به نظر من ماری جون اینی که میگی تزریق جلو همسر نباشه و درد دل نکنه و ... اینطوری که آدم اصلا احساس نمیکنه همسری داره،همراهی داره ... اونی که بخواد کنار بیاد پای همه چی میمونه.
فک کن تو درد داشته باشی و به همسرت نتونی بگی از ترس اینکه فلان بشه، اینطوری اصلا آدم آرامش نداره.
البته که آدم نباید هی از مریضیش و اینا بگه چون هم برا خودش بزرگ میشه هم تو روند زندگی مشکل پیش میاد
ولی باید با کسی همراه شد که اگه بخوای از دردت بگی بتونی نه ترس داشته باشی همیشه.
فک کن تو درد داشته باشی و به همسرت نتونی بگی از ترس اینکه فلان بشه، اینطوری اصلا آدم آرامش نداره.
البته که آدم نباید هی از مریضیش و اینا بگه چون هم برا خودش بزرگ میشه هم تو روند زندگی مشکل پیش میاد
ولی باید با کسی همراه شد که اگه بخوای از دردت بگی بتونی نه ترس داشته باشی همیشه.
دور نرو...
بیا کنار دلم
من غیر از اینها که می نویسم
نوازش هم بلدم...
بیا کنار دلم
من غیر از اینها که می نویسم
نوازش هم بلدم...