2012/11/08, 07:50 PM
"سعادتجو" دگر باشد، "عاشق" خود دگر باشد.............ندارد پای عشق او، کسی کز عشق ســــر باشد
مراد دل کجا جوید؟؟؟ بقای جان کجا خواهد؟؟...............دو چشم عشق پرآتش، که در خون جــــگر باشد
زبدحالی نمی نالد،دو چشم از غم نمی مالد...............میان روز و شب "پنهان"،دلش همچون سـحر باشد
دو کاشانست در عالم،یکی دولت یکی محنت...............به ذات حق که آن "عاشق" از این هردو بدر باشد
« گوهر پاک بباید که شود قابل فیض »
« *پیوند قلبها مسافت نمی شناسد وقتی که خــدا عاقداست و مهرش حس قشنگ عشق و امید »
« Love is the medicine for any kind of pain »