2011/11/13, 10:36 AM
آقا اگه اینطوره من وسط کوه از رو تلسیژ میپرم پایین بعد مهدی میاد با اسب یه دست منو میگیره من سواره اسب میشم درحالیکه لباسم در هوا حرکت میکنه...میایم پیش شما مهدی پیاده میشه نقابو ور میداره میگه ما هم هستیم تا آخرش...
ای سراپا همه خوبی
تک و تنها به تو می اندیشم