســرطانی نداریم و هماکنون دارای ذخیره یک ساله استراتژیک دارو هستیم.
دکتر مرضیه وحیددستجردی همان روز البته این را هم گفته بود که این گروه از داروها به بیماران دارای پرونده در بیمارستانها وهمچنین از طریق داروخانههای معتبر تحویل داده میشود.
استدلال خانم وزیر هم این بود که شاهد گزارشهای متعددی مبنی براین بوده که این داروها به 10 برابر قیمت به فروش میرسیده است. نکته اما اینجاست که مگر داروخانهها بهجز در قبال دریافت نسخههای بیماران سرطانی، دارویی تحویل میدادهاند که حالا این مازاد دارو در بازار آزاد گران شده است. تفاوت و تنوع داروهای شیمیدرمانی و سرطان بسیار زیاد است اما آنچه مشخص است اینکه همین حالا آمپول آلبومین و تیتارآبین برای مبتلایان به لوسمی (سرطان خون) و داروی تزریقی لوموستین (سی سی اینیو) برای بیماران مبتلا به سرطانهای دستگاه گوارش و تومور مغزی و البته چندین داروی دیگر بیماران سرطانی را با بحران مواجه کرده است. این در حالی است که هر روز از استانهای مختلف نالههای کمبود دارو برای سرطانیها به گوش میرسد. خبر کمبود قرص تمودال 100 میلیگرم که برای بیماران تومور مغزی استفاده میشود در استانهای شرقی و خرید و فروش قرص Sotent از قرصهای مصرفی بیماران مبتلا سرطان کبد به قیمت ششمیلیون تومان در بازار آزاد بعضی استانها خبرهای ناگوار اما تکراری این روزهای بیماران سرطانی است. اخبار کمبود داروهای سرطانی حالا بیش از هرکس اعضای انجمن حمایت از بیماران سرطانی و البته موسسه محک را به دردسر انداخته است.
پریسا فتاحی از بیماران مبتلا به سرطان سینه که در سال 91 مشکلات فراوانی برای تهیه دارو متحمل شده به بهار میگوید: «واقعیت این است که بحث تحریمها و مشکلات ناشی از آن از تابستان پررنگ شده اما بسیاری از بیماران از ابتدای سال با کمبود دارو دست و پنجه نرم میکنند. این به این معناست که همه مشکلات ناشی از کمبود دارو به تحریمها مرتبط نمیشود.»
اماس؛ حمله به اعصاب بیمار
اماسیها از جمله بیمارانی هستند که در آشفتهبازار واردات داروی آونکس و بازار داروی تولید وطن، که بهجز وزارت بهداشت هنوز هیچ مرجع علمی دیگری استاندارد بودن آن را تایید نمیکند، گرفتار شدهاند.
حالا خبر از هزینه ماهانه چنــدمیلیــون تــومانی بــرای تهیه داروهای این بیماران است و خبر از افزایش قیمت داروها که متاثر از وضعیــت ارزی و تحــریمهاست که البته این افزایشها را مدام تمدید میکند. داروی «گلاتیــرامــر» دارویی است که از آن به عنوان داروی درمان اماس نام برده میشود و مانند اینترفرونها عوارضی مانند بدندرد و افســـردگی را بــه دنبال ندارد اما هزینه خرید آن برای یک ماه مصرف بیماران بیش از یکمیلیون تومان هزینه در بردارد و بیمهها نیز زیر بار پرداخت این هزینه نمیروند. با این حال اما فعلا مبتلایان به اماس از اینترفرون به عنوان داروی اصلی استفاده میکنند.
این دارو به عنوان اصلیترین داروی بیماران اماس در داخل هم تولید میشود اما کیفیت آن با نمونه خارجی قابل مقایسه نیست. جالب اینکه همین داروی جایگزین آونکس با عنوان سینووکس هم که تولید داخل است با افزایش دوبرابری قیمت مواجه بوده است.
این شرایط دارویی در حالی رخ میدهد که حمله عصبی و ناراحتیهای روزمره بزرگترین دشمن بیماران اماس است. به فهرست کمبودهای سبد دارویی این بیماران باید آمپول ربیف و کپسول گابا پانتن را هم افزود.
مژگان محسنینیا عضو انجمن اماس ایران به «بهار» میگوید: «اعتراضهای بیماران و البته رسانهای شدن موضوع کمبود داروی اماس باعث شده تا در این چند روز یعنی از هفته گذشته لااقل ماجرای کمبود داروی ایرانی اندکی مرتفع شود.» محسنینیا البته میگوید: «هنوز داروهای این بیماران با هزینههای چندبرابر گذشته در اختیارشان قرار میگیرد، اما امیدواریم در روزهای آینده وضعیت توزیع دارو و البته تهیه آن برای بیماران تسهیل شود.»
