2011/11/07, 10:38 AM
(آخرین ویرایش در این ارسال: 2011/11/07, 10:58 AM، توسط niloofaremordab.)
[quote='anaram' pid='4460' dateline='1256535752']
خيلي گشتم تويه سايت برايه پيدا كردن مكاني كه بشه درد دل كرد
چه از جنس ام اس چه غير ام اس پيدا نكردم .
بهر حال هيچ كس هميشه روبراه نيست و تويه زندگي ( چه ما ام اسي ها چه بقيه ) لحظاتي وجود داره كه آدم بابتشون دلش بگيره
گفتم اين تاپيك رو باز كنم تا از حالا به بعد هر كدوممون دلش گرفت يا كارش جايي گير كرد و دلش همصحبت خواست بدونه جايي هست برايه باز كردن دلش و دوستايي داره كه اين درد دل رو ميخونن و تا جايي كه ميتونن كمكش ميكنن
سلام خوب هستيد؟خيلي از اين تاپيك خوشم اومد آخه چند وقته بدجوري دلم گرفته و فكر مي كنم مي خوام با كسي حرف بزنم ولي نمي دونم با كي و حتي نمي دونم دقيقا چمه!!!!بابت ايجاد اين فرصت ازتون ممنونم
[quote='Hasty' pid='130887' dateline='1319562292']
امشب این مطلب رو دیدم اول فکر کردم چرا تا بحال ندیده بودم شروع کردم عین 22 صفحه رو کامل خوندم خیلی چیزها برام روشن شد..ای کاش مدیران سایت وقت می کردند وبه نوشته های همه نگاهی می انداختن نه فقط عده خاصی مورد توجهشون بود...اینو من به حمید آقا گفتم..موضوع از یک مورد خیلی ساده شروع شد آمپول زدن وبد مسکن خودن فقط با کش وقوس زیاد..نگرانی همه بچه ها از عاقبت بیماری ونوع درمان واستفاده از داروهای مختلف ...تازه متوجه شدم خودم 15 روز پیش مطلب نوشتم
در صفحه 10 پرستو جان در مورد حاملگی در زمان بیماری ام اس پرسید که من این مشکل رو داشتم ......خوب اون موجود دروجودم رشد میکرد و یک دکتر بی مسئولیت خیلی راحت به من گفت دارو بخور خوب شدی که شدی نشدی باید بین بینایی و بچه یکی رو اتخاب کنی میایی درش میارم می فهمیم که چته اون نمی فهمید که یک موجود در وجودم زنده است وحرکت می کنه الان دخترم 19 سالشه بینهایت باهوشه ودر همه کار عالی قهرمان کاراته وشنا...موفقیت در انشاء نماز در استان 2 بار موفق در تفسر قران در شهرستان واستان ووووو
توی این کسانی که تو این چند وقت من عضو این سایت شدم از خوبها از مائده جان که از قائمشهر استان مازندران هست همیشه مهربون واکتیو بر خورد کرده مثل بعضی ها من معنی اسمشنو پرسیدم نگفت نیست...البته خوبه زیادند که من الان حضور ذهن دارم البته همههههههه خوبند شاید من بدم..اما تو رو بخدا ما خودمون بابت بیماری مشکل داریم دیگه برتری کسی نسبت به کسی وجود ندارد
من بابت بیماریم اصلا ناراحت نیست هر کس هم بپرسه میگم چمه وکامل راجع به بیماریم توضیح میدم راجع به درس هم یادم وسط امتحانات ترم بودم که رفتم دیدن دکترم تمام راه درسمو می خوندم به امید اینکه برگردم وامتحان بدم اما 20 روزی تهران و10 روز بستری بودم......اینقدر عذاب کشیدم که آبدیده شدممانباید همدیگه رواذیت کنیم باید کمک حال هم باشیم...پیروز وسلامت باشید
سلام خانم هستي خوب هستيد؟از نوشته هاتون فهميدم كه خيلي خيلي راجع به بيماريتون اطلاعات داريد،مي خواستم ازتون كمك بگيرم البته اگه لطف كنيد.من و دوستام دانشجوهاي پرستاري دانشگاه تهران هستيم كه داريم روي فيلد ام اس تحقيق مي كنيم مي تونم ازتون خواهش كنم راجع به نياز ها و نگراني هاتون برامون صحبت كنيد؟ما بايد براي طرحمون يك پرسشنامه طراحي كنيم كه اينكار در نتيجه جمع اوري حرفهاي شما صورت مي گيره.ما يك جلسه با دوستان شما داشتيم و قراره يك جلسه ديگه برگزار كنيم شما حاضر به همكاري با ما هستيد؟!
