مقاله ای که علیرضا لینک داده بود رو اینجا کپی میکنم
اینجوری برای دوستانی که در این مورد تو سایت جستجو میکنن نتایج بهتری میاد ...
مقايسه اثربخشی داروهای آونکس، ربيف و بتافرون برميزان ناتوانی حرکتی (EDSS) و ميزان عود بيماری در مبتلايان به مالتيپل اسکلروزيس
سابقه و هدف: مالتيپل اسکلروزيس بيماری مزمن التهابی خود ايمنی سيستم اعصاب مرکزی است که با دميلينيزاسيون اين مناطق مشخص می شود و يکی از علل منجر به ناتوانی در افراد جوان می باشد. هدف از اين مطالعه مقايسه اثربخشی سه داروی آونکس (AVonex)، ربيف (Rebif) و بتافرون (Betaferon) بر ناتوانی حرکتی (EDSS) بيماران مبتلا به مالتيپل اسکلروزيس می باشد.
روش بررسی: در اين کارآزمايی، 126 بيمار مبتلا به مولتيپل اسکلروزيس بر اساس داروهای دريافتی خود به 3 گروه تقسيم شدند. گروه اول (60 نفر) آونکس، گروه دوم (36 نفر) ربيف و گروه سوم (30 نفر) بتافرون برای 24 ماه دريافت کردند. نمرهEDSS اوليه و نهايی و ميزان عود بيماری در سه گروه مقايسه شد.
يافته ها: ميانگين سنی بيماران 62/8±11/31 سال بود و 2/80 درصد بيماران زن بودند. اختلاف ميانگين نمرات EDSS اوليه و نهايی در هر يک از سه گروه درمانی تفاوت معنی داری را نشان داد (05/0>P). ميانگين تغييرات نمرات EDSS در سه گروه آونکس، بتافرون و ربيف به ترتيب 38/1،30/1 و45/1 بود (NS). اختلاف ميانگين عود حملات بيماری در قبل و بعد از درمان، در هر يک از دو گروه آونکس و بتافرون از نظر آماری معنی دار نبود (NS)، اما در گروه ربيف تفاوت معنی داری مشاهده شد (05/0>P). ميانگين کاهش عود بيماری در سه گروه درمانی آونکس، بتافرون و ربيف به ترتيب 69/0، 60/0و 25/1 بود (NS).
نتيجه گيری: درمان با سه داروی آونکس، ربيف و بتافرون ناتوانی حرکتی (EDSS) را در بيماران مبتلا به مالتيپل اسکلروزيس کاهش می دهد، اما بين سه دارو تفاوت معنی داری در کاهش ناتوانی وجود ندارد. از طرفی داروی ربيف نسبت به دو داروی ديگر تاثير بيشتری برکاهش عود حملات دارد، هر چند تفاوت معنی داری در کاهش عود بيماری بين سه دارو وجود نداشت.
اینجوری برای دوستانی که در این مورد تو سایت جستجو میکنن نتایج بهتری میاد ...
مقايسه اثربخشی داروهای آونکس، ربيف و بتافرون برميزان ناتوانی حرکتی (EDSS) و ميزان عود بيماری در مبتلايان به مالتيپل اسکلروزيس
سابقه و هدف: مالتيپل اسکلروزيس بيماری مزمن التهابی خود ايمنی سيستم اعصاب مرکزی است که با دميلينيزاسيون اين مناطق مشخص می شود و يکی از علل منجر به ناتوانی در افراد جوان می باشد. هدف از اين مطالعه مقايسه اثربخشی سه داروی آونکس (AVonex)، ربيف (Rebif) و بتافرون (Betaferon) بر ناتوانی حرکتی (EDSS) بيماران مبتلا به مالتيپل اسکلروزيس می باشد.
روش بررسی: در اين کارآزمايی، 126 بيمار مبتلا به مولتيپل اسکلروزيس بر اساس داروهای دريافتی خود به 3 گروه تقسيم شدند. گروه اول (60 نفر) آونکس، گروه دوم (36 نفر) ربيف و گروه سوم (30 نفر) بتافرون برای 24 ماه دريافت کردند. نمرهEDSS اوليه و نهايی و ميزان عود بيماری در سه گروه مقايسه شد.
يافته ها: ميانگين سنی بيماران 62/8±11/31 سال بود و 2/80 درصد بيماران زن بودند. اختلاف ميانگين نمرات EDSS اوليه و نهايی در هر يک از سه گروه درمانی تفاوت معنی داری را نشان داد (05/0>P). ميانگين تغييرات نمرات EDSS در سه گروه آونکس، بتافرون و ربيف به ترتيب 38/1،30/1 و45/1 بود (NS). اختلاف ميانگين عود حملات بيماری در قبل و بعد از درمان، در هر يک از دو گروه آونکس و بتافرون از نظر آماری معنی دار نبود (NS)، اما در گروه ربيف تفاوت معنی داری مشاهده شد (05/0>P). ميانگين کاهش عود بيماری در سه گروه درمانی آونکس، بتافرون و ربيف به ترتيب 69/0، 60/0و 25/1 بود (NS).
نتيجه گيری: درمان با سه داروی آونکس، ربيف و بتافرون ناتوانی حرکتی (EDSS) را در بيماران مبتلا به مالتيپل اسکلروزيس کاهش می دهد، اما بين سه دارو تفاوت معنی داری در کاهش ناتوانی وجود ندارد. از طرفی داروی ربيف نسبت به دو داروی ديگر تاثير بيشتری برکاهش عود حملات دارد، هر چند تفاوت معنی داری در کاهش عود بيماری بين سه دارو وجود نداشت.
... وقتی تبر به جنگل آمد ، درختان فریاد زدند و گفتند :نگاه کنید دسته اش از جنس ماست !!. ... 1213.2