سودجویی و دلالی؛ دردسر دوم
ریشهیابی مشکلات دارویی این روزها در کشور فقط و فقط به موضوع تحریم بانکی و مشکلات حوالههای واردکنندگان و حتی نوسان قیمت ارز برنمیگردد. دارو این روزها هم مانند ایام جنگ، اسیر سودجویی و دلال بازیهایی است که میتوانند از جان آدمها پول دربیاورند و سلامت و ادامه حیات آدمها را قمار کنند. حرف از آنهایی است که شرایط نامساعد جامعه را سرپوشی میکنند برای رفتارهای غیرانسانی خود. عرضه نکردن مناسب دارو و افزایش قیمت داروهای وطنی و از همه بدتر کمبود جدی داروهایی که بالاترین مرجع درمانی کشور از وجودشان به میزان کافی در انبارهای دارویی خبر میدهد، این پیشفرض را قوت میبخشد که کارشکنیها در حال شکستن کمر بیمارانی است که فقط برای ادامه حیات به آب و آتش میزنند.
تالاسمیها؛ قربانیان بازار پرسود
بیستوچندهزار تالاسمی آنقدر جمعیت زیادی است که به دستگرفتن بازار داروییشان هر شرکتی را وسوسه کند. این حکایت بیماران تالاسمی است که در میان انبوه داروهای بیکیفیت ساخت وطن و خودداری از عرضه مناسب دارو توسط نمایندگی شرکت خارجی برای افزایش تقاضا و در پی آن جایگزینی دارویی جدید، که هنوز هیچ بیمهای برای پرداخت آن پیشقدم نشده، روز را شب میکنند.
تالاسمیها بیش از سه دهه است که برای آهنزدایی آمپول دسفرال استفاده میکنند و حالا این دسفرال قرار است با کمبودش بیماران را به استفاده از داروهای متفرقه سوق دهد. داروهایی که یا مصرفشان بدون هیچ تاییدیه رسمی از مراجع پزشکی است یا قیمتشان نجومی است. جای دسفرال حالا با آمپول دسفوناک یا قرص اسورال در حال پر شدن است که هردو بیماران بسیاری را به ورطه عوارض شدید کشاندهاند و تاثیر مطلوبی هم برای دفع بارآهن اضـافی بیماران نداشتهاند. از سوی دیگر شرکت تولیدکننده دسفرال به شدت برای جایگزینی محصول جدید کمپانیاش، که قرص خوراکی ایکس جدید است، تقلا میکند اما این قرص هنوز مشمول بیمه نیست و هر قرص 500 میلیگرمیاش سههزار تومان برای بیماران آب میخورد و پرواضح است که 99درصد بیماران توانایی خرید و استفاده از این دارو برای کاهش عوارض افزایش آهن در بدنشان را ندارند.
دکتر حمید حورفر، پزشک متخصص بیماران تالاسمی در استان اصفهان و عضو قدیم انجمن تالاسمی ایران، به «بهار» میگوید: «مشکلات دارویی بیماران تالاسمی باعث شده تا بسیاری از آنها در یکی دو سال گذشته با عوارض فراوانی دست به گریبان شوند. افزایش تعداد مبتلایان به دیابت به دلیل مشکل ناشی از رسوب آهن در لوزالمعده و البته نارساییهای قلبی این روزها بسیاری از تالاسمیها را درگیر کرده است. علاوه بر این اخیرا موضوع عدم واردات نگهدارندههای خون توسط سازمان انتقال خون هم باعث شده تا نگهدارنده تولید داخل با حجم بالا به کیسههای خون این بیماران تزریق شود که متاسفانه باعث بروز عوارضی نظیر تب و لرز و خارشهای شدید در حین تزریق خون این بیماران میشود.»
قلبیها و آسمیها؛ قربانیان خاموش
فــورزوماید، آمیـو دارون و پلاویکس شـــاید رایجتـرین داروهای بیماران حاد قلبی باشد که این روزها بیسر و صدا از گردونه درمان حذف میشوند و این نایاب و کمیاب شدن هم هنـــوز خبرساز نشده است. البته تا وقتی آلودگی هوا و استرس و ترافیک برای توجیه آمار بالای مرگهای ناشی از مشکلات قلبی وجود دارند نباید هم به این زودیها بازار پرالتهاب داروی بیماران قلبی صدای کسی را دربیاورد.
بهغیر از بیماران قلبی، بیماران مبتلا به آسم هم با مشکل تهیه آمینوفیلین و البته افزایش سهبرابری اسپریشان مواجه هستند. آسمیها هم دستکمی از بیماران قلبی ندارند و آلودگی و حواشیاش بسیاری از دردسرهای مسئولان درمان این بیماران را کاور میکند. این روزها خبر کمبود فاکتورهای انعقادی شمارهای 7 و 8 و 9 برای هموفیلیها هم به گوش میرسد و شاید بحران برای این بیماران هم بهزودی آغاز شود.
