2010/06/09, 06:48 AM
نمي دونم اين شعر از كيه من يه جاهايي تو رو با شما عوض كردم.
خدا رو میخوام نه واسه اینكه ازش چیزی بخوام
خدا رو میخوام نه واسه مشكل و حل غصه هام
خدا رو دوست دارم نه واسه جهنم و بهشت
خدا رو دوست دارم ولی نه واسه ی زیبا و زشت
خدا رو میخوام نه واسه ی خودم كه باشم یا برم
خدا رو میخوام نه واسه ی روزای تلخ و آخرم
خدا رو میخوام نه واسه ی سكه و سكو و مقام
خدا رو میخوام كه فقط شما رو نگه داره برام
خدا رو دوست دارم واسه اینكه شما رو بهم داده
خدا رو دوست دارم چون عاشق بودن و یادم داده
خدا رو دوست دارم چون عاشق ها رو خیلی دوست داره
خدا رو دوست دارم چون عاشق و تنها نمی ذاره
خدا رو دوست دارم واسه اینكه حواسش با منه
خدا رو دوست دارم آخه همیشه لبخند می زنه
خدا رو دوست دارم واسه اینكه من و شما با همیم
خدا رو دوست دارم كه میدونه ما عاشق همیم
خدا رو میخوام نه واسه مشكل و حل غصه هام
خدا رو دوست دارم نه واسه جهنم و بهشت
خدا رو دوست دارم ولی نه واسه ی زیبا و زشت
خدا رو میخوام نه واسه ی خودم كه باشم یا برم
خدا رو میخوام نه واسه ی روزای تلخ و آخرم
خدا رو میخوام نه واسه ی سكه و سكو و مقام
خدا رو میخوام كه فقط شما رو نگه داره برام
خدا رو دوست دارم واسه اینكه شما رو بهم داده
خدا رو دوست دارم چون عاشق بودن و یادم داده
خدا رو دوست دارم چون عاشق ها رو خیلی دوست داره
خدا رو دوست دارم چون عاشق و تنها نمی ذاره
خدا رو دوست دارم واسه اینكه حواسش با منه
خدا رو دوست دارم آخه همیشه لبخند می زنه
خدا رو دوست دارم واسه اینكه من و شما با همیم
خدا رو دوست دارم كه میدونه ما عاشق همیم
وقتی تنها شدی تنها تر از تمام غریبان روزگار
از قیل و قال حادثه باری دلت گرفت
بر خویش تکیه کن برعرش
از قیل و قال حادثه باری دلت گرفت
بر خویش تکیه کن برعرش