2010/03/15, 03:39 PM
(2010/03/15, 03:01 PM)hamid نوشته است: من واقعا نميفهمم اينجا چه اتفاقي داره ميوفته
سحر تو مطمئني فهميدي چي شده ؟
ولی خدایی همه چیز و بی خیال و از شوخی گذشته
واقعا باید شدیدا از حمید تشکر کنم ... چون از وقتی من پام و گذاشتم تهران تا وقتی میخواستم از تهران خارج بشم بهش زحمت دادم
دیگه به خاطر من مجبور شده با جناب سروانی گپ بزنه واسه پارک و کلی دنبال رستوران بگرده و تصادفم کرد و کاسبم شد و .....
خلاصه خیلی زحمتش دادم ... حمید جان دوست داریم شدید
... وقتی تبر به جنگل آمد ، درختان فریاد زدند و گفتند :نگاه کنید دسته اش از جنس ماست !!. ... 1213.2