سلام مریم جان مطلبی که نوشتی جالب بود.اول دوست دارم بدونم این مطلب رو کی گفته یا از کجا گرفتی......من با خیلی از قسمتهای این مطلب کاملا مخالفم.
مهمترین قسمت اینکه گفتی ساعت نبندیم.......بعد در خیلی از قسمتها از زمان صحبت کردی.. به نظر من این نوع برنامه ریزی بیشتر به یک نوع بی نظمی در همه کارها شباهت داره تا زندگی کردن. حتی اگر بخواهیم در لحظه هم زندگی کنیم باید بدانیم که باید در این لحظه چه کاری انجام بدهیم.پس باید در این زمان بدانیم که چکار باید انجام بدهیم وبدون تعیین وقت یعنی به بطالت گذراندن..بشکل مطلق امکان نداره که بتواندر لحظه زندگی کرد....چون بالاخره حتی برای هر کاری حتی کوچک باید تقدم وتاخررا در نظر گرفت.پس عملا این مورد امکان ندارد.میشه تحت شرایط خاصی انجام داد نه بطور کلی
مهمترین قسمت اینکه گفتی ساعت نبندیم.......بعد در خیلی از قسمتها از زمان صحبت کردی.. به نظر من این نوع برنامه ریزی بیشتر به یک نوع بی نظمی در همه کارها شباهت داره تا زندگی کردن. حتی اگر بخواهیم در لحظه هم زندگی کنیم باید بدانیم که باید در این لحظه چه کاری انجام بدهیم.پس باید در این زمان بدانیم که چکار باید انجام بدهیم وبدون تعیین وقت یعنی به بطالت گذراندن..بشکل مطلق امکان نداره که بتواندر لحظه زندگی کرد....چون بالاخره حتی برای هر کاری حتی کوچک باید تقدم وتاخررا در نظر گرفت.پس عملا این مورد امکان ندارد.میشه تحت شرایط خاصی انجام داد نه بطور کلی
امارضا ممنونم که من رو طلبیدی به زیارتت اومدم وکلی با شما حرف زدم