منم که ترجیح دادم کسی ندونه حتی مامان...بابام...ولی ناچارا یکی از خواهرام ویکی از برادرام فهمیدن.
من فکر میکنم اگه بدونن شاید اولاش آدم حس کنه کسی دورو برش هست و خوشحال بشه ولی بعد یه مدت همش ترحم و دلسوزی و... میمونه که نمیذاره حالت عادی زندگی کرد. حالا اگه این موضوع یه جا درز کنه به فامیل برسه....دیگه هیچی...به نظر من اون موقع قطع رابطه بهتر از بودنه باهاشونه.این از فامیل خودم... یقینا بعد یه مدت میرسه به گوش فامیلای همسر...اونو دیگه نپرس که همه ی زندگیم میره هوا...
با این تفاسیر پس من باشم و خودم و منو ،خوده خودم و همسرم کافیه
من فکر میکنم اگه بدونن شاید اولاش آدم حس کنه کسی دورو برش هست و خوشحال بشه ولی بعد یه مدت همش ترحم و دلسوزی و... میمونه که نمیذاره حالت عادی زندگی کرد. حالا اگه این موضوع یه جا درز کنه به فامیل برسه....دیگه هیچی...به نظر من اون موقع قطع رابطه بهتر از بودنه باهاشونه.این از فامیل خودم... یقینا بعد یه مدت میرسه به گوش فامیلای همسر...اونو دیگه نپرس که همه ی زندگیم میره هوا...
با این تفاسیر پس من باشم و خودم و منو ،خوده خودم و همسرم کافیه
دور نرو...
بیا کنار دلم
من غیر از اینها که می نویسم
نوازش هم بلدم...
بیا کنار دلم
من غیر از اینها که می نویسم
نوازش هم بلدم...