2012/11/09, 01:38 PM
اولا اینکه نوشتم تنها نشستم چون من که کسی رو نمیشناسم و نمیدونستم کسی از بیماران ام اسی هم میاد یا نه اخه یکی که جلوم نشسته بود به دوستش میگفت میگم بیمارا هم میان اینجا اون گفت نه بابا نمیتونن بیان این حرفم بعد از دیدن فیلمها بود
بهرحال من کسی رو نمیشناختم که برم بهش خودم رو معرفی کنم
بعدشم من چند روز قبل از کنگره که ثبت نام کرده بودم به اقای کاکاوند اس دادم که مطمئن بشم میتونم توی کنگره شرکت کنم یا نه بهش گفتم خبر داری از کنگره ؟ گفت کنگره چی ؟ گفتم ام اس میشه ما هم شرکت کنیم
بعد در جواب برام نوشت نه مختص متخصصان و پزشکان هست
منم بهش نگفتم که میخوام شرکت کنم گفتم حتما اصلا خودش خبر نداره تا زمانیکه دیدم شکلات نوشته پوسترم تایید شده و گفتم حتما بخاطر پوستره و خودشونم نمیان توی کنگره
اصلا بیمارا نمیان
به یکی از دوستان که اگه توی صفحات قبلی ببینید مهرافرین اگه اشتباه نکنم نوشته بودن چون رشتم پرستاریه و در چند سال گذشته شرکت کرده بودم پیامهای متعدد خصوصی دادم و میگفت من رشتم پرستاری بوده برای این شرزکت کردم و زیادم جالب نیست یا شایدم منظورشون این نیست که مفید باشه
بهرحال بگذریم از این موضوع
اینکه این خانم چی گفته یا من اشتباه نوشتم حرفی توش نیست ولی من خودم به شخصه دو تا گوش دیگه هم قرض کردم و بعدشم با موبایلم صداشون رو ضبط کردم و بارها گوش دادم در نتیجه دروغی نیست که بخوام بگم و بقیه رو بیخودی دلخوش کنم
و در پایان هم اینکه کلیپها رو گذاشتن هر چند کوتاه ولی یکیش در مورد راه رفتن بود که بله برای دید پزشکان بود که باید 12 متر رو طی کنن و اگه خسته بودن سرعت راه رفتن کمتر میشه و یکی بخاطر موضوع ترمور بود و همون لرزش که لرزش شدید یکی از بیماران رو نشون داد که من با دیدن این فیلم خیلی متاثر شدم اگه خودم ام اسی نبودم فکر میکردم ایشون پارکینسون داره علایمش اینطوری بود ولی خب بهرحال اینم یه نمونه از ام اسه که میتونه اتفاق بیفته
برای من کمی دلخراش بود وگرنه بله واقعیته و میتونه خیلیها رو درگیر کنه چون واقعیته
من واقعیت رو پنهون نمیکنم اینم برای کسیکه نوشته بود چرا واقعیت رو پنهون میکنی نخیر اینطورم نیست
بهرحال من اومدم و شرکت کردم خیلی هم خوشحال شدم و هر شب صدای دوستان و متخصص و خانم قنبری و .... برنامه هاییکه داشتن رو گوش میدم از طریق موبایلم
بهرحال من کسی رو نمیشناختم که برم بهش خودم رو معرفی کنم
بعدشم من چند روز قبل از کنگره که ثبت نام کرده بودم به اقای کاکاوند اس دادم که مطمئن بشم میتونم توی کنگره شرکت کنم یا نه بهش گفتم خبر داری از کنگره ؟ گفت کنگره چی ؟ گفتم ام اس میشه ما هم شرکت کنیم
بعد در جواب برام نوشت نه مختص متخصصان و پزشکان هست
منم بهش نگفتم که میخوام شرکت کنم گفتم حتما اصلا خودش خبر نداره تا زمانیکه دیدم شکلات نوشته پوسترم تایید شده و گفتم حتما بخاطر پوستره و خودشونم نمیان توی کنگره
اصلا بیمارا نمیان
به یکی از دوستان که اگه توی صفحات قبلی ببینید مهرافرین اگه اشتباه نکنم نوشته بودن چون رشتم پرستاریه و در چند سال گذشته شرکت کرده بودم پیامهای متعدد خصوصی دادم و میگفت من رشتم پرستاری بوده برای این شرزکت کردم و زیادم جالب نیست یا شایدم منظورشون این نیست که مفید باشه
بهرحال بگذریم از این موضوع
اینکه این خانم چی گفته یا من اشتباه نوشتم حرفی توش نیست ولی من خودم به شخصه دو تا گوش دیگه هم قرض کردم و بعدشم با موبایلم صداشون رو ضبط کردم و بارها گوش دادم در نتیجه دروغی نیست که بخوام بگم و بقیه رو بیخودی دلخوش کنم
و در پایان هم اینکه کلیپها رو گذاشتن هر چند کوتاه ولی یکیش در مورد راه رفتن بود که بله برای دید پزشکان بود که باید 12 متر رو طی کنن و اگه خسته بودن سرعت راه رفتن کمتر میشه و یکی بخاطر موضوع ترمور بود و همون لرزش که لرزش شدید یکی از بیماران رو نشون داد که من با دیدن این فیلم خیلی متاثر شدم اگه خودم ام اسی نبودم فکر میکردم ایشون پارکینسون داره علایمش اینطوری بود ولی خب بهرحال اینم یه نمونه از ام اسه که میتونه اتفاق بیفته
برای من کمی دلخراش بود وگرنه بله واقعیته و میتونه خیلیها رو درگیر کنه چون واقعیته
من واقعیت رو پنهون نمیکنم اینم برای کسیکه نوشته بود چرا واقعیت رو پنهون میکنی نخیر اینطورم نیست
بهرحال من اومدم و شرکت کردم خیلی هم خوشحال شدم و هر شب صدای دوستان و متخصص و خانم قنبری و .... برنامه هاییکه داشتن رو گوش میدم از طریق موبایلم
راز زندگی آرام اینست امروز را در کنار خدا گام بردار و فردا را به او بسپار