امتیاز موضوع:
  • 3 رأی - میانگین امیتازات : 3.67
  • 1
  • 2
  • 3
  • 4
  • 5
مدیتیشن تراپی، مراقبه، مکاشفه، متافیزیک
#1
بهداشت روانی(Mental Health)


بهداشت روانی (Mental Health) نگاه کلی کلمه بهداشت روانی چقدر برای شما آشناست؟ چه ارتباطی بین بهداشت روانی و اختلالات روانی وجود دارد؟ چگونه می‌توانیم بهداشت روانی خود را حفظ کرده یا بهبود ببخشیم؟ واژه بهداشت (Health) و سلامتی همیشه انسان را در طول تاریخ به خود مشغول کرده است. تدوین برنامه‌های تربیتی – بهداشتی برای حفظ سلامتی و مطالعه ، جلوگیری و درمان بیماریها نمونه‌ای از این اقدامات بشری است. بهداشت در یک تقسیم کلی به دو نوع "بهداشت جسمی" و "بهداشت روانی" تقسیم می‌شود. ولی آنها همپوشی‌های زیادی را با هم دارند (بر یکدیگر تاثیر می‌گذارند). بهداشت روانی از آن جهت که رابطه مستقیمی با "عملکرد فردی – اجتماعی" و آسیب‌های روانی – اجتماعی" دارد، از اهمیت زیادی برخوردار است و این اهمیت باعث تدوین و اجرای برنامه‌های متعدد بهداشت روانی در سه بعد " پیشگیری ، درمان و توانبخشی" می‌شود این سه بعد در برگیرنده تمام اهداف و فعالیت‌های بهداشت روانی است. تعاریف بهداشت روانی تعریف سازمان بهداشت جهانی سازمان بهداشت جهانی ، بهداشت روانی را اینگونه تعریف می‌کند: "بهداشت روانی در درون مفهوم کلی بهداشت قرار دارد و بهداشت یعنی توانایی کامل برای ایفای نقش‌های روانی و جسمی ، بهداشت به معنای نبود بیماری یا عقب ماندگی نیست." تعریف انجمن بهداشت روانی کانادا انجمن بهداشت روانی کانادا در یک دید جامع بهداشت روانی را در سه قسمت "نگرش‌های مربوط به خود ، نگرش‌های مربوط به دیگران و نگرش‌های مربو به زندگی" تعریف می‌کند. از نظر این انجمن بهداشت روانی یعنی : "توانایی سازگاری با دیدگاههای خود ، دیگران و رویارویی با مشکلات روزمره زندگی." عوامل موثر بربهداشت روانی بهداشت روانی افراد متاثر از عوامل متعددی است، اگر چه این عوامل به صورت جداگانه مورد مطالعه قرار می‌گیرند ولی در واقع این موضو ع چند وجهی متاثر از یکدیگر است. بدین معنی که افراد به علت شرایط محیطی یا عوامل فردی تعادل و آرامش روحی شان دچار تغییراتی می‌شود و هر چه شدت این عوامل زیادتر باشد، تاثیر و تهدیدش بیشتر خواهد بود. عواملی همچون : "عدم برآورده شدن نیازهای اولیه، ناکامی، استرس، یادگیری، مسائل اجتماعی و رسانه های جمعی و... از عمده ترین تاثیرگذاران بر بهداشت روانی هستند. ابعاد بهداشت روانی پیشگیری نوع اول (Primary Prevention) هدف این نوع از بهداشت روانی ممانعت از شروع یک بیماری یا اختلال است، "با حذف عوامل کلی کاهش عوامل خطرساز ، تقویت مقاومت افراد ، دخالت در فرایند اختلال" بدست می‌آید." برنامه‌های آموزش بهداشت روانی (نظیر آموزش والدین برای تربیت کودکان ، آموزش تاثیرات مصرف الکل و مواد و...)، برنامه‌های بالا بردن کارایی و توان افراد (نظیر برنامه‌های تقویتی برای کودکان محروم) ، ایجاد سیستم‌های حمایت اجتماعی (نظیر بیمه‌های درمانی ، ایجاد و حمایت از گروه‌های محلی و اجتماعی حمایت کننده از افراد مبتلا)" نمونه‌های پیشگیری نوع اول می‌باشد. پیشگیری نوع دوم (Secondary Prevention) هدف اقدامات این بعد از برنامه بهداشت روانی ، شناخت به موقع و درمان فوری و مناسب اختلال (یا بیماری) است. تمام نظریه‌ها و اقدامات درمانی نظیر "دارو درمانی ، رفتار درمانی ، شناخت درمانی ، گروه درمانی ، روانکاوی و ..." در غالب این بعد از بهداشت روانی قرار می‌گیرد. پیشگیری نوع سوم هدف این بعد از بهداشت روانی ، بازگرداندن و حفظ تمام یا قسمتی از توانایی‌های از دست رفته فرد به علت اختلال (یا بیماری) است، تا فرد بتواند به گونه‌ای مفید و سازنده به زندگی "خانوادگی ، اجتماعی و شغلی" خود باز گردد. در واقع برنامه‌های این بعد با "توانبخشی" (Rehabilitation) افراد