2012/02/05, 12:36 PM
سوء استفاده جنسي از کودکان
آنچه ميخوانيد خلاصه اي از سخنراني دكتر شهين عليايي زند، روانشناس، عضو هيات علمي دانشگاه و بنيانگذار اولين موِسسه پيشگيري از آزار جنسي كودكان و نوجوانان در خاورميانه در نشست <سوء استفاده جنسي از كودكان، اشكال و طبقات آن> است. اين نشست در ديماه 84 برگزار شد.
سوءاستفاده جنسي از كودكان رويدادي خانمانبرانداز است. اين اتفاق مخربترين رويداد زندگي فرد است و تاثير خود را براي هميشه به شكلهاي مختلف نشان ميدهد. تمام افراد پدوفيل - افراد بزرگسال تعرض كننده به كودكان - در دوران كودكي مورد تعرض جنسي قرار گرفتهاند. همچنين افرادي كه داراي سابقه تعرض جنسي در كودكي هستند، ممكن است در بزرگسالي دچار سردمزاجي و يا عدم كنترل جنسي شوند. تحقيقات نشان ميدهد 23 درصد زنان روسپي هم در كودكي مورد تعرض جنسي قرار گرفتهاند كه اين تحريكات زودرس و قبحشكني از جمله عوامل زمينهساز روسپيگري آنها بوده است. اين يعني كودك آزاري جنسي اولين حلقه زنجيرهاي از فجايع است.
طبق تعريف، ارتباط با كودك در هر سطح و به هر شيوه، با هدف بهرهكشي جنسي سوء استفاده جنسي خوانده ميشود. در اين تعريف منظور از سطح، از نوازش اندامها با دست تا مراحل پيشرفته به قصد لذت جنسي است؛ بنابراين در چارچوب روانشناسي اين اقدام در هر سطحي، سوءاستفاده جنسي از كودك است.
قوانين برخي كشورها در تعريف سوءاستفاده جنسي، عبارت <بدون رضايت كودك> را آوردهاند كه ما در محافل حقوقي به اين امر اعتراض كرديم، چرا كه كودك در اين زمينه نميتواند تصميمگيري كند؛ بنابراين تعرض فرد بزرگسال به كودك، چه با رضايت و يا عدم رضايت كودك سوءاستفاده جنسي محسوب ميشود.
نكته ديگر اينكه، در اين قبيل رويدادها كودكان بسيار تحريكپذير هستند. يعني تصور ما بر اين است كه كودك در سوء استفاده جنسي همواره مخالفت ميكند، اما كودك تحت آزار، بعد از مدتي به علت تحريك شدن خود را در معرض سوء استفادهها قرار خواهد داد. به نظر من بزرگترين دستاورد نظريه فرويد بيان تحريكپذيري جنسي كودكان از بدو تولد و آمادگي تحريكپذيري در هر گروه سني است. يكي از مهمترين سنين تحريك پذيري هم دوران پيش دبستاني است و لذا بايد اين دوران بسيار جدي گرفته شود؛ چرا كه اين دوران را بلوغ اوليه نامگذاري كردهاند و اين امر را ميتوان در بازيهاي مامان و بابا و دكتر و پرستار كودكان مشاهده كرد كه رنگ و بوي جنسيتي دارد؛ درحاليكه تصور ما، اشتباها اين است كه تحريكات جنسي مربوط به سنين نوجواني و جواني است.
سوء استفاده جنسي ميتواند توسط هر فردي اعم از پدربزرگ، پدر، برادر، و ناپدري صورت گيرد. گذاشتن كودكان در خانه همسايه و خبر نداشتن از آنها تا ساعتها، عواقب بسيار بدي ميتواند به همراه داشته باشد به گونهاي كه بسياري از سوء استفادههاي جنسي بيرون خانه، در همسايگي رخ ميدهد. اگر سوء استفاده جنسي از كودك توسط افراد همخون باشد، تاثير رواني به شدت عميقي بر روي كودك ميگذارد؛ حتي اگر اين سوء استفاده جنسي سطحي باشد؛ چرا كه كودك انتظار ندارد پدرش به قصد لذت جنسي به او دست بزند و در اين صورت كودك ناراحتي را در خود فرو ميريزد؛ در حاليكه اگر اين تعرض جنسي به شكل عميقتر توسط غير خودي انجام شود، كودك بهتر آن را ميپذيرد.
