. . .
سلام سلام

خب ما رفتیم و اومدیم

بالاخره روز شماری ها و ساعت شماری ها ی دیدار 17 آذر هم به پایان رسید و انتظار برای رسیدن زمان دیدار بعدی شروع شد

خیلی دیدار خوبی بود البته با یه کوچولو بی نظمی در پذیرایی
که امیدوارم دوستای گلم به بزرگی خودشون ببخشن 

از همه ی دوستانی که زحمت کشیده بودن و از راه ها ی دور و نزدیک اومده بودن خیلی خیلی تشکر میکنم ( شمال ، تبریز ، اصفهان )
واقعا حضور تک تکتون باعث دلگرمی و شادیه


دلمون واسه ی همه ی دوستانی که نیومده بودن خیلی خیلی تنگ شده ایشالا در دیدارهای بعدی ببینیمشون

البته بگم جاتون خیلی خالی بود و ازتون یادکردیم . . .
خب حالا یه شرح مختصر از دیدار :

دوستای عزیز از حدود ساعت 3 کم کم اومدن . . .
اول قصد داشتیم برنامه رو ساعت 3:30 شروع کنیم که نشد ، چون بعضی از دوستان هنوز نیومده بودن . . .
اول از همه نوبت پذیرایی به یاد ماندنی بود که فکر کنم حدود یک ساعتی طول کشید.gif)
.gif)
بعد سینا ی عزیز اومد و خوش آمد گویی گفت و یه توضیحات مختصر داد
بعد یک آقای دکتری که اسمشون یادم نیست
درباره ی طرح کرینزون صحبت کردن و توضیحاتی دادن 
و بعد آقای دکتر نمازی که دکترای فلسفه داشتن
اومدن و درباره ی مسایل روان شناختی مربوط به ام اس صحبت هایی کردن و راه کار هایی رو پیشنهاد دادن ،
وبعد دوستانی که از ایشون سوال داشتن پرسیدن ،
در آخر هم قرعه کشی ای از طرف شرکت دارویی زهراوی انجام شد

دوستانی که اسمشون توسط ملینا کوچولو ( دختر مهدی مرجانی ) و بیتا ی عزیز ( دختر آقا ابراهیم ) به قید قرعه درومد به مدت 3 روز با هزینه ی شرکت به تبریز میرن و از کارخانه ی تولید دارو بازدید میکنن


( برنده ها : رنگین کمان ، ارزو ، مهدی مرجانی ، خانم میرانی ، گیلانه )
و در آخر هم چندتا عکس یادگاری انداخیم و دفتر این دیدار هم به پایان رسید

جا داره از گروه مدیریت تشکر ویژه ای بکنم که واقعا خیلی خیلی زحمت میکشن و دغدغشون خوب برگزار شدن دیدار و راضی بودن بچه هاست . . .
دوستون دارم
خیلی خوبه که هستید . . .
سلام سلام


خب ما رفتیم و اومدیم


بالاخره روز شماری ها و ساعت شماری ها ی دیدار 17 آذر هم به پایان رسید و انتظار برای رسیدن زمان دیدار بعدی شروع شد


خیلی دیدار خوبی بود البته با یه کوچولو بی نظمی در پذیرایی



از همه ی دوستانی که زحمت کشیده بودن و از راه ها ی دور و نزدیک اومده بودن خیلی خیلی تشکر میکنم ( شمال ، تبریز ، اصفهان )
واقعا حضور تک تکتون باعث دلگرمی و شادیه



دلمون واسه ی همه ی دوستانی که نیومده بودن خیلی خیلی تنگ شده ایشالا در دیدارهای بعدی ببینیمشون


البته بگم جاتون خیلی خالی بود و ازتون یادکردیم . . .
خب حالا یه شرح مختصر از دیدار :


دوستای عزیز از حدود ساعت 3 کم کم اومدن . . .
اول قصد داشتیم برنامه رو ساعت 3:30 شروع کنیم که نشد ، چون بعضی از دوستان هنوز نیومده بودن . . .
اول از همه نوبت پذیرایی به یاد ماندنی بود که فکر کنم حدود یک ساعتی طول کشید
.gif)
.gif)
بعد سینا ی عزیز اومد و خوش آمد گویی گفت و یه توضیحات مختصر داد

بعد یک آقای دکتری که اسمشون یادم نیست


و بعد آقای دکتر نمازی که دکترای فلسفه داشتن

وبعد دوستانی که از ایشون سوال داشتن پرسیدن ،
در آخر هم قرعه کشی ای از طرف شرکت دارویی زهراوی انجام شد


دوستانی که اسمشون توسط ملینا کوچولو ( دختر مهدی مرجانی ) و بیتا ی عزیز ( دختر آقا ابراهیم ) به قید قرعه درومد به مدت 3 روز با هزینه ی شرکت به تبریز میرن و از کارخانه ی تولید دارو بازدید میکنن




و در آخر هم چندتا عکس یادگاری انداخیم و دفتر این دیدار هم به پایان رسید


جا داره از گروه مدیریت تشکر ویژه ای بکنم که واقعا خیلی خیلی زحمت میکشن و دغدغشون خوب برگزار شدن دیدار و راضی بودن بچه هاست . . .
دوستون دارم


روزگارا ، تو اگر سخت بمن میگیری ! باخبر باش که پژمردن من آسان نیست . . . !