و جلوگیری از بازگشت مجدد اختلال (یا بیماری) در فرد و حفظ و پیشبرد سلامت ایجاد شده توسط درمان ، سروکار داشته ، اقدامات قبلی را تکمیل می‌کند. چشم انداز بحث موضوع بهداشت روانی و تامین آن برای "مردم ، سازمانها و دولتها" بسیار مهم است، چرا که با کارایی فردی و اجتماعی افراد و در کنار آن با پیشرفت‌های "علمی ، صنعتی و..." جامعه گره خورده است. امروزه اکثر کشورها منابع زیادی را برای بهبود بهداشت روانی جامعه صرف می‌کنند و در کنار آن با تدوین برنامه‌های جامع از "سازمان‌ها و منابع محلی – اجتماعی" نیز استفاده می‌کنند. متاسفانه ایران از این حرکت جامعه بشری به دور مانده است. بطوری که افراد و بیماران دچار مشکلات روحی از ابتدایی‌ترین حق خود یعنی بیمه خدمات درمانی بهداشتی محروم هستند و تاکنون هیچگونه نشانه و حرکت موثری که نشان دهنده اهمیت بهداشت و سلامتی این افراد باشد در دولت دیده نشده است. در واقع افراد و بیماران دچار "مشکلات روحی – روانی" افراد "فراموش شده" در ایران هستند. روشهای حفظ بهداشت روانی پذیرش هیجان و احساسات "ترس (Fear ) ، خشم (Anger) ، شادی (Joy) " عمده‌ترین هیجان‌های طبیعی انسان است: با این وجود گاهی برای اجتناب از احساس اضطراب و ترس سعی می‌کنیم در موقعیت‌های طبیعی اضطراب آور برخوردهای عاری از هیجان داشته باشیم؛ چنین برخوردی یک نوع خونسردی مصنوعی است که می‌تواند به نوعی در دراز مدت باعث مشکلات روانی در فرد یا افراد شود. همچنین بعضی مواقع فرونشانی هیجان‌ها و عواطف باعث عدم تفکیک مناسب بین شادی‌ها و غمهای طبیعی (بهنجار) و غیر طبیعی (نابهنجار) می شود. در واقع هیچ علتی برای شرمگین شدن از "داشتن احساس ترس یا دیگر احساسات به هنگام امتحان‌های دشوار یا موقع یادگیری اسکی ، یادگیری شنا یا مواجهه با یک رویدادهای خوشایند یا ناخوشایند "وجود ندارد، و قبول آنها بهتر از "انکار ، سرکوب و..." آنها است. بدین ترتیب اگر قبول کنید که این هیجان‌ها را دارید و آنها حق طبیعی شماست؛ در آن صورت راه ابراز و کاهش آنها را بصورت‌های مستقیم و غیر مستقیم پیدا خواهید کرد. شناسایی زمینه‌های آسیب‌زا وقتی بکوشید که علت و موقعیت‌های ناراحتی خود را به روشنی بشناسید ممکن است؛ بتوانید موقعیت‌های مورد نظر را بصورت تازه‌ای ببینید. در واقع رویکردتان به علت‌ها و موقعیت‌های اضطرار آور نباید "یک بعدی" (Unidirectional) و بدون بررسی باشد، در آن صورت است که می‌توانید متناسب با توانایی‌های شخصی و عوامل محیطی راههایی را برای مقابله صحیح با آنها پیدا کنید. "برنامه‌ریزی برای جلوگیری از احساس درماندگی در دقایق آخر ، صحبت با افراد مطمئن در مورد زمینه‌های آسیب‌زا و اضطراب‌آور ، شرکت در کلاس‌های آموزشی مخصوص (بویژه اگر مفید بودن آنها ثابت شده است)" بعضی از اقدامات برای مقابله صحیح می‌باشد. پرورش رغبتها و استعدادها هر جامعه‌ای فرصت‌های تقریبا نامحدودی برای مردمانی از هر سن (شاید از هر دو جنس) فراهم می‌کند تا افراد استعدادهای خود را در زمینه‌های مختلف آزموده و به موفقیت‌های فردی و اجتماعی دست یابند. این فرصت‌ها می‌تواند "ورزشی ، تحصیلی و علمی ، هنری ، فنی و..." باشد. افرادی که خود را فقط به یک موضوع محدود نمی‌کنند و دنبال یادگیری و بدست آوردن مهارت‌های جدید هستند، غالبا زندگی برایشان جذابیت و گیرایی بیشتری دارد، و به احتمال زیاد موفقیت بیشتری بدست می‌آورد، و همچنین موفقیت بیشتری بدست می‌آورد. به دنبال آن احساس شایستگی ( Merit Sensation) ناشی از دست یافتن به مهارت "عزت نفس" (Self – Esteem) افراد بالا می‌برد. نکته مهم یا سوال موجود در این زمینه می‌تواند مسایل و کمبودهای اقتصادی و مالی باشد ولی افرادی که تمایل به دست یافتن مهارت یا پرورش استعدادی را دارند؛ مطمئنا راهکارهای خوبی را متناسب با امکانات خود پیدا می‌کنند.