كودكان عقب مانده بيشترين گروه كودكان قرباني سوء استفاده جنسي هستند. از نظر فراواني هم دختران بيشتر در خانه و پسران بيرون از خانه مورد سوء استفاده قرار ميگيرند ؛ اين در حالي است كه پسران قرنهاست كه مورد سوء استفاده جنسي قرار ميگيرند. همچنين كودكان خياباني در مقايسه با ساير كودكان در بيشتر اوقات مورد سوء استفاده جنسي قرار ميگيرند به نحوي كه اين امر براي قربانيان، تبديل به يك روال عادي شده كه جاي هيچ بحثي ندارد.
تحقيقات نشان داده است خانوادههايي كه حريم كلامي ندارند و واژههاي ناپسند استفاده ميكنند و خانوادههايي كه خود قبح شكن هستند، از اين منظر در معرض خطر بيشتري قرار دارند؛ چرا كه اگر هر چيزي را بتوان براحتي به زبان آورد، پس راحت هم ميتوان انجام داد. اينكه بچهها تحريك جنسي نميشوند و تنها بيبند و باريها باعث تعرض جنسي به كودكان شده است، يك افسانه است. در حال حاضر سوء استفاده جنسي در مقايسه با دهههاي گذشته به شدت در حال سازمانيافتن است و حتي در اين زمينه سازمانهاي ملي و جهاني داريم؛ به گونهاي كه كشور فنلاند يكي از مراكز پخش كودكان است. در برخي كشورهاي اروپايي كودكان را در هتلها ساعتي اجاره ميدهند و كشورهاي آلمان و ايتاليا دروازههاي ورود اين كودكان هستند.
نكته مهم ديگر اين است كه سوء استفاده جنسي از كودكان به دو نوع رسمي و غير رسمي تقسيم ميشود. ازدواج دختر زير 15 سال با پيرمرد 57 ساله هم نوعي از سوء استفاده جنسي رسمي است. اما همين نوع غير رسمي را هم اگر پيشگيري كنيم، كار بزرگي كردهايم. چراكه همانطور كه گفتم، زنجيرهاي از فجايع را پيشگيري كردهايم. تحقيقات نشان ميدهد 12 درصد پدر و مادران كودكان قرباني سوءاستفاده جنسي، خود واسطه روسپيگري فرزندان خود بوده و اولين متقاضي را براي دخترانشان آوردهاند. در مقابل شماري از مردان واسطه، به سراغ خانوادههاي متزلزل رفته و با دختران آنها ازدواج كرده و از اين راه سعي دارند با آوردن دوستان خود به خانه و تنها گذاشتن آنها با همسرانشان جنبه غير رسمي اين امر را نيز شكل دهند.
سوء استفاده جنسي غيررسمي هم به دو نوع درون و برون خانواده تقسيم ميشود. متاسفانه ميليونها دختر و پسر در جهان، مورد سوء استفاده جنسي قرار ميگيرند اما به علت شرايط موجود نميتوانند، طرح دعوي كنند. معمولا سوء استفادههاي جنسي درون خانواده غيرسازمان يافته است اما هر اندازه از خانواده بيرون ميرويم اين سوء استفادهها سازمان يافتهتر ميشود. فقر يكي از عوامل زمينهساز اين سوء استفادههاست. از نظر علمي براي بررسي يك پديده تنها به سراغ يك علامت رفتن، خطاي علمي است، بنابراين بايد در اين مورد مجموعهاي از عوامل همچون فقر، تحريك زودرس ، قبح شكني و .... را در نظر گرفت، براي مثال اگر در خانوادهاي پدر براحتي در برابر فرزندان مواد مخدر مصرف ميكند در آن خانواده به دليل قبح شكني بسياري از اتفاقات ديگر هم ميتواند بيفتد.
