سلام به همه دوستان
امروز با خواندن این تاپیک متوجه شدم که بحث درمورد راز قبلا درانجمن بوده ولی چون معرفی موضوع رازبا فیلم اغازشده است من توجه نکرده بودم .
خیلی خوشحالم که دراین تاپیک موضوع راز به شکل زیبائی توسط دوستمان alione مطرح شده. من خودم مدتی پیش با معرفی دوستم کتاب راز راتهیه کردم . چون من کتاب روان شناسی زیاد می خونم ابتدا مثل کتابهای دیگر روان شناسی به آن نگاه میکردم .ولی بعد متوجه شدم خیلی جذاب وکارآمدتراز دیگر کتابهاست.بخاطرهمین بادقت بیشتر خوندم.وآلان میفهم که کار خوبی کردم وحتی گاها" گزیده ها ی ازکتاب راز رو درانجمن می گذارم .منهم حرف دوستتمون alione رو باوردارم چون با خواندن کتاب ومخصوصا"دیدن فیلم راز روحیه ام کاملا" تعغیرکرده اگرخوب بودم خوبتر شدم توصیه میکنم حتما" بافکرمثبت فیلمشو یاکتابشو چندبار ببیندوبخونید.
چند مطلب از کتاب راز را بخوانید.
خلاصه کتاب راز؛ قسمت اول: راز چیست؟
tavajoh.gif (اندازه: 2.7 KB / تعداد دفعات دریافت: 74)
آیا از درآمد کافی بهره مند هستید؟ آیا با دیگران ارتباط مطلوبی برقرار می کنید؟ آیا از لحظه لحظه زندیگیتان لذت می برید؟ آیا در زندگی احساس خوشبختی می کنید؟
امیدواریم که اینگونه باشد! ولی اگر پاسختان به سوالات بالا منفی است پیشنهاد می کنیم که حداقل متن زیر را یکبار بخوانید، اگر هم جوابتان مثبت است علت آن را بدانید!
اگر انسان دقیقی باشید حتما با شخصیت هایی مواجه شده اید که از همه چیز می نالند، نا امیدانه فکر می کنند، این افراد از زندگی خود لذتی نمی برند و مدام در زندگی دچار بد بیاری می شوند. نقطه مقابل این افراد، انسان هایی هستند که امیدوارانه سخن می گویند، هیچ گاه به موانع و مشکلات زندگی نمی اندیشند، ترسی از آینده ندارند، معمولا روحیه ای بسیار شاد دارند و از لحظه لحظه های زندگی لذت می برند.
شاید شما بگویید این افراد خوش شانس هستند، ولی واقعیت امر اینگونه نیست! به طور کلی پدیده ی شانس وجود خارجی ندارد و زایده ی تخیل شماست!
پروردگار متعال قوانین بسیار دقیقی در عالم هستی وضع نموده است، تنها تفاوت گروه اول و گروه دوم در این است که گروه دوم خود آگاه یا نا خود آگاه این قوانین را رعایت می کنند ولی گروه اول علاوه بر اینکه این قانونمندی ها را رعایت نمی کنند در خلاف جهت آنها نیز حرکت می کنند.
یکی از این بزرگترین قوانین که تا به حال شناخته شده است، موضوع راز است.
احتمالا می پرسید راز چیست؟
قانون جذب را می توان در ۳ عبارت خلاصه کرد: افکار، تبدیل می شوند به، اجسام
با توجه به این قانون می توان به ثروت، سلامتی، روابط مطلوب، احساس خوب و هر هدفی که در زندگی دارید، دست یافت.
راز همیشه عمل می کند چه آن را بدانید یا ندانید. هر دستاوردی که امروز در زندگیتان دارید خود شما به زندگیتان جذب کرده اید، در ابتدا ممکن است این موضوع را نپذیرید (در ادامه پاسخ خود را خواهید یافت)
آیا با این اوصاف کار تمام شده است؟ و وظیفه ما کنترل افکارمان است؟
جواب منفی است! کارشناسان می گویند که مغز انسان به طور متوسط، روزانه ۶۰۰۰۰ (شصت هزار) رشته فکری تولید می کند؛ کنترل این همه افکار اگر هم ممکن باشد، دیوانه کننده است، از این رو به کارگیری قانون جذب نیاز به مطالعه دارد که با مطالعه مطالب کتاب راز به درک نسبی از آن خواهید رسید،
درفصل دوم کتاب راز
مایکل برنارد بکویت میگوید:
"دردنیایی زندگی می کنیم که قانون وجود دارد . همان طورکه قانون جاذبه ی زمین وجود دارد.اگر از ساختمان بلندی پرت شوی چه آدم خوبی باشی چه بد به زمین میخوری."قانون جذب.قانون طبیعت است.مثل قانون طبیعی جاذبه زمین غیرشخصی ومنصفانه و کاملا دقیق است.
