2012/09/08, 10:09 AM
مال من اصلا به پزشک نرسید...وقتی علائمم شروع شد چون وقت ام ار ای نبود با هزار بدبختی و پارتی بازی دختر خالم وقت گرفتیم...دختر خالم هم موقع ام ار ای با هام اومد رفت پیش دوستش تو اتاق کنترل...ام ار ای که تموم شد از دستگاه که خارج شدم ...قیافه و رخسار خاله زادمو که دیدم حدیث مفصل خواندم از ان مجمل....
بعدشم بهم گفتن ام اس داری و از این حرفا...بعدشم دکترا تائید کردن....ولی اولین بار که فهمیدم اونجا بود دقیقا...بعدش که دکتر ها میگفتن خیلی عکس العملی نشون نمیدادم..طفلکیا فکر میکردن روحیم خوبه
بعدشم بهم گفتن ام اس داری و از این حرفا...بعدشم دکترا تائید کردن....ولی اولین بار که فهمیدم اونجا بود دقیقا...بعدش که دکتر ها میگفتن خیلی عکس العملی نشون نمیدادم..طفلکیا فکر میکردن روحیم خوبه