پديده مهاجرت و همراهي بسياري از كودكان با والدين براي يافتن شغل هم عامل زمينهساز ديگر است. بعد از مدتي كه پول دريافتي، كفاف گذران زندگي اين خانوادهها را نميدهد، كارهاي ديگري به آنها پيشنهاد ميشود كه كودكان در اين ميان آسيب بيشتري ميبينند، بويژه اگر اين مهاجرين در منطقهاي خاص سكونت داشته باشند.
اما رسانهها در جهان تا چه حد ميتوانند با پخش برنامههاي انحرافي، باعث تحريك كودكان شوند؟ اين سوال مهمي است كه بسيار هم پرسيده ميشود.
رسانهها در اين زمينه عامل قابل تا‡ملي هستند اما اگر ميخواهيم برنامههاي خارجي بر روي كودكان تا‡ثير گذار نباشند بايد با جذاب كردن برنامههاي توليدي، جلو خيل عظيم برنامههاي انحرافي رسانههاي خارجي را بگيريم و دست به يك مبارزه رسانهاي بزنيم و رسانههاي خود را قويتر كنيم.
ما آموزشهاي خود را براي زندگي سالم و مراقبت از خود، بايد از مهد كودكها آغاز كنيم و تنها اگر آنجا را در يابيم، خيالمان راحت ميشود. متاسفانه اگر سوء استفاده جنسي از يك كودك صورت گرفته باشد، مجازات فرد متعرض بسيار ناچيز است، در حاليكه اين اتفاق، جنايتي فراموش نشدني در زندگي قرباني است.
كودك چه بيرون و چه در داخل خانواده نيازمند امنيت اجتماعي است چرا كه با اين طرح امنيت كودك به ميزان قابل توجهي تا‡مين ميشود، لذا تقاضا ميشود كه به اين طرح به صورت جدي نگريسته شود. واقعيت اين است كه در هر جامعهاي كه مواد مخدر و بيكاري وجود دارد، سوء استفاده جنسي هم به چشم ميخورد. اما ما تنها به قسمتي كوچك از كوه يخي ميپردازيم كه بيشتر حجم آن پنهان است.
منبع: مجله سلامت
آنچه ميخوانيد خلاصه اي از سخنراني دكتر شهين عليايي زند، روانشناس، عضو هيات علمي دانشگاه و بنيانگذار اولين موِسسه پيشگيري از آزار جنسي كودكان و نوجوانان در خاورميانه در نشست <سوء استفاده جنسي از كودكان، اشكال و طبقات آن> است. اين نشست در ديماه 84 برگزار شد.
سوءاستفاده جنسي از كودكان رويدادي خانمانبرانداز است. اين اتفاق مخربترين رويداد زندگي فرد است و تاثير خود را براي هميشه به شكلهاي مختلف نشان ميدهد. تمام افراد پدوفيل - افراد بزرگسال تعرض كننده به كودكان - در دوران كودكي مورد تعرض جنسي قرار گرفتهاند. همچنين افرادي كه داراي سابقه تعرض جنسي در كودكي هستند، ممكن است در بزرگسالي دچار سردمزاجي و يا عدم كنترل جنسي شوند. تحقيقات نشان ميدهد 23 درصد زنان روسپي هم در كودكي مورد تعرض جنسي قرار گرفتهاند كه اين تحريكات زودرس و قبحشكني از جمله عوامل زمينهساز روسپيگري آنها بوده است. اين يعني كودك آزاري جنسي اولين حلقه زنجيرهاي از فجايع است.
طبق تعريف، ارتباط با كودك در هر سطح و به هر شيوه، با هدف بهرهكشي جنسي سوء استفاده جنسي خوانده ميشود. در اين تعريف منظور از سطح، از نوازش اندامها با دست تا مراحل پيشرفته به قصد لذت جنسي است؛ بنابراين در چارچوب روانشناسي اين اقدام در هر سطحي، سوءاستفاده جنسي از كودك است.
قوانين برخي كشورها در تعريف سوءاستفاده جنسي، عبارت <بدون رضايت كودك> را آوردهاند كه ما در محافل حقوقي به اين امر اعتراض كرديم، چرا كه كودك در اين زمينه نميتواند تصميمگيري كند؛ بنابراين تعرض فرد بزرگسال به كودك، چه با رضايت و يا عدم رضايت كودك سوءاستفاده جنسي محسوب ميشود.
