2012/04/24, 03:04 PM
سلام
صبح که بیدار میشم کلمه ای نیست لوح دیروز پاک شده ارومم اولین چیزی که میشنوم صدای پرنده هاست چیزی که اروم ترم میکنه:
نگاه کردنه اول به مامانم نگاه میکنم دیدن اینکه نفس میکشه ارومم میکنه
دوم شنیدنه وقتی صدای پای اقاجون و میشنوم که از پله ها میاد پایین نماز بخونه ارومم میکنه
میرم تو حیاط و یه دل سیر اسمون و نگاه میکنم و با خدا چندجمله ای حرف میزنم

(بماند روزهایی که دیر بیدار میشم و مثل مرغ پر کنده بدو بدو میکنم یا سرجام با صدای ملت به زندگیم فکر میکنم)

اما درتمام لحظه ها تنها کلمه ای که ارومم میکنه خداست که میگم خدایا ارومم کن

صبح که بیدار میشم کلمه ای نیست لوح دیروز پاک شده ارومم اولین چیزی که میشنوم صدای پرنده هاست چیزی که اروم ترم میکنه:

نگاه کردنه اول به مامانم نگاه میکنم دیدن اینکه نفس میکشه ارومم میکنه

دوم شنیدنه وقتی صدای پای اقاجون و میشنوم که از پله ها میاد پایین نماز بخونه ارومم میکنه

میرم تو حیاط و یه دل سیر اسمون و نگاه میکنم و با خدا چندجمله ای حرف میزنم


(بماند روزهایی که دیر بیدار میشم و مثل مرغ پر کنده بدو بدو میکنم یا سرجام با صدای ملت به زندگیم فکر میکنم)


اما درتمام لحظه ها تنها کلمه ای که ارومم میکنه خداست که میگم خدایا ارومم کن

در این خاک, در این خاک
در این مزرعه ی پاک
به جز عشق, به جز مهر
دگر بذر, نَکاریم...!
در این مزرعه ی پاک
به جز عشق, به جز مهر
دگر بذر, نَکاریم...!