2012/10/29, 12:59 AM
من اولش به هيچكس نگفتم چون نخواستم هر بار كه من و ميبينن با پرسيدن حالم بهم ياداوري كنن كه ام اس دارم بخاطر اينكه معتقدم هر چقدر از زندگيم بيرونش كنم و نذارم خوشي هام و خراب كنه زودتر از دنيام محو ميشه
به خانواده ام هم نگفتم تا دردشون زياد نشه
به غريبه ها هم نگفتم تا همش ازم سوال نكنن و اطلاعات نخوان چون خودم هيچ اطلاعاتي نداشتم و پي اطلاعت هم نبودم براي جواب دادن به اطرافيان مجبور ميشدم درباره اش بيشتر بدونم و من اين و نميخواستم چون هر چه بيشتر بدوني بيشتر حساس تر ميشي و علايمش بروز ميكنه و همه چي و بهش نسبت ميدي
اما حالا خانواده ام دوستهام و فاميل ميدونن هر كسي هم بخواد براش ميگم و كسي هم از من خوشش مياد بهش ميگم
اما ناراحت اين بودم كه بعضي ها بيماري من و از خودم نشنيدن و خواهرم گفته اونم منظوري نداشته حالا
مهم نيست من چه بيماري دارم همه دنيا بايد منو بشناسن و بدونن كي هستم با همه خوبي ها و بدي هام و داشته هام و نداشته هام بعد حرفشون و بگن و قضاوت كنن هرچند من براي خودم زندگي ميكنم نه براي ديگران پس نظر كسي چندان برام مهم نيست...
بهتره بگيم تا خودمون ام اس و درست بشناسونيم خودمون از ام اس بترسيم از ديگران چه انتظار
به خانواده ام هم نگفتم تا دردشون زياد نشه
به غريبه ها هم نگفتم تا همش ازم سوال نكنن و اطلاعات نخوان چون خودم هيچ اطلاعاتي نداشتم و پي اطلاعت هم نبودم براي جواب دادن به اطرافيان مجبور ميشدم درباره اش بيشتر بدونم و من اين و نميخواستم چون هر چه بيشتر بدوني بيشتر حساس تر ميشي و علايمش بروز ميكنه و همه چي و بهش نسبت ميدي
اما حالا خانواده ام دوستهام و فاميل ميدونن هر كسي هم بخواد براش ميگم و كسي هم از من خوشش مياد بهش ميگم
اما ناراحت اين بودم كه بعضي ها بيماري من و از خودم نشنيدن و خواهرم گفته اونم منظوري نداشته حالا
مهم نيست من چه بيماري دارم همه دنيا بايد منو بشناسن و بدونن كي هستم با همه خوبي ها و بدي هام و داشته هام و نداشته هام بعد حرفشون و بگن و قضاوت كنن هرچند من براي خودم زندگي ميكنم نه براي ديگران پس نظر كسي چندان برام مهم نيست...
بهتره بگيم تا خودمون ام اس و درست بشناسونيم خودمون از ام اس بترسيم از ديگران چه انتظار
در این خاک, در این خاک
در این مزرعه ی پاک
به جز عشق, به جز مهر
دگر بذر, نَکاریم...!
در این مزرعه ی پاک
به جز عشق, به جز مهر
دگر بذر, نَکاریم...!