نكته ديگر اينكه، در اين قبيل رويدادها كودكان بسيار تحريكپذير هستند. يعني تصور ما بر اين است كه كودك در سوء استفاده جنسي همواره مخالفت ميكند، اما كودك تحت آزار، بعد از مدتي به علت تحريك شدن خود را در معرض سوء استفادهها قرار خواهد داد. به نظر من بزرگترين دستاورد نظريه فرويد بيان تحريكپذيري جنسي كودكان از بدو تولد و آمادگي تحريكپذيري در هر گروه سني است. يكي از مهمترين سنين تحريك پذيري هم دوران پيش دبستاني است و لذا بايد اين دوران بسيار جدي گرفته شود؛ چرا كه اين دوران را بلوغ اوليه نامگذاري كردهاند و اين امر را ميتوان در بازيهاي مامان و بابا و دكتر و پرستار كودكان مشاهده كرد كه رنگ و بوي جنسيتي دارد؛ درحاليكه تصور ما، اشتباها اين است كه تحريكات جنسي مربوط به سنين نوجواني و جواني است.
سوء استفاده جنسي ميتواند توسط هر فردي اعم از پدربزرگ، پدر، برادر، و ناپدري صورت گيرد. گذاشتن كودكان در خانه همسايه و خبر نداشتن از آنها تا ساعتها، عواقب بسيار بدي ميتواند به همراه داشته باشد به گونهاي كه بسياري از سوء استفادههاي جنسي بيرون خانه، در همسايگي رخ ميدهد. اگر سوء استفاده جنسي از كودك توسط افراد همخون باشد، تاثير رواني به شدت عميقي بر روي كودك ميگذارد؛ حتي اگر اين سوء استفاده جنسي سطحي باشد؛ چرا كه كودك انتظار ندارد پدرش به قصد لذت جنسي به او دست بزند و در اين صورت كودك ناراحتي را در خود فرو ميريزد؛ در حاليكه اگر اين تعرض جنسي به شكل عميقتر توسط غير خودي انجام شود، كودك بهتر آن را ميپذيرد.
كودكان عقب مانده بيشترين گروه كودكان قرباني سوء استفاده جنسي هستند. از نظر فراواني هم دختران بيشتر در خانه و پسران بيرون از خانه مورد سوء استفاده قرار ميگيرند ؛ اين در حالي است كه پسران قرنهاست كه مورد سوء استفاده جنسي قرار ميگيرند. همچنين كودكان خياباني در مقايسه با ساير كودكان در بيشتر اوقات مورد سوء استفاده جنسي قرار ميگيرند به نحوي كه اين امر براي قربانيان، تبديل به يك روال عادي شده كه جاي هيچ بحثي ندارد.
تحقيقات نشان داده است خانوادههايي كه حريم كلامي ندارند و واژههاي ناپسند استفاده ميكنند و خانوادههايي كه خود قبح شكن هستند، از اين منظر در معرض خطر بيشتري قرار دارند؛ چرا كه اگر هر چيزي را بتوان براحتي به زبان آورد، پس راحت هم ميتوان انجام داد. اينكه بچهها تحريك جنسي نميشوند و تنها بيبند و باريها باعث تعرض جنسي به كودكان شده است، يك افسانه است. در حال حاضر سوء استفاده جنسي در مقايسه با دهههاي گذشته به شدت در حال سازمانيافتن است و حتي در اين زمينه سازمانهاي ملي و جهاني داريم؛ به گونهاي كه كشور فنلاند يكي از مراكز پخش كودكان است. در برخي كشورهاي اروپايي كودكان را در هتلها ساعتي اجاره ميدهند و كشورهاي آلمان و ايتاليا دروازههاي ورود اين كودكان هستند.
