2011/12/06, 04:35 PM
اولین بار که پالس گرفتم خیلی باحال بود.دو روز بعد ازینکه از بیمارستان مرخص شدم نامزدی پسرخالم بود.لباسی که تازه خریده بودم دیگه اندازم نبود داشت منفجر مشید.همه میگفتن وای چه تپل شدی ناز شدیمنم میگفتم مرسیییی
براى تو
براى چشمهايت..
براى من
براى دردهايم..
براى ما
اى كاش خدا كارى بكند...
براى چشمهايت..
براى من
براى دردهايم..
براى ما
اى كاش خدا كارى بكند...