2012/05/27, 09:27 AM
(2012/05/27, 03:26 AM)YYY نوشته است: سلام دوستان
من دختری 20 - 19ساله هستم و نزدیک به یک ساله که دچار خواب رفتگی دست و پا می شم، و معمولا بعدش که دست و پام از خواب رفتگی در میان اول دچار درد شدید و بعد دچار ضعف هستن. مادرم با دکتر آشناش صحبت کرد و دکتر دو را دور و بدون معاینه برام ویتامین ب 1 (تیامین) تجویز کرد همون 9 ماه پیش آزمایش خون دادم ولی هیچ مشکل خاصی نداشتم، نه کم خونی، نه قند، نه کلسترول. از بچگی موقع راه رفتن به جهات مختلف می رم و به همراهانم تنه می زنم. از نوجوونی دچار آلرژی شدم که در تمام فصول هست و عطسه می کنم اما گاهی که عصبی هم می شم عطسه می کنم. به علاوه از هفت روز هفته بی اغراق چهار روز دچار سردرد های وحشتناک می شم به خصوص درد پشت چشم هام دارم، به خصوص موقعی که فشارم پایین میاد این طور می شم. گاهی دچار لرز می شم. ماه گذشته دیگران بهم گفتن که دچار انحراف چشم شدم اما قبل از این که من به پزشک مراجعه کنم طی چند روز برطرف شد. البته خودم احساس دوبینی می کردم ولی در پاسخ به اونا انکار می کردم. بعد از اون دوباره خواب رفتگی دست و پام اود کرد. معمولا وقتی که اتفاق ناراحت کننده ای برام میفته، چند روز بعدش دچار این حالت می شم. گاهی در حالی که فعالیت خاصی انجام نمی دم دچار تپش قلب می شم و که به طور آزاردهنده ای تا چند دقیقه طول می کشه و بعد به تدریج آروم می شه. طی دو ماه اخیر قدرت تمرکز و حافظه ام افت کرده و بدون انجام فعالیت زیاد احساس خستگی، درد در اعضای بدن و کمبود هوا می کنم، بعد از چند سال مطالعه ی زبان، دچار مشکل در تلفظ بعضی کلمات رایج سر کلاس شدم، دستام می لرزند و به تازگی دچار تاری دید شدم... اما هنوز نه دکتر رفتم، نه به کسی گفتم و نمی دونم این ها علائم ام اس هست یا نه؟ اگر نیست علائم چه بیماری می تونه باشه؟ اگر هست اول باید به چه دکتری مراجعه کنم؟ عمومی یا متخصص؟ اول به اینا خیلی توجه نمی کردم و فکر می کردم طبیعین و برای هر کسی پیش میاد و شاید از خستگی یا استرس باشن اما به چند دلیل به فکر افتادم: یکیش همین دو بینی و تاری دیدی که باهاش مواجه شدم بعد هم این که چند بار هم در حالی که از خواب بیدار شده بودم تمام دست و پاهام خواب رفته بود و نمی تونستم از جام تکون بخورم و انگار به زمین قفل شده بودم و چند دقیقه طول کشید و به حالت سجده در اومدم تا از خواب رفتگی در اومدن و دیگه این که چند شب پیش صبح درست قبل از این که بیدار شم وقتی که خواب بودم توی رویام قفسه ی سینه ام رو گرفته بودم در حالی که ربطی نداشت و بعد بیدار شدم و دیدم از درد داشتم قفسه ی سینه ام رو فشار می دادم و بعد از چند دقیقه نفس عمیق حالم جا اومد. نمی دونم اینا چقدر به هم ربط دارن؟ اصلا نمی دونم چطور مسئله رو با خونواده ام در میون بگذارم، لطفا با پاسخ هر چه زودترتون کمکم کنین، ممنون
عزیزم نگران نباش توی همین سایت کسانی بودند که عوارضی بدتر از تو داشتند ولی بیماری شون ام اس نبوده مثل آقای chip chip که رفت و یک ام آر آی کامل داد وشکر خدا بیماری ام اس نداشت .
اما در هر صورت تو باید حتما پیش یک متخصص خوب مغز و اعصاب بروی و بررسی کامل بشی .
ان شالله که مسئله مهمی نباشه گلم