 تشکر شده توسط : Sina , Hasty , شهرزاد , # پریسا # , مرجان مولایی نژاد
#2
Star 
مدیتیشن مفهوم گسترده ای دارد که نمیتوان آن را در قالب کلمات محدود کرد و کل قضیه را منتقل نمود، تا زمانی که فرد تمرینات را شروع نکرده و تجربه ای از انرژی درون نداشته باشد به سختی این ابزار قدرتمند بیداری روح قابل درک خواهد بود.

از طرفی نگاه ما در این مجموعه به مدیتیشن و معرفی آن، به اشکال معمولی که تا کنون در جوامع به آن پرداخته شده نخواهد بود به طور مثال بررسی سوابق و انواع مدیتیشن ها و جزئیات آنها که در بیشتر موارد خسته کننده است و به دلیل اختلافات ظاهری سردرگم کننده بوده و ایجاد ابهام کرده و پیام مدیتیشن را آن طور که باید نرسانیده است، بلکه همانطور که قبل توضیح دادم ما به بُعد معنایی و مفهومی مدیتیشن که ریشه اصلی آن میباشد خواهیم پرداخت.

مدیتیشن (Meditation) اصطلاحی جهانی و لاتین میباشد که معادل این اصطلاح در فرهنگ عربی و فارسی مراقبه نام دارد. این اصطلاح برای بیان حسی درونی و تجربه ای روحانی به کار میرود و با وجود تفاوتهای ظاهری در تعاریف و شرح کیفیت مدیتیشن یا مراقبه ، همه توضیحات ریشه در تجارب یکسانی از دنیای درون دارند.

اگر بخواهیم تعریفی کلی از مدیتیشن ارائه بدهیم میتوان گفت: روندی فراذهنی و مجموعه ای از تمرینات درونی است که سبب رشد و پرورش روحی و توان حضور در لحظه و به موازات آن تغییرات بنیادین در کل زندگی مادی و معنوی فرد میشود.

وجود انسان در یک نگاه کلی از سه بُعد تشکیل شده: ذهن یا حافظه/ جسم یا فیزیک/ روح یا انرژی. جسم و روح با حالتی بالقوه و رو به رشد در هماهنگی با هم و طبیعت همراه با یک ذهن یا حافظه خالی آفریده میشود به اصطلاح کودک بی ذهن میباشد. روح منبع انرژی کیهانی و خدادادی است و بعد ماندگار وجود ماست.

ذهن به طور معمول در جامعه معادل افکار انسان شناخته شده و علم روانشناسی به اسم روان انسان آن را در بخشهای خودآگاه و نا خودآگاه برسی می کند و روی مدل افکار به عنوان مولفه ای از تظاهرات ذهنی مانور میدهد. ولی ذهن طیف گسترده ای دارد که شامل توان فکری، خاطرات و آموخته ها بوده و کم کم لایه بندی شده و به شکل عادتهای ذهنی یا ذهنیتها عمل میکند که بعد از بلوغ ذهنی به طور نسبی شخصیت و خودمجازی یا زمینی فرد را تشکیل میدهد، از طرفی ابزار شناختی و منطق فردی است که برای زندگی موفق در دنیای مادی و کمک به تکامل روحی لازم است. ذهن ارتباط نزدیکی با فیزیک انسان داشته و تأثیرات خود را از طریق سیستم عصبی در بدن جاری میکند. در حالت ایده آل و در یک انسان سالم ذهن و جسم در هماهنگی با روح بیدار فرد عمل میکنند که از گذر این هارمونی خوشبختی انسان حاصل میشود.

ذهن نیز مانند روح دارای ارتعاشات و امواج خاص خود میباشد، ولی سطح انرژی آن از انرژی روحی پایین تر و محدود به دنیای مادی بوده و به اصطلاح جنس آن زمینی است و میدان عمل آن ماده و ذهن میباشد، بنابراین دارای اشکال مثبت و منفی خواهد بود. در حالی که انرژی روحانی جریان واحدی داشته و مثل ذهن در دنیای مادی ساخته نمیشود و در مورد آن فقط کم یا زیاد بودن مطرح میباشد. هر ذهن برای خود دارای دامنه و بُرد میباشد، وقتی میدان های مغناطیسی دو ذهن به هم نزدیک میشوند، بسته به وضعیتهای ذهنی و روحی افراد میتوانند روی هم تأثیر گذاشته و همسویی داشته باشند و این تأثیرات با توجه به شرایط میتواند به کالبد و محیط تزریق شوند.

[تصویر:  medit%20210.jpg]

ذهن خاصیتی اکتسابی داشته و در تعامل خودکار با محیط بوده و بر اساس داده های قبلی یا گذشته فرد عمل کرده و معمولاً خارج از کنترل میباشد که این حالت ذهن نشان از حساس بودن آن دارد. امروزه با نزول معنویت و عشق در جوامع و کمرنگ شدن کیفیت ارتباط با خدا، روح فرصت رشد پیدا نکرده و شعور روحانی یا آگاهی درون کودک مانده و از طرفی وجود محرکها و عاملهای چسبنده محیطی دامنه نوسانات ذهنی را بالا برده است.

