2011/11/11, 01:38 PM
خوب زیارت بر و بچز قبول حق!
چی؟ دیر کردم؟!
آخه بنده به همراه اهل و عیال بلافاصله رفتیم تا سنگر ام.اسسنتر را در کولاک و برف در مشهد مقدس پاس بداریم و تا مغز استخوان پوکیدیم از سرما و اینها! تازه امروز رسیدیم و اینها!
بعدش که نگذاشتند من بروم جلو. چون سوار ویلچیر بودم اجازه ندادند بروم جلو و از امن دوور نیگا کردم حضرت رو. بعد انقدر شر شر گریه میکردم که هر کی میرسید به من دست میکشید روی سرم و سرم رو ماچ میکرد کلاً عجیب غریب بودم اوضاع!
کلی خاطره ساخت این سفر برام ...
با مزهارش اینکه بارونی امیر سرمهای رنگه و هر وقت ویلچیر مرا هل میداد مردم فکر میکردند خادم حرم هستش و هی ازش آدرس میپرسیدند یا پیر زنها التماس میکردند امیر برگشتنی اونا رو هم ببره و یه بار حتی امیر مرا پیاده کرد تا یه خانم طفلکی رو ببره برسونه! بساطی بود ها! کلی امیر جونم ثواب کرد توی این سفر ... کلی برای دلِ برزگش دعا کردم
بچهها خیلی عالی بود ... برای اولین بار امام رضا رو توی برف تماشا کردم ... توی سوز و سرما ...
چی؟ دیر کردم؟!
آخه بنده به همراه اهل و عیال بلافاصله رفتیم تا سنگر ام.اسسنتر را در کولاک و برف در مشهد مقدس پاس بداریم و تا مغز استخوان پوکیدیم از سرما و اینها! تازه امروز رسیدیم و اینها!
بعدش که نگذاشتند من بروم جلو. چون سوار ویلچیر بودم اجازه ندادند بروم جلو و از امن دوور نیگا کردم حضرت رو. بعد انقدر شر شر گریه میکردم که هر کی میرسید به من دست میکشید روی سرم و سرم رو ماچ میکرد کلاً عجیب غریب بودم اوضاع!
کلی خاطره ساخت این سفر برام ...
با مزهارش اینکه بارونی امیر سرمهای رنگه و هر وقت ویلچیر مرا هل میداد مردم فکر میکردند خادم حرم هستش و هی ازش آدرس میپرسیدند یا پیر زنها التماس میکردند امیر برگشتنی اونا رو هم ببره و یه بار حتی امیر مرا پیاده کرد تا یه خانم طفلکی رو ببره برسونه! بساطی بود ها! کلی امیر جونم ثواب کرد توی این سفر ... کلی برای دلِ برزگش دعا کردم
بچهها خیلی عالی بود ... برای اولین بار امام رضا رو توی برف تماشا کردم ... توی سوز و سرما ...
مرا آفرید، آنکه دوستم داشت.