2012/11/26, 12:13 PM
وای بازم مبحث شیرین ازدواج
بابا روز تاسوعایی رفتم دسته ببینم دختره همسن وسال خودم پیشم وایساده با مامانش باهاشون حرف زدم بعد خداحافظی کردن رفتن یهو می بینم بدو بدو برگشته میگهن شمارتو بهم بده می گم می خوای دوستم شی میگه نه می خوام فامیلت شم!!!
بعد روز عاشورا دیدم بازم اومدن این دفعه با شاهدوماد!!!!!!!!!!!!!
حالا منم وسط جو عرفانی و دعا برای بچه های ام اس و چشمای پر اشک !!
یعنی می خواستم خفش کنم ها
بابا روز تاسوعایی رفتم دسته ببینم دختره همسن وسال خودم پیشم وایساده با مامانش باهاشون حرف زدم بعد خداحافظی کردن رفتن یهو می بینم بدو بدو برگشته میگهن شمارتو بهم بده می گم می خوای دوستم شی میگه نه می خوام فامیلت شم!!!
بعد روز عاشورا دیدم بازم اومدن این دفعه با شاهدوماد!!!!!!!!!!!!!
حالا منم وسط جو عرفانی و دعا برای بچه های ام اس و چشمای پر اشک !!
یعنی می خواستم خفش کنم ها
برف ببارد یا باران برای باور "پاییز" همین "جای نبودنت" کافیست !!