این فراروی ذهن از جایگاه خود و داشتن حالتی پُرکار و خودکار، شکل مخرب ذهنی میباشد که امروزه دامنگیر انسانها شده که عواقب زیادی را برای انسان معاصر به همراه داشته از جمله راکد ماندن انرژی درون و بلوکه شدن حسهای درون، به عبارتی انسان امروزی زیاد فکر میکند و از منطق ساختگی خود در هر زمینه ای حتی موضوعات حسی و فراحسی کار میکشد و از شهود و احساسات قلبی خود و ابزارهای درونی استفاده نکرده یا نمیتواند استفاده کند. از عواقب دیگر ایجاد قفلهای ذهنی و همپوشانی آنها با بدن فرد است که این قضیه به تحلیل رفتن توان خود ذهن که نمونه بارز آن تضعیف تمرکز و قدرت حافظه میباشد، منجر میشود و از طرفی ضعف عمومی بدن را سبب شده که شاهد رواج بسیاری از بیماریها از جمله عصبی و روانتنی و شیوع بسیاری از سندرمها در جوامع هستیم...

این وضعیت باعث شده فرد بین رویدادهای گذشته و تخیلات آینده سرگردان بوده و ناخودآگاه در دایره ذهنیتها عمل کند، بنابراین لحظه حال در زندگی مردم گم بوده و یا سهم کمتری دارد، در حالی که تمام دستاوردهای روحی و معنوی با تعمق پیوسته در لحظه حال اتفاق می افتد و سلامت روانی و جسمی و موفقیتهای افراد معادل درجه حضور در لحظه میباشد و چنین فردی با تکیه بر توان روحی و خودجوش عمل خواهد کرد.

با این حساب امروزه بیش از پیش نیاز انسان به مدیتیشن یا مراقبه و ابزارهای روحی مشابه مثل عشق، دین و معنویت حس میشود. مدیتیشن با تمرینات خاص خود که متنوع میباشد دوباره وضعیت ذهنی فرد را بالانس کرده و موجب ترمیم ذهن و جسم شده و فرصت بالندگی روح را فراهم میکند و تعادل وجودی لازم را به انسان هدیه میدهد. مسیر مدیتیشن همراه با تجارب آرامش درون و نشاط، سکوت ذهن و بعدها گذر از ذهن یا بی ذهنی میباشد.

تمامی مکاتب، ادیان و سیستمهای روحی از جمله دین اسلام لزوماً بخش مهمی از تعالیم خود را به تمرینات مراقبه اختصاص داده اند که در صورت هدایت، فرد را به مکاشفه ها میرساند.

بسته به فرهنگها و مقتضیات زمانی و مکانی سبکهای مختلفی از مدیتیشن که معمولاً شرقی میباشند ابداع شده که برخلاف تنوع و اختلافات ظاهری، ریشه همه آنها در پایه واساس یکی بوده و هدف یکسانی را دنبال میکنند. برای مثال در برخی از روشها از ذکرهای خاص (مانترا) و در برخی دیگر از تصاویر سمبلیک (ماندلا) برای پیشبرد فرد در مدیتیشن استفاده میشود.

برای مدیتیشن یا مراقبه نمیتوان قدمتی را متصور شد. همراه با آفرینش انسان بدوی حس و گرایشی درونی به سمت بُعد متعالی و آسمانی وجود و روح طبیعت در فرد بود و این حس در گذر حالتها و اعمال خاصی متجلی شده و کیفیت مدیتیشن را پیدا میکرد و روح طبیعت گرای فرد را به جوشش در آورده و باعث بیخودی عرفانی در فرد میشد. مثلاً وقتی در نگاه خود به درختان و گیاهان و پرندگان عمیق میشده در حال مراقبه بوده، وقتی شبها به آسمان پرستاره تمرکز میکرد یا وقتی در خلوت خود فرو میرفته یا وقتی عاشقانه به رقص و آواز میپرداخته به نوعی مدیتیشن میکرد. یعنی با وجود روح طبیعت گرا و بیدار انسانی میتوان گفت تمامی حالتها و اعمال انسانی با تعمق در لحظه حال کیفیت مراقبه را پیدا میکند که این خاصیت در انسان دوره های قبل بارزتر بود.

کم کم به تناسب پیشرفت تمدن و خاموش شدن یا کم سو شدن روح طبیعت گرای فرد به عبارتی ذهنی یا ماشینی شدن آدمها که امروزه به اوج خود رسیده، توجه و نیاز انسان به این حالتهای عمیق انسانی بیشتر شده و شکل رسمی به خود گرفته و در قالب تمرینات و روشهای متنوع در فرهنگهای مختلف ساماندهی و نامگذاری شده که الان به نام کلی مدیتیشن شناخته میشود.


منبع: خانه مدیتیتور
http://www.meditator.ir
 تشکر شده توسط : fireboud , نازلی , # پریسا # , Narges , najva , Hasty , شهرزاد , مرجان مولایی نژاد
#3


مديتيشن، فعاليت مغزي را تغيير مي‌دهد

خبرگزاري دانشجويان ايران - تهران


روانشناسان مي‌گويند نتايج يك بررسي جديد نشان داده است كه پس از 5 هفته تمرين مديتيشن و مراقبه، تغييراتي در فعاليت مغزي ايجاد مي‌شود.