هرآنچه زندگی که درحال حاضرزندگی شمارااحاطه کرده است وحتی آنچه درموردش شکایت میکنی راخود جذب کرده ای .میدانم که این رادوست نداری بشنوی فورا" میگوئی "من تصادف اتومبیلم راجذب نکردم".این مشتری اعصاب خردکن را که جذب نکردم"یا"قرض وبدهکاری را جذب نکردم.حالا من درمقابل تومی ایستم ومی گویم "بله توخود اینهاجذب کرده ای ". فهم این مسله سخت است ولی به محض اینکه آن را درک کنی زندگی ا ت رادگرگون می کنی . معمولا وقتی مردم برای اولین بار این قسمت از"راز" را می شنوند،به یاد وقایعی در تاریخ می افتند که خیلی ها جان خود را ازدست داده اند واینکه بسیاری ازآدمها خودرا به یک حادثه جذب می کنند رانمی فهمند.قانون جذب میگوید آنها درفرکانسی همانند فرکانس آن حادثه تنظیم شده بوده. اما نه به این معنا که آنها به آن حادثه بخصوص فکر می کرده اند بلکه به این معنی که فرکانس افکارشان به فرکانس آن حادثه مطابقت داشته است. اگر مردم باور داشته باشند که می توانند در زمان و مکان نامناسب گرفتار شوند و هیچ کنترلی روی شرایط خارجی ندارند، اگر مدام در مورد ترس، جدایی و ناتوانی فکر کنند این نوع، افکار می توانند آنها را به سمت گرفتار شدن در موقعیت نا مناسب بکشانند هیچ چیز نمی تواند وارد زندگی توبشود مگر اینکه خود تو با فکر کردن مدام آن را طلب کنی .
دکترجو ویتیل میگوید.
اگر اولین بار است که این موضوع را می شنوی،شاید باخود بگویی :وای خدای من بایدمواظب تمام افکارم باشم!این خیلی کار میبرددر ورهله اولاین گونهه به نظر می رسد ولی تازه تازه بازی شروع میشود . جالب اینجات که میانبرهای زیادی برای رسیدن به "راز" وجوددارد.
تومیتوانی بهترین راانتخاب کنی با خواندن این کتاب وادامه آن میفهمی چطور به آنها می رسی.
.....
(موفق باشید انشاء الله )
امروز با خواندن این تاپیک متوجه شدم که بحث درمورد راز قبلا درانجمن بوده ولی چون معرفی موضوع رازبا فیلم اغازشده است من توجه نکرده بودم .
خیلی خوشحالم که دراین تاپیک موضوع راز به شکل زیبائی توسط دوستمان alione مطرح شده. من خودم مدتی پیش با معرفی دوستم کتاب راز راتهیه کردم . چون من کتاب روان شناسی زیاد می خونم ابتدا مثل کتابهای دیگر روان شناسی به آن نگاه میکردم .ولی بعد متوجه شدم خیلی جذاب وکارآمدتراز دیگر کتابهاست.بخاطرهمین بادقت بیشتر خوندم.وآلان میفهم که کار خوبی کردم وحتی گاها" گزیده ها ی ازکتاب راز رو درانجمن می گذارم .منهم حرف دوستتمون alione رو باوردارم چون با خواندن کتاب ومخصوصا"دیدن فیلم راز روحیه ام کاملا" تعغیرکرده اگرخوب بودم خوبتر شدم توصیه میکنم حتما" بافکرمثبت فیلمشو یاکتابشو چندبار ببیندوبخونید.
چند مطلب از کتاب راز را بخوانید.
خلاصه کتاب راز؛ قسمت اول: راز چیست؟
tavajoh.gif (اندازه: 2.7 KB / تعداد دفعات دریافت: 74)
آیا از درآمد کافی بهره مند هستید؟ آیا با دیگران ارتباط مطلوبی برقرار می کنید؟ آیا از لحظه لحظه زندیگیتان لذت می برید؟ آیا در زندگی احساس خوشبختی می کنید؟امیدواریم که اینگونه باشد! ولی اگر پاسختان به سوالات بالا منفی است پیشنهاد می کنیم که حداقل متن زیر را یکبار بخوانید، اگر هم جوابتان مثبت است علت آن را بدانید!
اگر انسان دقیقی باشید حتما با شخصیت هایی مواجه شده اید که از همه چیز می نالند، نا امیدانه فکر می کنند، این افراد از زندگی خود لذتی نمی برند و مدام در زندگی دچار بد بیاری می شوند. نقطه مقابل این افراد، انسان هایی هستند که امیدوارانه سخن می گویند، هیچ گاه به موانع و مشکلات زندگی نمی اندیشند، ترسی از آینده ندارند، معمولا روحیه ای بسیار شاد دارند و از لحظه لحظه های زندگی لذت می برند.
شاید شما بگویید این افراد خوش شانس هستند، ولی واقعیت امر اینگونه نیست! به طور کلی پدیده ی شانس وجود خارجی ندارد و زایده ی تخیل شماست!