[quote='niloofaremordab' pid='137377' dateline='1320649736']
[quote='anaram' pid='4460' dateline='1256535752']
خيلي گشتم تويه سايت برايه پيدا كردن مكاني كه بشه درد دل كرد
چه از جنس ام اس چه غير ام اس پيدا نكردم .
بهر حال هيچ كس هميشه روبراه نيست و تويه زندگي ( چه ما ام اسي ها چه بقيه ) لحظاتي وجود داره كه آدم بابتشون دلش بگيره
گفتم اين تاپيك رو باز كنم تا از حالا به بعد هر كدوممون دلش گرفت يا كارش جايي گير كرد و دلش همصحبت خواست بدونه جايي هست برايه باز كردن دلش و دوستايي داره كه اين درد دل رو ميخونن و تا جايي كه ميتونن كمكش ميكنن
سلام خوب هستيد؟خيلي از اين تاپيك خوشم اومد آخه چند وقته بدجوري دلم گرفته و فكر مي كنم مي خوام با كسي حرف بزنم ولي نمي دونم با كي و حتي نمي دونم دقيقا چمه!!!!بابت ايجاد اين فرصت ازتون ممنونم
[quote='Hasty' pid='130887' dateline='1319562292']
امشب این مطلب رو دیدم اول فکر کردم چرا تا بحال ندیده بودم شروع کردم عین 22 صفحه رو کامل خوندم خیلی چیزها برام روشن شد..ای کاش مدیران سایت وقت می کردند وبه نوشته های همه نگاهی می انداختن نه فقط عده خاصی مورد توجهشون بود...اینو من به حمید آقا گفتم..موضوع از یک مورد خیلی ساده شروع شد آمپول زدن وبد مسکن خودن فقط با کش وقوس زیاد..نگرانی همه بچه ها از عاقبت بیماری ونوع درمان واستفاده از داروهای مختلف ...تازه متوجه شدم خودم 15 روز پیش مطلب نوشتم
در صفحه 10 پرستو جان در مورد حاملگی در زمان بیماری ام اس پرسید که من این مشکل رو داشتم ......خوب اون موجود دروجودم رشد میکرد و یک دکتر بی مسئولیت خیلی راحت به من گفت دارو بخور خوب شدی که شدی نشدی باید بین بینایی و بچه یکی رو اتخاب کنی میایی درش میارم می فهمیم که چته اون نمی فهمید که یک موجود در وجودم زنده است وحرکت می کنه الان دخترم 19 سالشه بینهایت باهوشه ودر همه کار عالی قهرمان کاراته وشنا...موفقیت در انشاء نماز در استان 2 بار موفق در تفسر قران در شهرستان واستان ووووو
توی این کسانی که تو این چند وقت من عضو این سایت شدم از خوبها از مائده جان که از قائمشهر استان مازندران هست همیشه مهربون واکتیو بر خورد کرده مثل بعضی ها من معنی اسمشنو پرسیدم نگفت نیست...البته خوبه زیادند که من الان حضور ذهن دارم البته همههههههه خوبند شاید من بدم..اما تو رو بخدا ما خودمون بابت بیماری مشکل داریم دیگه برتری کسی نسبت به کسی وجود ندارد
من بابت بیماریم اصلا ناراحت نیست هر کس هم بپرسه میگم چمه وکامل راجع به بیماریم توضیح میدم راجع به درس هم یادم وسط امتحانات ترم بودم که رفتم دیدن دکترم تمام راه درسمو می خوندم به امید اینکه برگردم وامتحان بدم اما 20 روزی تهران و10 روز بستری بودم......اینقدر عذاب کشیدم که آبدیده شدممانباید همدیگه رواذیت کنیم باید کمک حال هم باشیم...پیروز وسلامت باشید
سلام خانم هستي خوب هستيد؟از نوشته هاتون فهميدم كه خيلي خيلي راجع به بيماريتون اطلاعات داريد،مي خواستم ازتون كمك بگيرم البته اگه لطف كنيد.من و دوستام دانشجوهاي پرستاري دانشگاه تهران هستيم كه داريم روي فيلد ام اس تحقيق مي كنيم مي تونم ازتون خواهش كنم راجع به نياز ها و نگراني هاتون برامون صحبت كنيد؟ما بايد براي طرحمون يك پرسشنامه طراحي كنيم كه اينكار در نتيجه جمع اوري حرفهاي شما صورت مي گيره.ما يك جلسه با دوستان شما داشتيم و قراره يك جلسه ديگه برگزار كنيم شما حاضر به همكاري با ما هستيد؟!