به گزارش سرويس بهداشت و درمان ايسنا، متخصصان دانشگاه ويسكونسين در اين مطالعه تاثيرات مديتيشن روي فعاليت مغزي را در يك دوره كوتاه مدت بررسي كردند.

در آغاز مطالعه از تمام داوطلبان تست فعاليت الكتريكي مغزي گرفته شد. سپس از گروهي از اين افراد خواسته شد كه در تمرينات مراقبه شركت كنند و قرار شد گروه دوم ديرتر تمرينات را آغاز كنند.

به گزارش خبرگزاري آسوشيتدپرس، گروه اول در هفته در دو جلسه نيم ساعته اين تمرينات را انجام دادند.

نتايج آزمايشات نشان داد در افرادي كه اين تمرينات را انجام داده بودند منطقه چپ لب پيشاني در مغز فعاليت بيشتري پيدا كرد. در حالي كه در گروهي كه تمرينات را انجام نداده بودند هيچ تغييري حاصل نشد.

جزييات اين مطالعه در مجله «دانش روانشناسي» منتشر شده است.





 تشکر شده توسط : # پریسا # , هانیه , najva , Hasty , مرجان مولایی نژاد
#4
Star 
در رابطه با روشهای مدیتیشن دوره هایی به نام "دوره مدیتیشن" یا "دوره مراقبه" یا "آموزش مدیتیشن" یا "کلاس مدیتیشن" یا "آموزش مراقبه" یا "کلاس مرافبه" در جاهای مختلف برگزار میشود، ولی بسیاری از دوره ها اصولی نبوده و پیام مدیتیشن را درست نمیرسانند.

روشهای متافیزیک یا ماوراءالطبیعه در یک دید کلی شامل معادلات یا LEVEL ذهنی و فراذهنی است. علم روانشناسی و تکنیکهای متداول مثل هیپنوتیزم و NLP در سطح ذهنی قرار میگیرند که کاربرد و جایگاه مفید خود را دارند. سیستم های روحی مانند انواع مدیتیشن، یوگا، ذن و تجارب عمیق مانند ارتباطهای معنوی، پرواز روح، انرژی درمانی کیفیتی درونی تر داشته و در سطح فراذهنی جا میگیرند ولی برای عملیاتی شدن خود از ذهن و جسم فرد کمک گرفته ولی ریشه در انرژی روحانی دارند.

این دو LEVEL به ظاهر تشابهات زیادی دارند و دارای مرز مشترکی هستند ولی در اصل دو دنیای متفاوت هستند. امروزه به دلیل فراروی ذهن این مرز مشترک گم شده و شاهد تداخل این دو سطح هستیم. تجارب روشهای سطح ذهنی بنا به شرایط زندگی فرد حالتی ساختگی دارد ولی در سطح فراذهنی، تجارب اکتشافی است بهتر بگویم باید اکتشافی باشد.

به خاطر حساسیت ها و ترفندهای ذهن جهشی، تجارب سطح روحانی نیز میتواند شکلی ذهنی به خود بگیرد یعنی ذهنیت یا یک دنیای مجازی بر اساس تعالیم مربوطه برای فرد ساخته شود و این به خاطر بالا رفتن درجه خودهیپنوتیزمی ذهن معاصر میباشد.

امروزه به خصوص در کشور ما شاهد این هستیم که در بعضی جاها مدیتیشن را به عنوان تکنیکی ساده در کلاسهای روانشناسی برای آرام سازی فرد یعنی هم ردیف روشهای ذهنی آموزش میدهند در حالی که در اصل مدیتیشن واقعی کیفیتی روحانی داشته و روشی فراذهنی است که یکی از فواید پرورش روحی در آن احساس آرامش پایدار در فرد میباشد، چراکه اگر فقط هدف کسب آرامش باشد روشهای ذهنی جوابگوست، هرچند کیفیت آرامشی که در علوم روحی و مدیتیشن تجربه میکنیم ماندگارتر و عمیقتر و انرژی دهنده میباشد و یا در جاهایی که رویکرد معنوی به مدیتیشن دارند به خاطر عدم هدایت درست همانطور که در بالا توضیح دادم شکلی ذهنی و تلقینی به خود میگیرد.

پس تمام تجارب روحی، تجربه ذهنی موازی با خود را دارند، از طرفی در مواردی ممکن است مسیر کسب تجارب روحی از حالات موازی آن یعنی اشکال ذهنی شروع شود که بایستی این تجارب درست هدایت شده تا در ادامه شکلی روحانی به خود گرفته و حالتی ساختگی پیدا نکنند، به تعبیری با توجه به شرایط میتوان از تجارب ذهنی خاص به عنوان ابزاری برای رسیدن به مکاشفاتی درونی استفاده کرد مثلاً از تجسم یا داشتن حسی مجازی از واقعیت برای رسیدن به حسی درست و کامل از واقعیت، که با حضور استادی آگاه و به تناسب پیشرفت روحی فرد و رسیدن به حالتهای بی ذهنی تمام تجارب ذهنی و مجازی ذوب شده و به شکل واقعی و روحانی خود تبدیل میشوند.

