2011/08/17, 10:45 AM
آهان! یادم رفت بنویسم علت اینکه از من خواستند کتری را پُر کنم و جارو بکشم این بود که گفتند میخواهیم پوز طلا و مس را بزنیم که نگار جواهریان هی زمین میخورد و اینها. که نشان بدهیم بیماران ام.اسی قارد هستند کارهای خانه را شخصاً انجام بدهند.
متأسفانه خیلی جاها دیدم که به ریشخند گرفتند و مسخره کردند این جارو کشیدن من را. البته به قول معروف کسی که خوابیده را میشود بیدار کرد ولی کسی را که خودش را به خواب زده است را نه. این دوستان که بدبختانه همدردهای ما هم هستند، به جای درک موقعیت، شروع کردند به تمسخر و ایرادگیری. و حتی روی چارپایه رفتن من را هم مسخره کردند.
شاید اینها حالشان آنقدر خوب است که از نردبام طنابی هم بالا میروند، ولی حواسشان نیست که بیش از شصت درصد بیماران ام.اسی نمیتوانند تعادل خود را حفظ کنند و در راه رفتن مشکل دارند که هیچ! آدمهای عادی هم خیلی مواقع از روی چارپایه پرت میشوند و دچار شکسگی استخوان هم میشوند حتی.
در مورد عصا هم، من نمیتوانم خودم را گول بزنم. من برای راه رفتن فیالحال به عصا نیاز دارم. از کارهای شعاری بدم میآید. آرزوی قلبی من است که روزی بتوانم بدن عصا راه بروم. با امیر برویم قدم بزنیم و حتی بدَوَم. ولی حالا که نیاز دارم به عصا، یعنی نیاز دارم. یعنی نمیتوانم بگویم ازش متنفرم. چون نیستم. دروغ و شعار بلد نیستم. شرمنده.
فعلاً همین :55:
متأسفانه خیلی جاها دیدم که به ریشخند گرفتند و مسخره کردند این جارو کشیدن من را. البته به قول معروف کسی که خوابیده را میشود بیدار کرد ولی کسی را که خودش را به خواب زده است را نه. این دوستان که بدبختانه همدردهای ما هم هستند، به جای درک موقعیت، شروع کردند به تمسخر و ایرادگیری. و حتی روی چارپایه رفتن من را هم مسخره کردند.
شاید اینها حالشان آنقدر خوب است که از نردبام طنابی هم بالا میروند، ولی حواسشان نیست که بیش از شصت درصد بیماران ام.اسی نمیتوانند تعادل خود را حفظ کنند و در راه رفتن مشکل دارند که هیچ! آدمهای عادی هم خیلی مواقع از روی چارپایه پرت میشوند و دچار شکسگی استخوان هم میشوند حتی.
در مورد عصا هم، من نمیتوانم خودم را گول بزنم. من برای راه رفتن فیالحال به عصا نیاز دارم. از کارهای شعاری بدم میآید. آرزوی قلبی من است که روزی بتوانم بدن عصا راه بروم. با امیر برویم قدم بزنیم و حتی بدَوَم. ولی حالا که نیاز دارم به عصا، یعنی نیاز دارم. یعنی نمیتوانم بگویم ازش متنفرم. چون نیستم. دروغ و شعار بلد نیستم. شرمنده.
فعلاً همین :55:
مرا آفرید، آنکه دوستم داشت.