برا منم خیلی خوش گذشت ... به خصوص اون قسمتی که ماشین حسین دزدیدم ...
واقعا پشیمونم بودم ... آخه چرا ؟؟؟؟؟؟؟؟؟
البته اونایی که رسوندم فکر نکن به خاطر این پشیمونماااااااا ... خیلی هم باعث افتخار بنده بود ...
یه جریانه دیگه ای بود ... از همون اول که گریبان گیرم بود ....
همه چی خوب و عالی داشت پیش میرفت ... ولی وقتی به ترافیک نمایشگاه رسیدم ... واااااااااای .... بعد از اونم که ترافیک پارک وی ........... وااااااااااای
بالاخره به خوبی و خوشی تموم شد ... خاطره شد ...
واقعا پشیمونم بودم ... آخه چرا ؟؟؟؟؟؟؟؟؟
البته اونایی که رسوندم فکر نکن به خاطر این پشیمونماااااااا ... خیلی هم باعث افتخار بنده بود ...
یه جریانه دیگه ای بود ... از همون اول که گریبان گیرم بود ....
همه چی خوب و عالی داشت پیش میرفت ... ولی وقتی به ترافیک نمایشگاه رسیدم ... واااااااااای .... بعد از اونم که ترافیک پارک وی ........... وااااااااااای
بالاخره به خوبی و خوشی تموم شد ... خاطره شد ...
... وقتی تبر به جنگل آمد ، درختان فریاد زدند و گفتند :نگاه کنید دسته اش از جنس ماست !!. ... 1213.2