بنابراین مهم نیست مدیتیشن یا مراقبه با چه اسم و سبکی آموزش داده میشود، اصل اساسی این است که محدود به تعالیم نبوده و در مسیری روحی هدایت شده و فرد را به ورای تعالیم برده و به کشف خود و واقعیتهای درون برساند و روشهای تمرینی باید انعطاف لازم را داشته و در هر شرایط زمانی و مکانی و سنی عملیاتی باشد.


 تشکر شده توسط : هانیه , najva , Hasty , # پریسا # , مرجان مولایی نژاد
#5
مدیتیشن

مدیتیشن به معنای متمرکز کردن ذهن است. این تمرکز میتواند بر روی یک صدا، عبارت یا دعا، شئ، تصویر، آگاهی از خویشتن، نحوه تنفس، فرائض دینی و... صورت گیرد. هدف از این کار آگاهی از لحظه حال، رسیدن به آرامش، و کاهش استرس است. مدیتیشن موجب ارتقای شخصیت و رشد روحانی و معنوی می شود.

هدف:

مدیتیشن می تواند به آرامش افراد در استرس، به حفظ سلامتی و به بهبودی بیماران کمک کند .کسانی که مدیتیشن را به صورت مرتب انجام می دهند، هم کمتر دچار اضطراب و افسردگی می شوند و هم شادمانی و رضایت بیشتری از زندگی دارند. مدیتیشن آرامش عمیقی ایجاد می کند که در آن احساس توازن و تعادل فکری خواهید کرد. دستاورد این تعادل فکری افزایش بصیرت، ارتقای افکار، و خونسردی در برخورد با مشکلات است. آرامش و خود شناسی بیشتر و پذیرش بهتر دیگران روابط اجتماعی را نیز دگرگون می کند. مدیتیشن با ایجاد شرایط رهایی از استرس می تواند به کاهش علائم بسیاری از بیماریها کمک کند.

فواید:

١- بر اساس یافته های بالینی مدیتیشن منظم می تواند در درمان حمله اضطراب، اختلال اضطرابی فراگیر، زخمهای گوارشی، التهاب روده بزرگ، پسوریازیس، وبرخی اختلالات افسردگی مانند دیس تایمی موثر باشد.

٢- مدیتیشن می تواند به عنوان مکمل درمان در فشار خون بالا، پیشگیری از سکته قلبی،سخت شدن دیواره عروق، التهاب مفاصل، دردهای عضلانی، سرطان، بی خوابی، میگرن، و سکته مغزی به کار رود.

٣- مدیتیشن می تواند درمان مکملی برای آلرژیهای خفیف تا متوسط وآسم باشد، چون کاهش استرس در این بیماریها نقش پیشگیری کننده دارد.

٤- مدیتیشن موجب کاهش علائم و بهبود عملکرد در بیماریهای عصبی مانند پارکینسون، ام اس، و صرع می شود.

احتیاطها:

مدیتیشن برای بیشتر افراد بی خطر است. اما به نظر می رسد دوره های عزلت نشینی طولانی در برخی از انواع مدیتیشن برای افراد مبتلا به اختلالات روانی، اختلال افسردگی اساسی، و اختلالات شدید شخصیتی، نامناسب است. برخی تحقیقات بیان می کنند که حالت آرامش و خلسه مانند مدیتیشن مشابه هیپنوتیزم است.

نتایج:

مطالعات علمی که از سال1960 تا به حال صورت گرفته اند، نشان می دهند که مدیتیشن متابولیسم و سوخت و ساز بدن، سیستم غدد درون ریز، سیستم عصبی مرکزی، و سیستم اعصاب خودکار را تحت تاثیر قرار می دهد. تعداد تنفس، ضربان قلب و فشار خون کاهش یافته و امواج مغزی آلفا افزایش می یابد. اینها موجب کاهش اضطراب و درد می شوند. نیاز به مصرف مسکنها نیز کم می شود.

تاریخچه:

مدیتیشن سالهای سال است که انجام می شود. مذاهب مختلف در سر تا سر جهان روشهای متنوعی از تمرینات مدیتیشن را ارائه داده اند. از جمله مراسم مذهبی مسیحی، تمرینات نشسته بودایی، حرکات چرخشی صوفیان، و....

گذشته از مراسمهای مذهبی متداول و زمینه های فرهنگی، مدیتیشن را می توان به صورت فردی برای غلبه بر استرس و درد به کار برد.



انواع:

به طور کلی دو نوع مدیتیشن وجود دارد.

١- مدیتیشن از طریق تمرکز

٢- مدیتیشن از طریق تفکر

در مدیتیشن از طریق تمرکز فرد توجه خود را بر روی تنفس، تصویر واقعی یا خیالی، یک صدا، کلمه یا عبارتی که به آرامی یا با صدای بلند تکرار می شود (مانترا)، و یا بر حرکات مشخص مانند حرکات تای چی، یوگا ، چی کونگ متمرکز می کند. به دنبال تمرکز، نگرانی و اضطراب محو شده احساس آرامش جای آن را می گیرد. این آرامش اثرات فیزیولوژیک مفیدی بر بدن دارد.

