2011/12/05, 10:27 PM
(2011/10/05, 05:57 AM)roshanak.z نوشته است: بله خیلی امیدوارند . بیشتر از اونی که فکرش رو بکنید . اینجا خیلی متفاوت تره . اونقدر امیدوارند که وقتی میری دانشگاه می بینی خانمه 65 ساله است اومده دانشگاه درس بخونه . در حالیکه توی ایران مثلا یه خانم با 50 سال سن دیگه همه زندگیش رو کرده و واقعا دائم میگه ما که پیر شدیم و منتظر حضرت عزاییل هستسلام روشنک عزیز. بله من در کنگره ام اس سال88 در تبریز پرفسور شمس نیا رو ملاقات کردم. ایشون اصالتا آذری هستند و در آمریکا در زمینه نورولوژی طابت و تحقیق میکنند. میگفتند در آمریکا بیمارانی دارند که بیشتر از 35 ساله که ام اس دارند و فقط تغییرات جزیی در زندگیشون دادند و به یک زندگی معمولی ادامه دادند. دوستان خوبم در همین ایران هم میشه سالهای سال با ام اس زندگی کرد همیشه این طرز فکر آدم هست که جریان زندگی رو رهبری میکنه. اعمال تغییرات جزیی در زندگی حتی راه رفتن و صحبت کردن میتونه خیلی مفید باشه. خودم رو مثال می زنم: حالا که در بالارفتن از پله یه کم مشکل پیدا کردم آروم تر قدم بر می دارم و حتما دستم رو به نرده میگیرم این باعث میشه همه فکر کنند که چقدر با وقار و آرامش راه میرم. کلمات رو آرومتر ادا میکنم و اجازه نمیدم کلمات با فشار خارج بشه. حالا که حافظه من فراموش کار شده یادداشت های روزانه تهیه میکنم. از هیچ فرصتی برای پیشرفت کوتاهی نمیکنم قبرای یادگیری بیشتر وقت میگذارم و حتی زمانی که قراره سر کلاس برم مطالب رو چند بار مرور میکنم و یادداشت برمیدارم که خدایی نکرده حق دانشجو گردنم نمونه. اینها ربطی به محل زندگی من نداره فقط به نوع نگرش من به مجموعه هستی برمیگرده. امیدوارباشید. من مدت سه ساله که حتی یک آمپول کورتن هم دریافت نکردم.
اینجا آدمهای 70-80 ساله سرکار میرن و کلی انرژی زندگی کردن دارن . کلی کلاسهای متفاوت میرن . هفته پیش رفته بودم کلاس رقص باورتون نمی شه دوتا خانوم اومده بودن که نمی تونستن راه برن و توی هر تمرین مثلا من یا یکی دستش رو می گرفتیم تا اون هم انجام بده و کلی با ذوق و لبخند این کار رو انجام میداد . خلاصه اینا رو بهتون گفتم که خدای نکرده احساس درماندگی و یا کسالت و ... نکنید و همیشه به زندگی امیدوار باشید .
در مورد درمان اخیر هم که پزشکان کانادا مخالف انجامش هستند من تقریبا باهاشون موافقم چون معتقدند تا زمانیکه از چیزی بطور دقیق اطمینان نداشته باشند انجام نمی دهند چون مردمشون رو مثل ببخشید موش آزمایشگاهی نمی دونند و تفکراتشون خیلی متفاوته .
برای اولین بار تولد را درک کنید فرصتهای ناب تکرار نمی شوند. من امشب هفت شهر آرزوهایم را گم کرده ام. اینجا ستاره ها پنهان شده اند. تا به خویش آمدم تمامم تباه شد........