نكته مهم ديگر اين است كه سوء استفاده جنسي از كودكان به دو نوع رسمي و غير رسمي تقسيم ميشود. ازدواج دختر زير 15 سال با پيرمرد 57 ساله هم نوعي از سوء استفاده جنسي رسمي است. اما همين نوع غير رسمي را هم اگر پيشگيري كنيم، كار بزرگي كردهايم. چراكه همانطور كه گفتم، زنجيرهاي از فجايع را پيشگيري كردهايم. تحقيقات نشان ميدهد 12 درصد پدر و مادران كودكان قرباني سوءاستفاده جنسي، خود واسطه روسپيگري فرزندان خود بوده و اولين متقاضي را براي دخترانشان آوردهاند. در مقابل شماري از مردان واسطه، به سراغ خانوادههاي متزلزل رفته و با دختران آنها ازدواج كرده و از اين راه سعي دارند با آوردن دوستان خود به خانه و تنها گذاشتن آنها با همسرانشان جنبه غير رسمي اين امر را نيز شكل دهند.
سوء استفاده جنسي غيررسمي هم به دو نوع درون و برون خانواده تقسيم ميشود. متاسفانه ميليونها دختر و پسر در جهان، مورد سوء استفاده جنسي قرار ميگيرند اما به علت شرايط موجود نميتوانند، طرح دعوي كنند. معمولا سوء استفادههاي جنسي درون خانواده غيرسازمان يافته است اما هر اندازه از خانواده بيرون ميرويم اين سوء استفادهها سازمان يافتهتر ميشود. فقر يكي از عوامل زمينهساز اين سوء استفادههاست. از نظر علمي براي بررسي يك پديده تنها به سراغ يك علامت رفتن، خطاي علمي است، بنابراين بايد در اين مورد مجموعهاي از عوامل همچون فقر، تحريك زودرس ، قبح شكني و .... را در نظر گرفت، براي مثال اگر در خانوادهاي پدر براحتي در برابر فرزندان مواد مخدر مصرف ميكند در آن خانواده به دليل قبح شكني بسياري از اتفاقات ديگر هم ميتواند بيفتد.
پديده مهاجرت و همراهي بسياري از كودكان با والدين براي يافتن شغل هم عامل زمينهساز ديگر است. بعد از مدتي كه پول دريافتي، كفاف گذران زندگي اين خانوادهها را نميدهد، كارهاي ديگري به آنها پيشنهاد ميشود كه كودكان در اين ميان آسيب بيشتري ميبينند، بويژه اگر اين مهاجرين در منطقهاي خاص سكونت داشته باشند.
اما رسانهها در جهان تا چه حد ميتوانند با پخش برنامههاي انحرافي، باعث تحريك كودكان شوند؟ اين سوال مهمي است كه بسيار هم پرسيده ميشود.
رسانهها در اين زمينه عامل قابل تا‡ملي هستند اما اگر ميخواهيم برنامههاي خارجي بر روي كودكان تا‡ثير گذار نباشند بايد با جذاب كردن برنامههاي توليدي، جلو خيل عظيم برنامههاي انحرافي رسانههاي خارجي را بگيريم و دست به يك مبارزه رسانهاي بزنيم و رسانههاي خود را قويتر كنيم.
ما آموزشهاي خود را براي زندگي سالم و مراقبت از خود، بايد از مهد كودكها آغاز كنيم و تنها اگر آنجا را در يابيم، خيالمان راحت ميشود. متاسفانه اگر سوء استفاده جنسي از يك كودك صورت گرفته باشد، مجازات فرد متعرض بسيار ناچيز است، در حاليكه اين اتفاق، جنايتي فراموش نشدني در زندگي قرباني است.
كودك چه بيرون و چه در داخل خانواده نيازمند امنيت اجتماعي است چرا كه با اين طرح امنيت كودك به ميزان قابل توجهي تا‡مين ميشود، لذا تقاضا ميشود كه به اين طرح به صورت جدي نگريسته شود. واقعيت اين است كه در هر جامعهاي كه مواد مخدر و بيكاري وجود دارد، سوء استفاده جنسي هم به چشم ميخورد. اما ما تنها به قسمتي كوچك از كوه يخي ميپردازيم كه بيشتر حجم آن پنهان است.
منبع: مجله سلامت
...