در مدیتیشن از طریق تفکر، فرد از تمامی توجه خود برای آگاهی استفاده می کند. تفکر درحالت آرامش و به منظور شناخت خویشتن صورت می گیرد و آگاهی از افکار ، احساسات طبیعی، قوه ادراک و احساس به دست می آید. از این طریق سکون و آرامش ذهن ، تسلط بر خویشتن

و خونسردی حاصل می شود.

روشهای مختلف مدیتیشن آمیزه ای از فرهنگها و مذاهب هستند ولی اساس همه آنها را این دو روش تشکیل می دهد. برای مثال می توانید ازیکی از روشهای ساده مدیتیشن پنج دقیقه ای روزانه نوشته سلن ییگر selen yeager استفاده نمائید.
در این روش ساده، فقط کافیست شما مکانی آرام وبدون مزاحمت پیدا کنید وبنشینید فراموش نکنید که پشت شما باید مستقیم وبدون خمیدگی(قوز)باشد دستان خود را به حالتی کاملا آرام و راحت در کنار خود قرار دهید، اجازه دهید تا چشمان شما به طرف پایین نگاه کند البته از خیره شدن به زمین خودداری نمایید وبسیار آرام وعمیق ومنظم نفس بکشید، با تمرکزو احساس سرشاراز شکر گزاری ازآفریدگار یا قدرت بی انتها ادامه دهید.اگر کمی افکارشما شناور است اشکالی ندارد،اگر احساس سنگینی چشم داشتید چشمان خود را ببندید، بسیار آرام باشید واین تمرین را هر روز ادامه دهید اگر دو بار در روز این تمرین را انجام دهید و زمان آنرا به بیست دقیقه برسانید بسیار موثرتر خواهد بود.نگران نباشید به راحتی آنرا انجام خواهید داد و تاثیر شگفت انگیز آنرا خواهید دید.

وقتی احساس میکنی داری به بن بست میرسی و زندگی خیلی تخیلی شده به یاد بیار که قبلا هم اینطوری شده بود ولی گذشت. این لحظات فرصتهایی برای بزرگ شدن هستند.icon_biggrin
 تشکر شده توسط : najva , rana , Hasty , # پریسا # , مرجان مولایی نژاد
#6
زرتشت: کسي که بر نفْس خود غلبه نکرد، بر هيچ چيز غالب نخواهد شد.
 تشکر شده توسط : najva , # پریسا #
#7
مدیتیشن برای غلبه بر تنهایی موثر است

تحقیقات جدید حاکی است: مقدار کمی مدیتیشن می‌تواند به دور کردن احساس تنهایی کمک کند و پاسخ التهابی بدن را- که می‌تواند موجب ایجاد بیماریهای جدی شود- به احساسات پریشان کننده کم کند.

محققان دانشگاه کالیفرنیا، لس آنجلس و دانشگاه کارنگی ملون در پیتیسبورق متوجه شدند: افراد مسنی که در یک برنامه 8 هفته‌ای با نام ذهن آگاهی که ذهن را به حال متمرکز می‌کند و مانع از آن می‌شود تا به گذشته یا آینده فکر کند، شرکت داشتند، در ارزیابی‌های انجام شده گزارش کردند که کمتر احساس تنهایی می‌کنند، این برنامه‌ها بر پایه کاهش استرس استوار هستنند. آزمایشهای خون هم کاهش شگرف ژنهای مرتبط با التهاب را نشان داد.تحقیقات قبلی نشان داده بوده که احساس تنهایی با خطر افزایش بیماریهای قلبی، آلزایمر، افسردگی، مرگ زودرس و ایجاد تورم‌های بیشتر در بدن مرتبط است.

به نقل از فارس ؛ محققان گفتند: تحقیقات جدید اولین تحقیقاتی بودند که نشان دادند مداخله روانشناختی که موجب کاهش احساس تنهایی می‌شود نیز می‌تواند باعث کاهش بیان ژن پیش التهابی شود. (بیان ژن: فرآیندی است که در آن اطلاعات درون ژن استفاده می‌شود تا یک محصول کاربردی از آن به دست آید).

40 بزرگسال (که بیشتر آنها زن بودند) 55 تا 85 ساله برای شرکت در دو گروه انتخاب شدند: گروه اول گروه مدیتیشن به سبک ذهن آگاهی و گروه دوم گروه کنترل که مدیتیشن انجام نمی دادند.در ابتدا و انتهای این بررسی دو ماهه تمام شرکت کنندگان از نظر احساس تنهایی و سطح بیان ژن خونشان به منظور تشخیص شاخص های التهاب ارزیابی شدند.گروه اول به صورت هفتگی در جلسات گروهی دو ساعته شرکت کردند. روزانه یک تمرین مدیتیشن هم در خانه به مدت 30 دقیقه انجام می دادند.

