2011/10/20, 12:31 AM
من تا وقتی از بچه خبری نبود امیدداشتم و مثل کوه بودم.دکترم میگفت توبایدبرابچهاکنفرانس بزاریالبته اولش نه بعد1ماه.حتی توبارداریم دلم براامپولام تنگ میشد ولی ماهان که بدنیا اومد خودموباختم همش نگرانه ایندشم.نمیخوام عذاب ببره
[ثبت احوال در شناسنامه ام همه چیز را ثبت کرده است جز احوالم را .. !![