راستي يادم رفت بگم به دختر گلتون خيلي خيلي سلام برسونيد.اميدوارم هميشه در همه مراحل زندگيش موفق باشه!
خيلي گشتم تويه سايت برايه پيدا كردن مكاني كه بشه درد دل كرد
چه از جنس ام اس چه غير ام اس پيدا نكردم .
بهر حال هيچ كس هميشه روبراه نيست و تويه زندگي ( چه ما ام اسي ها چه بقيه ) لحظاتي وجود داره كه آدم بابتشون دلش بگيره
گفتم اين تاپيك رو باز كنم تا از حالا به بعد هر كدوممون دلش گرفت يا كارش جايي گير كرد و دلش همصحبت خواست بدونه جايي هست برايه باز كردن دلش و دوستايي داره كه اين درد دل رو ميخونن و تا جايي كه ميتونن كمكش ميكنن
سلام خوب هستيد؟خيلي از اين تاپيك خوشم اومد آخه چند وقته بدجوري دلم گرفته و فكر مي كنم مي خوام با كسي حرف بزنم ولي نمي دونم با كي و حتي نمي دونم دقيقا چمه!!!!بابت ايجاد اين فرصت ازتون ممنونم
[quote='Hasty' pid='130887' dateline='1319562292']
امشب این مطلب رو دیدم اول فکر کردم چرا تا بحال ندیده بودم شروع کردم عین 22 صفحه رو کامل خوندم خیلی چیزها برام روشن شد..ای کاش مدیران سایت وقت می کردند وبه نوشته های همه نگاهی می انداختن نه فقط عده خاصی مورد توجهشون بود...اینو من به حمید آقا گفتم..موضوع از یک مورد خیلی ساده شروع شد آمپول زدن وبد مسکن خودن فقط با کش وقوس زیاد..نگرانی همه بچه ها از عاقبت بیماری ونوع درمان واستفاده از داروهای مختلف ...تازه متوجه شدم خودم 15 روز پیش مطلب نوشتم
در صفحه 10 پرستو جان در مورد حاملگی در زمان بیماری ام اس پرسید که من این مشکل رو داشتم ......خوب اون موجود دروجودم رشد میکرد و یک دکتر بی مسئولیت خیلی راحت به من گفت دارو بخور خوب شدی که شدی نشدی باید بین بینایی و بچه یکی رو اتخاب کنی میایی درش میارم می فهمیم که چته اون نمی فهمید که یک موجود در وجودم زنده است وحرکت می کنه الان دخترم 19 سالشه بینهایت باهوشه ودر همه کار عالی قهرمان کاراته وشنا...موفقیت در انشاء نماز در استان 2 بار موفق در تفسر قران در شهرستان واستان ووووو
توی این کسانی که تو این چند وقت من عضو این سایت شدم از خوبها از مائده جان که از قائمشهر استان مازندران هست همیشه مهربون واکتیو بر خورد کرده مثل بعضی ها من معنی اسمشنو پرسیدم نگفت نیست...البته خوبه زیادند که من الان حضور ذهن دارم البته همههههههه خوبند شاید من بدم..اما تو رو بخدا ما خودمون بابت بیماری مشکل داریم دیگه برتری کسی نسبت به کسی وجود ندارد
من بابت بیماریم اصلا ناراحت نیست هر کس هم بپرسه میگم چمه وکامل راجع به بیماریم توضیح میدم راجع به درس هم یادم وسط امتحانات ترم بودم که رفتم دیدن دکترم تمام راه درسمو می خوندم به امید اینکه برگردم وامتحان بدم اما 20 روزی تهران و10 روز بستری بودم......اینقدر عذاب کشیدم که آبدیده شدممانباید همدیگه رواذیت کنیم باید کمک حال هم باشیم...پیروز وسلامت باشید
سلام خانم هستي خوب هستيد؟از نوشته هاتون فهميدم كه خيلي خيلي راجع به بيماريتون اطلاعات داريد،مي خواستم ازتون كمك بگيرم البته اگه لطف كنيد.من و دوستام دانشجوهاي پرستاري دانشگاه تهران هستيم كه داريم روي فيلد ام اس تحقيق مي كنيم مي تونم ازتون خواهش كنم راجع به نياز ها و نگراني هاتون برامون صحبت كنيد؟ما بايد براي طرحمون يك پرسشنامه طراحي كنيم كه اينكار در نتيجه جمع اوري حرفهاي شما صورت مي گيره.ما يك جلسه با دوستان شما داشتيم و قراره يك جلسه ديگه برگزار كنيم شما حاضر به همكاري با ما هستيد؟!
