2011/12/15, 12:48 PM
حس تلاش برای دونستن و فرار از حقیقت چالش عجیب و در عین حال جالبیه...
اولی نیاز به آمادگی داره و دومی ترس
وقتی بعد از مدتها دکتر رفتن و آزمایش دادن بیماری آدم رو تشخیص می دن حس عجیبیه
از یه طرف ناراحت که از این به بعد "چه؟" و از یکسو خوشحال که از دوراهی و تردید رها شدم.
و حالا با دو حس دیگر طرفی: تسلیم و مبارزه
وقتی در کشاکش این دو حس قرار گرفتم یاد کتابهای "جک لندن" افتادم.
و در آخر تصمیم گرفتم.
اما به قول دوستی: زندگی کردن با یه بیماری که درمان قطعی نداره و آیندش نا معلومه مثل زندگی کردن روی خط زلزله است، ممکنه هیچ وقت زلزله نیاد اما مطمئناً باید آمادگی کامل داشت.
اولی نیاز به آمادگی داره و دومی ترس
وقتی بعد از مدتها دکتر رفتن و آزمایش دادن بیماری آدم رو تشخیص می دن حس عجیبیه
از یه طرف ناراحت که از این به بعد "چه؟" و از یکسو خوشحال که از دوراهی و تردید رها شدم.
و حالا با دو حس دیگر طرفی: تسلیم و مبارزه
وقتی در کشاکش این دو حس قرار گرفتم یاد کتابهای "جک لندن" افتادم.
و در آخر تصمیم گرفتم.
اما به قول دوستی: زندگی کردن با یه بیماری که درمان قطعی نداره و آیندش نا معلومه مثل زندگی کردن روی خط زلزله است، ممکنه هیچ وقت زلزله نیاد اما مطمئناً باید آمادگی کامل داشت.
नियंत्रण अपने भाग्य को या किसी और होगा.
Jack Welch