2012/04/27, 03:39 PM
بچه ها از همتون به خصوص ندای عزیز یه دنیا متشکرم. حرفاتون خیلی آرومم کرد.ممنون که وقت گذاشین و به سوالم جواب دادین.
راستش من از همه بیشتر از این می تترسم که بیماریم موجب ناراحتی و یا به زحمت افتادن اطرافیانم بشه. دوست ندارم یه روز خدای ناکرده واسه انجام کارهام محتاج دیگران شم.
اما اگه به قول شماها بیماریم کنترل بشه و خودم از پس کارهام بر بیام، حتی از این اتفاق قلبا خوشحالم.چون این روزا حس و حالم خیلی متفاوته.
دنیا برام خیلی کوچیکتر از اونی شده که هست و از این که بین این همه آدم من واسه این امتحان انتخاب شدم خوشحالم.
از اینکه خیلی خیلی بیشتر از قبل به خدای خوبم احساس نیاز میکنم، خوشحالم.
و همینطور از اینکه قدر لحظه هامو بیشتر از قبل می دونم خوشحالم.
بازم از همگی ممنونم.امیدوارم هممون از این امتحان سربلند بیرون بیایم.
راستش من از همه بیشتر از این می تترسم که بیماریم موجب ناراحتی و یا به زحمت افتادن اطرافیانم بشه. دوست ندارم یه روز خدای ناکرده واسه انجام کارهام محتاج دیگران شم.
اما اگه به قول شماها بیماریم کنترل بشه و خودم از پس کارهام بر بیام، حتی از این اتفاق قلبا خوشحالم.چون این روزا حس و حالم خیلی متفاوته.
دنیا برام خیلی کوچیکتر از اونی شده که هست و از این که بین این همه آدم من واسه این امتحان انتخاب شدم خوشحالم.
از اینکه خیلی خیلی بیشتر از قبل به خدای خوبم احساس نیاز میکنم، خوشحالم.
و همینطور از اینکه قدر لحظه هامو بیشتر از قبل می دونم خوشحالم.
بازم از همگی ممنونم.امیدوارم هممون از این امتحان سربلند بیرون بیایم.