[quote='niloofaremordab' pid='137377' dateline='1320649736']
[quote='anaram' pid='4460' dateline='1256535752']
خيلي گشتم تويه سايت برايه پيدا كردن مكاني كه بشه درد دل كرد
چه از جنس ام اس چه غير ام اس پيدا نكردم .
بهر حال هيچ كس هميشه روبراه نيست و تويه زندگي ( چه ما ام اسي ها چه بقيه ) لحظاتي وجود داره كه آدم بابتشون دلش بگيره
گفتم اين تاپيك رو باز كنم تا از حالا به بعد هر كدوممون دلش گرفت يا كارش جايي گير كرد و دلش همصحبت خواست بدونه جايي هست برايه باز كردن دلش و دوستايي داره كه اين درد دل رو ميخونن و تا جايي كه ميتونن كمكش ميكنن
سلام خوب هستيد؟خيلي از اين تاپيك خوشم اومد آخه چند وقته بدجوري دلم گرفته و فكر مي كنم مي خوام با كسي حرف بزنم ولي نمي دونم با كي و حتي نمي دونم دقيقا چمه!!!!بابت ايجاد اين فرصت ازتون ممنونم
[quote='Hasty' pid='130887' dateline='1319562292']
امشب این مطلب رو دیدم اول فکر کردم چرا تا بحال ندیده بودم شروع کردم عین 22 صفحه رو کامل خوندم خیلی چیزها برام روشن شد..ای کاش مدیران سایت وقت می کردند وبه نوشته های همه نگاهی می انداختن نه فقط عده خاصی مورد توجهشون بود...اینو من به حمید آقا گفتم..موضوع از یک مورد خیلی ساده شروع شد آمپول زدن وبد مسکن خودن فقط با کش وقوس زیاد..نگرانی همه بچه ها از عاقبت بیماری ونوع درمان واستفاده از داروهای مختلف ...تازه متوجه شدم خودم 15 روز پیش مطلب نوشتم
در صفحه 10 پرستو جان در مورد حاملگی در زمان بیماری ام اس پرسید که من این مشکل رو داشتم ......خوب اون موجود دروجودم رشد میکرد و یک دکتر بی مسئولیت خیلی راحت به من گفت دارو بخور خوب شدی که شدی نشدی باید بین بینایی و بچه یکی رو اتخاب کنی میایی درش میارم می فهمیم که چته اون نمی فهمید که یک موجود در وجودم زنده است وحرکت می کنه الان دخترم 19 سالشه بینهایت باهوشه ودر همه کار عالی قهرمان کاراته وشنا...موفقیت در انشاء نماز در استان 2 بار موفق در تفسر قران در شهرستان واستان ووووو
توی این کسانی که تو این چند وقت من عضو این سایت شدم از خوبها از مائده جان که از قائمشهر استان مازندران هست همیشه مهربون واکتیو بر خورد کرده مثل بعضی ها من معنی اسمشنو پرسیدم نگفت نیست...البته خوبه زیادند که من الان حضور ذهن دارم البته همههههههه خوبند شاید من بدم..اما تو رو بخدا ما خودمون بابت بیماری مشکل داریم دیگه برتری کسی نسبت به کسی وجود ندارد
من بابت بیماریم اصلا ناراحت نیست هر کس هم بپرسه میگم چمه وکامل راجع به بیماریم توضیح میدم راجع به درس هم یادم وسط امتحانات ترم بودم که رفتم دیدن دکترم تمام راه درسمو می خوندم به امید اینکه برگردم وامتحان بدم اما 20 روزی تهران و10 روز بستری بودم......اینقدر عذاب کشیدم که آبدیده شدممانباید همدیگه رواذیت کنیم باید کمک حال هم باشیم...پیروز وسلامت باشید
سلام خانم هستي خوب هستيد؟از نوشته هاتون فهميدم كه خيلي خيلي راجع به بيماريتون اطلاعات داريد،مي خواستم ازتون كمك بگيرم البته اگه لطف كنيد.من و دوستام دانشجوهاي پرستاري دانشگاه تهران هستيم كه داريم روي فيلد ام اس تحقيق مي كنيم مي تونم ازتون خواهش كنم راجع به نياز ها و نگراني هاتون برامون صحبت كنيد؟ما بايد براي طرحمون يك پرسشنامه طراحي كنيم كه اينكار در نتيجه جمع اوري حرفهاي شما صورت مي گيره.ما يك جلسه با دوستان شما داشتيم و قراره يك جلسه ديگه برگزار كنيم شما حاضر به همكاري با ما هستيد؟!
راستي يادم رفت بگم به دختر گلتون خيلي خيلي سلام برسونيد.اميدوارم هميشه در همه مراحل زندگيش موفق باشه!