پروردگار متعال قوانین بسیار دقیقی در عالم هستی وضع نموده است، تنها تفاوت گروه اول و گروه دوم در این است که گروه دوم خود آگاه یا نا خود آگاه این قوانین را رعایت می کنند ولی گروه اول علاوه بر اینکه این قانونمندی ها را رعایت نمی کنند در خلاف جهت آنها نیز حرکت می کنند.
یکی از این بزرگترین قوانین که تا به حال شناخته شده است، موضوع راز است.
احتمالا می پرسید راز چیست؟
راز همان قانون جذب است
آری، راز همان قانون جذب است، هر چیزی که وارد زندگی شما می شود خودتان آن را به درون زندگیتان جذب می کنید و آن چیز به خاطر تصویر های ذهنی شما به طرفتان جذب می شود. این تصاویر همان افکار شما هستند. به هرچیزی که فکر کنی به طرفت جذب می شود.قانون جذب را می توان در ۳ عبارت خلاصه کرد: افکار، تبدیل می شوند به، اجسام
با توجه به این قانون می توان به ثروت، سلامتی، روابط مطلوب، احساس خوب و هر هدفی که در زندگی دارید، دست یافت.
راز همیشه عمل می کند چه آن را بدانید یا ندانید. هر دستاوردی که امروز در زندگیتان دارید خود شما به زندگیتان جذب کرده اید، در ابتدا ممکن است این موضوع را نپذیرید (در ادامه پاسخ خود را خواهید یافت)
آیا با این اوصاف کار تمام شده است؟ و وظیفه ما کنترل افکارمان است؟
جواب منفی است! کارشناسان می گویند که مغز انسان به طور متوسط، روزانه ۶۰۰۰۰ (شصت هزار) رشته فکری تولید می کند؛ کنترل این همه افکار اگر هم ممکن باشد، دیوانه کننده است، از این رو به کارگیری قانون جذب نیاز به مطالعه دارد که با مطالعه مطالب کتاب راز به درک نسبی از آن خواهید رسید،
درفصل دوم کتاب راز
مایکل برنارد بکویت میگوید:
"دردنیایی زندگی می کنیم که قانون وجود دارد . همان طورکه قانون جاذبه ی زمین وجود دارد.اگر از ساختمان بلندی پرت شوی چه آدم خوبی باشی چه بد به زمین میخوری."قانون جذب.قانون طبیعت است.مثل قانون طبیعی جاذبه زمین غیرشخصی ومنصفانه و کاملا دقیق است.
هرآنچه زندگی که درحال حاضرزندگی شمارااحاطه کرده است وحتی آنچه درموردش شکایت میکنی راخود جذب کرده ای .میدانم که این رادوست نداری بشنوی فورا" میگوئی "من تصادف اتومبیلم راجذب نکردم".این مشتری اعصاب خردکن را که جذب نکردم"یا"قرض وبدهکاری را جذب نکردم.حالا من درمقابل تومی ایستم ومی گویم "بله توخود اینهاجذب کرده ای ". فهم این مسله سخت است ولی به محض اینکه آن را درک کنی زندگی ا ت رادگرگون می کنی . معمولا وقتی مردم برای اولین بار این قسمت از"راز" را می شنوند،به یاد وقایعی در تاریخ می افتند که خیلی ها جان خود را ازدست داده اند واینکه بسیاری ازآدمها خودرا به یک حادثه جذب می کنند رانمی فهمند.قانون جذب میگوید آنها درفرکانسی همانند فرکانس آن حادثه تنظیم شده بوده. اما نه به این معنا که آنها به آن حادثه بخصوص فکر می کرده اند بلکه به این معنی که فرکانس افکارشان به فرکانس آن حادثه مطابقت داشته است. اگر مردم باور داشته باشند که می توانند در زمان و مکان نامناسب گرفتار شوند و هیچ کنترلی روی شرایط خارجی ندارند، اگر مدام در مورد ترس، جدایی و ناتوانی فکر کنند این نوع، افکار می توانند آنها را به سمت گرفتار شدن در موقعیت نا مناسب بکشانند هیچ چیز نمی تواند وارد زندگی توبشود مگر اینکه خود تو با فکر کردن مدام آن را طلب کنی .
دکترجو ویتیل میگوید.
اگر اولین بار است که این موضوع را می شنوی،شاید باخود بگویی :وای خدای من بایدمواظب تمام افکارم باشم!این خیلی کار میبرددر ورهله اولاین گونهه به نظر می رسد ولی تازه تازه بازی شروع میشود . جالب اینجات که میانبرهای زیادی برای رسیدن به "راز" وجوددارد.
تومیتوانی بهترین راانتخاب کنی با خواندن این کتاب وادامه آن میفهمی چطور به آنها می رسی.
.....
(موفق باشید انشاء الله )