در جلسات گروهی یک مربی شرکت کنندگان را در تمرینات هدفمند مدیتیشن به سبک ذهن آگاهی، یوگا و کشش اندام هدایت می کرد و با آنها بحثهایی می کرد که هدفشان تقویت لحظه به لحظه آگاهی در شرکت کنندگان بود.دکتر جرمی کاپل، روانپزشک سالمندان و محقق دانشمند بیمارستان زوکرویل ساید در گلن اوکس، نیویورک و انستیتوفاین اشتاین گفت: در این تحقیقات التهاب به طور مستقیم ارزیابی نشد و گفته نشد که آیا بدن این افراد واقعاً التهاب کمتر یا حتی بیشتری تولید می‌کند یا نه. اما این قبیل تحقیقات به راهکاری جدید و بسیار جالب برای حل مشکل تنهایی و منافع بالقوه این راهکار در سایر بیماریهای دوره سالمندی اشاره می‌کند.
 تشکر شده توسط : # پریسا #
#8
دستور العمل هایی برای اجرای مدیتیشن :

1- قبل از اجرای برنامه مدیتیت ، دو شاخه تلفن را بکشید . رادیو ، ضبط یا تلویزیون اطاقتان را خاموش کنید. شعله چراغ یا گاز را در صورت مزاحمت ببندید و با اطمینان و آسودگی تمرین تان را آغاز نمائید.

2- قبل از اجرای تمرین مدیتیت ، دوش حمام مناسب است.


3- هرگز مدیتیت را در حالت خوابیده (درازکش) انجام نمی دهیدجز موارد ضروری.
بنشینید، کمرتان راراست نگهدارید ، پاهایتان را بصورت مربع روی زمین یا آزاد روی مبل بگذارید، چشمهایتان را ببندید و در نشست مدیتیت قرار بگیرید.

4- هنگام خستگی زیاد ، تب و لرز و بیماری ، مدیتیت نکنید. زیرا ذهن و روان شما آماده نیست .

5- بعد از غذا تمرینات عملی را با فاصله یک الی 5/1 ساعت تاخیر انجام دهید.

6- قبل از خوابیدن برنامه مدیتیت را انجام ندهید.

7- محل انجام تمرین در منزل را عموما در یک نقطه معین انتخاب کنید.

8- زمان انجام تمرین در منزل را عموما در ساعتهای معینی انتخاب کنید.

9- مدیتیت در فضاهای آرام ، سرسبز ، معطر و محلهائی که انسانهای خوب رفتاری هستند ، بهتر انجام می شود.

10- لازم است بعد از اتمام برنامه مدیتیت ، مدتی در وضعیت خوابیده (درازکش ) به استراحت و وانهادگی بپردازید.

11- در حین مدیتیت اگر با شما کاری دارند ، می توانید به آرامی از آن وضعیت خارج شوید و به کار خود بپردازید. لیکن اگر فرصت داشتید به هنگام برگشت ، مدیتیت خود را ادامه دهید.

12- با خانواده ، دوستان و یا رهروان نزدیک ، مواقعی را به تمرین جمعی اختصاص دهید.

13- در حین اجرای مدیتیت ، به جستجوی افکار و احساسات خود نپردازید.

14- در حین اجرای مدیتیت ، سعی در خارج کردن افکار مزاحم نداشته باشید ، بلکه اجازه دهید افکارهمانطوری که می آیند بیاند و همانطور که می روند ، بروند.

15- در حین اجرای مدیتیت ، به تجزیه و تحلیل افکار و احساسات خود نپردازید.

16- حفظ سکون و بی حرکتی بدن در حین تمرین مطلوب است. لیکن اگر دچار مقاومتهائی چون خارش و یا فشار در نقطه ای از بدن می شود می توانید به آرامی عکس العمل نشان دهید.

17- حین مدیتیت ، در پی نتیجه خاصی نباشد و به طبیعی ترین فعالیت ذهن تن بسپارید.

18- افکار خلاق و کشف شهودها اغلب خارج از برنامه مدیتیت ، در لحظه های عادی زندگی رخ می دهند ، پس در برنامه مدیتیت انتظارش را نکشید.

19- ممکن است در اثر تجارب ناخوشایند ، خستگی و فشار روحی پیشین ، در حین مدیتیت یا پس از آن گاهی دچار افکار ناملایم و در هم و بر هم می شوید ، شکیبا باشید و به ادامه تمرین خود امیدوار بوده و بدون تلاش خاصی ، به خود فرصت دهید تا بتدریج خستگی ها آزاد شوند ، فشار روحی کاهش یابد و افکار شما منظم گردد.

20- اگر با مشکل یا مسئله ای برخورد می کنید که حس مینمائید میتوانید راه حل آنرا در خود جستجو کنید، در اینصورت به مطالعه اضافی نپردازید . با دیگران سخنی نگوئید . سکوت نموده و به خود اجازه دهید ، به صورت مکاشفه پاسخ را از خود بیابید .

21- وقتی موضوعی را در پیش دارید که باید عمل شود و چیزی نیست که با حرف زدن و گفتگو حل شود ، مناسب است که در آن باره حرفی نزنید . زیرا ممکن است با سخن گفتن خواسته عملی آنرا از بدن خارج نمائید . سکوت اختیار کنید ، تا آن خواسته بطور حقیقی در عمل شما هویدا گردد.
  




کاربرانِ درحال بازدید از این موضوع:
4 مهمان

علت بوجود آمدن بیماری ام اس چیست