2012/01/10, 01:23 PM
(2012/01/10, 12:47 PM)MFhealth نوشته است: من هرگز دوست ندارم صبح زود بیدار شم. بعضی اوقات بیدارم ولی تا ساعت ۸ نشه از رختخواب بیرون نمیام. هیچ وقت هم صبحانه دوست ندارم. فقط هر از گاهی نیمرو یا کیک برای صبحانه می خورم. می دونم کار بدی می کنم ولی چی کار کنم از صبحانه بدم میاد. در عوض عاشق خلوت شبم. شب زنده داری خیلی حال میده. سکوت شب دلنشینه.
آن کس که بداند و بداند که بداند
اسب شرف از گنبد دوار بجهاند
آن کس که بداند و نداند که بداند
بیدار کنندش که بسی خفته نماند
آن کس که نداند وبداند که نداند
لنگان خرک خویش به منزل برساند
آن کس که نداند ونداند که نداند
در جهل مرکب ابدالدهر بماند
اسب شرف از گنبد دوار بجهاند
آن کس که بداند و نداند که بداند
بیدار کنندش که بسی خفته نماند
آن کس که نداند وبداند که نداند
لنگان خرک خویش به منزل برساند
آن کس که نداند ونداند که نداند
در جهل مرکب ابدالدهر بماند
با تمام بی کسی هایم کســـی دارم هنـــــوز
گاهی گمان نمی کنی و می شود/گاهی نمی شود که نمی شود
گاهی هزار دوره دعا بی اجابتست/گاهی نگفته قرعه به نام تو می شود
گاهی گدای, گدائی و بخت نیست /گاهی تمام شهر گدای تو می شود
گاهی هزار دوره دعا بی اجابتست/گاهی نگفته قرعه به نام تو می شود
گاهی گدای, گدائی و بخت نیست /گاهی تمام شهر گدای تو می شود