شکلات عزیزم مرسی که کار ما رو کم کردی بچه ها شکلات از اول تا آخر هی بنده خدا به ما می گفت هیس ساکت باشین نت بردارین واسه اطلاع رسانی به بچه های سایت من و سمانه هم که اون وسط هی شکلات هم هی ولی من اونجا عاشق این دکتر خارجستانیه دکتر میناگر شدم انقده خوشمل حرف می زد حالا گزارشای شکلات که تموم شد راجع بهش براتون تعریف می کنم ضمنا همین جا از پدر مهربون شکلات عزیزم تشکر می کنم که من و خواهرم و حمید و سمانه و دوست من و شکلات رو تا مترو صادقیه رسوندن و ازون بیابون برهوت نجات دادن حالا حساب کنین ما چطوری جا شدیم
مدیونین فکر کنین ون یا مینی بوس داشتن ها !!!!!!!!!!
مدیونین فکر کنین ون یا مینی بوس داشتن ها !!!!!!!!!!
برف ببارد یا باران برای باور "پاییز" همین "جای نبودنت" کافیست !!