2011/11/01, 10:56 PM
اعتراف می کنم که امروز برای دومین بار از حسادت اشک ریختم. اولین بار بیست و هفت سال پیش بود. اون موقع فقط یازده سالم بود. دومین بار هم امروز و الانه. بیتا می تونستی بشینی به خاطر لواشک هم شده دعا کنی من بتونم بیام.
وقتی تنها شدی تنها تر از تمام غریبان روزگار
از قیل و قال حادثه باری دلت گرفت
بر خویش تکیه کن برعرش
از قیل و قال حادثه باری دلت گرفت
بر خویش تکیه کن برعرش