2011/12/28, 09:24 PM
آآآآآآآآآآآآآآآآآآآآآ داغ دلم رو تازه کردین اگه بگم من چقدر دنبال کار گشتم دروغ نگفتم اگه بگم از رشته خودم فاصله رفتم میرفتم دوره که وارد رشته دلخواه شم ولی فقط بخاطر اینکه پارتی نداشتم نتونستم دروغ نگفتم دست به هر کاری زدم
همین پارسال مثل این موقع انواع جاها رفتم توی شهر بزرگتری رفتم تهران مدرک گرفتم بعد رفتم شهر بزرگی 40-50 تا جا رفتم حضوری یه روز که خواب بودم بهم زنگ زدن یعنی 49 تا رو رد کردن و یک جا زنگ زد بلند شدم وسایلم رو بردم از لباس تا غذای فریز شده از صبح ساعت 7 میرفتم برای دوره تا 8 شب فقط یه جا پیدا میکردم برای نماز و یه لقمه شب دیگه خیلی خشته میشدم ولی می ارزید این همه زحمت و دودندگی یه روز صبح که از خوابگاه حرکت کردم برم و شب نتونسته بودم توی یه اتاق 6 متری که 5 نفر هم بودن و شعله بخاری زیاد و منم گرمایی بخوابم از شدت گرما
وقتی رفتم سرکار بقولی دیدم یه خانمی جایگزین من شده ناراحت شدم ولی چیزی نگفتم ساعت 10 رفتم بلیط خریدم و برگشتم سرکار و ساعت 12 به بعد خداحافظی کردم و وسایلم رو از خوابگاه برداشتم و اومدم خونه و قید کار رو برای همیشه زدم این برای چمدمین بار بود اینطوری میشد پیش خودم گفتم حتما صلاح نیست من بجز خدا هم کسیو ندارم منو بذاره سرکار به این ترتیب قید کار و قید ارشد وقتی کاری برای رشتم نیست رو زدم و در خانه ماندگار شدم
همین پارسال مثل این موقع انواع جاها رفتم توی شهر بزرگتری رفتم تهران مدرک گرفتم بعد رفتم شهر بزرگی 40-50 تا جا رفتم حضوری یه روز که خواب بودم بهم زنگ زدن یعنی 49 تا رو رد کردن و یک جا زنگ زد بلند شدم وسایلم رو بردم از لباس تا غذای فریز شده از صبح ساعت 7 میرفتم برای دوره تا 8 شب فقط یه جا پیدا میکردم برای نماز و یه لقمه شب دیگه خیلی خشته میشدم ولی می ارزید این همه زحمت و دودندگی یه روز صبح که از خوابگاه حرکت کردم برم و شب نتونسته بودم توی یه اتاق 6 متری که 5 نفر هم بودن و شعله بخاری زیاد و منم گرمایی بخوابم از شدت گرما
وقتی رفتم سرکار بقولی دیدم یه خانمی جایگزین من شده ناراحت شدم ولی چیزی نگفتم ساعت 10 رفتم بلیط خریدم و برگشتم سرکار و ساعت 12 به بعد خداحافظی کردم و وسایلم رو از خوابگاه برداشتم و اومدم خونه و قید کار رو برای همیشه زدم این برای چمدمین بار بود اینطوری میشد پیش خودم گفتم حتما صلاح نیست من بجز خدا هم کسیو ندارم منو بذاره سرکار به این ترتیب قید کار و قید ارشد وقتی کاری برای رشتم نیست رو زدم و در خانه ماندگار شدم