(2011/11/06, 10:14 PM)yas نوشته است: :ستاره جون بدبختی اینکه خانوادم مخالفن و من عضو هیچ جایی نیستم حتی کارتی ندارم که بخوام معرفی بشم من یه ام اسی هستم و هیشکی از بیماریم خبر نداره و تنهای تنهام و تنهایی دارم این همه چیزو توی دلم و مغزم میکشم خیلی دوست دارم با ام اسیها در ارتباط باشم ولی .............
دوست دارم با ادمای جدید و همدرد اشنا بشم ایکاش اجازه دختر دست پدر نبود اونوقت میشد خودت تصمیم بگیری البته منم خودم حساس هستم کسی نفهمه ام اس دارم ولی خب یه شهر دیگه یه جایه دیگه که اشکال نداره
گلم من و خانوادم هم دوست نداريم كسي بدونه جالبيش ميدوني چيه رفتم انجمن كم كم بابچه ها آشنا شدم ديدم4.5 تاشون بچه محلن كه اونام دوست ندارن كسي بدونه خلاصه هممون راز داريم و بايكيشون رفت و آمد پيداكرديمو دوستاي صميمي هستيم و هرجابخوايم بريم باهم ميريمو خانواده هامون ديگه نگران نيستن ياكمترنگرانن تازه توانجمن بهمون ميگن دوقلوهاي افسانه اي اميدارم بتوني خانوادت رو راضي كني البته همه چيز بخودت بستگي داره عسلم .تو بخوايي ميشه كار نداره توخودت بهتر ميدوني خانوادت روچطور راضي كني مگه نه ه ه ه؟؟؟
چه کسی میگوید که گرانی شده است؟
دوره ی ارزانیست!!
دل ربودن ارزان، دل شکستن ارزان!
دشمنی ها ارزان،چه شرافت ارزان! و دروغ از همه چیز ارزانتر!!
قیمت عشق چقدر کم شده است؛کمتر از آب روان و چه تخفیف بزرگی خورده است ، قیمت یک انسان..!!!