2010/04/04, 06:17 PM
(2010/03/24, 05:38 PM)vernal نوشته است: هرجوری که بخوای به ازدواج نگاه کنی میبینی که ازدواج نکنی بهتره ...
تو یه وبلاگی که نویسندش یه خانوم بود خوندم: افرادی که از شما خواستگاری می کنن و یا باهاشون برخورد می کنید 4دسته هستند:
1- کسی که تا می شنوه ام اس داری ، در میره و دیگه پیداش نمیشه! (همون بهتر که رفت ، نکبتی!!!)
2-کسی که وقتی بهش می گی، می گه ببخشید خیلی متاسفم ، خیلی دوس دارم باهات باشم اما من تو زندگیم خیلی مشکل دارم ، می فهمی که!! (دیگه آدم چی بگه؟!)
3- کسی که خیلی عاشق پیشه تشریف داره و وقتی میشنوه سریع می گه باشه اصلا مشکلی نیست. تو تنها عشق منی!!! من بی تو میمیرم و از این حرفای....(عین مواردی که واسه من پیش میاد. واااااااااااااااای خدا)
4- اونی که وقتی میشنوه؛ میره تا فکر کنه. بعد میاد و آدرس دکترت رو میپرسه ، بعد از کلی تحقیقات و مشاوره با این دکتر و اون دکتر ، ok میده و باهات می مونه... (این مورد اصلا نیست واصولا کمیابه ! اگه بخوای پیداش کنی باید بخوابی و تو رویاهات ببینی. البته جسارت نباشه خدمت اونایی که هستن یا یکی و با این شرایط پیدا کردن! شماها واقعا شاهکارید)
نویسندش گفته بود که با گروه 3 اصلا ازدواج نکنید چون فردای روز عروسی عاشقی یادش میره! اصلا نمیشناسدت. بالاخره خرش از پل گذشته دیگه.
اما با دسته ی 4 ازدواج کنید چون اون تنها کسیه ی که میدونه مشکل واقعی چیه و سال های سال به خوبی و خوشی با شما زندگی می کنه.
منم مث سینا و فریبا دورشو خط کشیدم. خیلی مسئولیت داره ، استرس داره ، اعصاب می خواد. نه این که فکر کنید حالا که می دونم ام اس دارم اینو می گم؛ من از اولشم حس خوبی در موردش نداشتم و تجربه بهم ثابت کرده که هر وقت این حس خوب نیست چیزه خوبی گیرم نمیاد (در هر زمینه ای). خیلی کمن آدمایی که با هم تفاهم داشته باشن و تو سر و کله ی هم نزنن...
اینو هم داوطلبانه میگم بهتون: من یکی که کار می کنم ، درس می خونم ؛ یه عالمه پولدار می شم ... یه خونه ی خیلی بزرگ میگیرم و از اونجایی که عاشق بچه هام میرم پرورشگاه 10 تا بچه ی خوشگل میارمو بزرگشون می کنم (یک عالمه شکلک مربوط)
بت واقعا آفرین میگم به این شناختی که رسیدی...و این فکر و روحیه رو تحسین می کنم
من خیلی احمق بودم
زندگی بایست یکدم، یک نفس حتی ، ز جنبش وانماند