2010/05/17, 04:44 PM
اوه واه مجتبی جان واقعا شرمنده
آخه من لیست گرفته بودم از بچه هایی که نوشته شده بود
واسه همین یادم رفت
در ثانی : نه تو جمع میومدی ... نه بیشتر از چند ساعت با ما بودی .... نه حرف میزدی
تنها چیزی که یادمه اینه که موز ها رو دادی به من D:
ولی خدایی عجب توپت پره از حرف هااااااااااااااااا
آخه من لیست گرفته بودم از بچه هایی که نوشته شده بود
واسه همین یادم رفت
در ثانی : نه تو جمع میومدی ... نه بیشتر از چند ساعت با ما بودی .... نه حرف میزدی
تنها چیزی که یادمه اینه که موز ها رو دادی به من D:
ولی خدایی عجب توپت پره از حرف هااااااااااااااااا
... وقتی تبر به جنگل آمد ، درختان فریاد زدند و گفتند :نگاه کنید دسته اش از جنس ماست !!. ... 1213.2