احمد قویدل، مدیرعامل اسبق کانون هموفیلی ایران، در گفتوگو با «بهار» میگوید: «واقعیت این است که فاکتورهای انعقادی بیماران هموفیلی که از آمریکا و اروپا وارد میشده برای مدتی به دلیل تشدید تحریمها به ایران نرسید اما بعد از موج اعتراضآمیز بیماران و فعالان بهداشت و درمان، فروش این فاکتورها از سر گرفته شده و الان مشکل اصلی دارو، چه برای بیماران هموفیلی و چه برای سایر بیماران خاص در بحران توزیع، نمود پیدا میکند.» جالب اینکه قویدل میگوید یکی از فاکتورهای انعقادی از کشور کره خریداری میشود که این فاکتور هم بیماران را برای تهیه به دردسر انداخته است. این در حالی است که هنوز بسیاری از کشورهای آسیایی طرف معامله با ایران تحریمهای اتحادیه اروپا و آمریکا را اجرایی نکردهاند.
حرف درد
تحریم، مشکلات ارزی و بحران اقتصادی یا دلالان سودجو؟ باید اعتراف کرد برای بیمارانی که هر روز در شرایط بدتری قرار میگیرند مسئله این نیست که چه کسی یا کدام مورد وضعیت دارو را به اینجا کشانده است. مسئله این است که دولت در مواردی مانند دارو اصلا نباید بیتفاوت باشد و با ورود تمام قد به ماجرا باید بحران را فیصله دهد.
تخصیص ارز مورد نیاز از یک سو و جلوگیری از ریخت و پاشهایمیلیارد دلاری با نام تولید داخلی، آن هم در موارد پر ریسک مانند داروهای خاص از سوی دیگر در کنار برخورد با سودجوییهای رایج در مجموعه درمان کشور، وظایفی است که بیماران و البته آگاهان و دلسوزان حوزه درمان توقع دارند.
روزنامه بهار
به جای دارو وعده و وعید برای بیماران تجویز می شود
دنیای صنعت- بخش بهداشت و سلامت اولین ضربه از نوسانات ارزی و فشار اعمال تحریم ها را خورد، دارو و سلامت که اولویت اصلی جامعه و مردم بوده ضربه پذیر ترین حوزه در مقابل این آشفتگی و بحران های اقتصادی پیش روی امروز کشور است که باید به جد از طرف مسوولین مربوط پیگیری و مرتفع گردد.
اما گویی حل مشکلات این حوزه تنها در مرحله حرف و حدیث و وعده و وعیدهای مسوولین درجا می زند و به جای عمل از سوی آن ها فقط سخنان امید بخش به خورد بیماران داده می شود.
بیماران بیماری های خاص و یا آنانی که وضعیت سلامتیشان به داروهای خارجی گره خورده است امروز کفش آهنی به پا کرده و در پیچ و خم رفت و آمد به داروخانههای دولتی گرفتار شدهاند و در آخر چیزی هم دستشان را نمیگیرد.
این کش و قوسها و از سوی دیگر مشکلات اقتصادی به وجود آمده در جامعه، بازار دارو را پرتنش کرد به طوری که برخی داروها نایاب شدند و برخی داروها دیگر نیز به صورت دانهای میان بیماران خاص پخش میشود.
دارو بهویژه داروی بیماران خاص یا پیدا نمیشود یا اگرهم پس از مراجعه به چندین داروخانه یافت شود قیمتهای نجومی آن، بیمار را با مشکل مواجه میکند، همچنین داروخانه داران این روزها از نبود اقلام دارویی وسهیمهبندی عجیب و غریب داروها مانند فروش داروهای خارجی به ازای خرید حجم بالای داروی ایرانی که از سوی شرکت های پخش دارو اعلام می شود، گلایمند هستند، لذا آنها معتقدند که در صورت ادامه این روند، وضعیت دارویی کشور بدتر خواهد شد.
علاوه بر همه این ها به کرات از سوی انجمن بیماران خاص، نامه و خواسته هایی به مسوولین فرستاده می شود که متاسفانه نه تنها اقدامی صورت نمی گیرد بلکه با بی تفاوتی نسبت به درخواست نامه ها تنها خود را در جایگاه یک وعده دهنده قرار می دهند و یا اینکه به مثابه یک مامور مالیاتی تنها از اعداد و ارقامی سخن به میان می آورند که همانند داروهای امید بخش می ماند، برای مدتی کام بیماران را شیرین می کند.
از جمله این نامه های ارسالی دیروز جمعی از بیماران هموفیلی در نامهای خطاب به مسئولان کشور با اشاره به مشکلات درمانی و دارویی اعلام کردند: بیماری هموفیلی از بدو تولد همراه ماست و تا به حال درمان قطعی نداشته است، اما اگر داروهای مورد نیاز به موقع و به تعداد کافی در اختیار باشد، قادر به ادامه زندگی طبیعی خواهیم بود. در غیر این صورت هر روز می میریم و زنده می شویم. از آنجا که استمرار ارائه خدمات درمانی مطلوب در مورد این بیماری بسیار حائز اهمیت است، تغییر رویه و سیاست ها موجب توزیع نامناسب دارو میشود و زندگی بیماران را با مشکل روبرو میکند.
بحرانی شدن وضعیت بیماران تالاسمی کار را به آنجایی رسانده است که نائب رئیس انجمن تالاسمی ایران با انتقاد از مسئولان به دلیل بیتوجهی به بیماران تالاسمی اعلام کرده: کمبود دارو مدت زمان زیادی است که بیماران تالاسمی را با مشکل مواجه کرده، اما در چند ماه اخیر این مشکل به حدی حاد شده که چندین مورد فوت ناشی از نبود دارو را داشتیم.
هنگامیه ابراهیم زاده همچنین بیان کرده است: در پیگیریهای که با معاونت غذا و دارو انجام شده است هر بار یک جواب شنیدم و آن هم مشکلاتی که در بخش ارز دارو وجود دارد عنوان می شد، موضوع جالب در حال حاضر این است که از نظر آنها شرایط درست شده اما به نظر انجمن تغییری در وضعیت بیماران تالاسمی هنوز صورت نگرفته است.
گرانی در کنار نایاب شدن داروها مقوله دیگری است که به سختی قابل حل بوده و رنجش خاطر مضاعفی برای بیماران به همراه خواهد آورد، تا جایی که رئیس انجمن اقتصاد دارو ایران در این باره می گوید: قیمت داروی ضد سرطان« هرستپین » که با ارز آزاد هم وارد میشود به هر آمپول ۴ میلیون تومان رسیده و برای بیماری که باید ۴ بار در ماه تزریق کند ماهانه ۱۶ میلیون تومان هزینه دارد. قیمت برخی داروهای ام اس هم به هر دارو ۱۱میلیون تومان رسیده است.
جالب ترین موضوع در این گزارش پاسخ عجیب و غریب مسوولین حوزه سلامت به خصوص سرپرست وزارت بهداشت،درمان و آموزش پزشکی است که این چنین عنوان شده است، " کمبود دارو نداریم مستند بیاورید! ".
محمد حسن طریقت منفرد همچنین عنوان کرده: تا جایی که من اطلاع دارم نه تنها مشکل کمبود دارو نداریم بلکه تولیدات و واردات دارو امسال نسبت به سال گذشته نه تنها کاهش پیدا نکرده بلکه یک مقداری هم بیشتر شده است.
وی در سخنان خود با اشاره به ارز دارو گفت: ارز دارویی هم به مرور دارد تخصیص پیدا میکند و مشکلی از نظر واردات دارو نداریم، ضمن اینکه تولید دارو در کشور را نیز تقویت میکنیم تا بتوانیم نه تنها نیاز کل بیماران کشور را به دارو تأمین کنیم بلکه یک مقداری هم ذخیره خواهیم کرد.
این سخنان سرپرست وزارت بهداشت، درمان و آموزش پزشکی همان طور که درابتدای این گزارش آورده شده است از آن دست سخنان امید بخش است که دردی از بیماران درمان نمی کند بلکه تنها روزنه ای کم عمر در دل آن ها روشن می نماید.
مسوولین و سرپرستان حوزه سلامت توجه داشته باشند که پزشکان در نسخه بیمارانشان دارو تجویز می کنند نه امید و آرزو. از همه مهمتر این که جامعه و مردم به آنچه که می بینند ایمان و اعتقاد دارند نه به حرف.
مسوولین و سرپرستان بدانند با وعده و وعید دادن ها و حرف و حدیث زدن ها کاری از پیش نخواهد رفت و مشکلی از سر راه مردم گرفتار برداشته نخواهد شد.
بهتر نیست به جای آمار و ارقامی که هیچ منبع و ماخذ مشخصی ندارد سری به انجمن ها و بیمارستان های سطح کشور بزنید، شاید تغییری در آمار و ارقام و صحبت هایتان پدید آید و کم کم وارد عرصه عمل شوید.
۱۲ اسفند ۱۳۹۱ ۱۲:۴۸
اے دنیا کے مسافر منزل تیری قبرھیں اے کر رھا ھیں جو تو دو دن کا یہ سفرھیں موت ھیں تیرا ان دیکھا ساتھی آچانگ تجھے نگل لے گا:ای مسافر دنیا خونه ی توقبر است ای که هرکاری میکنی سفر دو روزه هست مرگ رفیق ندیده ی تو است یکهو نفست رو می گیره