ارسالها: 518
موضوعها: 143
تاریخ عضویت: May 2010
تشکر های اهدا شده: 1625
تشکر های دریافت شده :3627 بار در 894 پست
سال تشخيص بيماري : 1380
دكتر معالج : دکتر آیرملو و دکتر صحرائیان
داروي مورد استفاده : متوترکسات
محل سکونت : تبریز ـ الآن تهران
نمیدونم. همه را خواندم و دوباره یاد ده سال پیش افتادم ... گریه، گریه گریه ...
رنج زیادی کشیدیم تا به اینجایی که هستیم برسیم. میدانم که با توجه به مشکلات بیشماری که داریم، خوشبین بودن و مثبت فکر کردن خیلی ابلهانه به نظر میرسه، چون من خودم هر وقت خواستم مثبت فکر کنم و سرخوش باشم و بیخیال این ام اس لعنتی یکجورهای غیرمنصفانهای خودنمایی کرده و زهرمارم کرده. بدبختانه نمیشود کاری کرد جز ادامه دادن. ما باید زندگی کنیم بچهها. باید از زندگی «لذت» ببریم حتی اگر شده کم. از رنجوریها و از دردها و غصههامان ... گریههای یواشکی، درگیر شدن با بیماری لعنتی درست در اوج جوانی و از دست دادن خیلی از موقعیتها ...
یکی از همکارانم که با هم استخدام شدیم الآن سوپروایزر شده و من مدام به این فکر میکنم که اگر آن درگیری ذهنی در رابطه با این ام.اس لعنتی پیش نیامده بود من تا کجا پیش میرفتم؟ دلم برای بیمارستان و کار و تلاش تنگ شده. برای آن همه معلومات و زبدگی ... برای سوسن جعفری که بهترین پرستار اتاق عمل بود ... برای آن همه موقعیتهای خوبی که از دست رفت ... جز گریه و آه و حسرت چیزی مانده؟
ولی باید زندگی کرد ... باید زندگی کرد بچهها ...
مرا آفرید، آنکه دوستم داشت.
ارسالها: 6
موضوعها: 0
تاریخ عضویت: Jun 2011
تشکر های اهدا شده: 0
تشکر های دریافت شده :14 بار در 7 پست
سال تشخيص بيماري : اردیبهشت 90
دكتر معالج : هدایتی
داروي مورد استفاده :
محل سکونت : شیراز
سلام . امیدوارم که همه دوستام خوب خوب باشند . با امید و توکل و همت
من وقتی به خاطر مور مور شدن و گز گز شدن دست چپم رفتم دکتر ، دکتر با یک معاینه سریع برام ام آر آی نوشت . من ام آر آی را انجام دادم . بعد از اینکه از اتاق ام آر آی اومدم بیرون خانمی که ام آر آی را انجام میداد بهم گفت خانم شما مغز سرتون مشکل دارم اولش خندم گرفت گفتم چرا؟ گفت روی مغزتون پلاکه . من که یکی از علت های بیماری ام اس را دیدن پلاک روی مغز میدونستم شکه شدم اصلاً نمیدونستم چی بگم . از اتاق رفتم بیرون داداشم و یکی از دوستام با من همراه بودند . رفتم داخل اتاق کناری که لباس های بیرونم بپوشم برم خونه . یک خانمی سوال کرد ام آر آی شما خوب بود با شنیدن این حرف بغض گلوم ترکید و بلند بلند زدم زیر گریه . از اتاق اومدم بیرون دوست نداشتم به داداشم موضوع را بگم اما با دیدن اون و دوستم گریم گرفت و اونا از ماجرا باخبر شدن . با شنیدون این موضوع فکر میکردم که سریع فلج میشم . همش به بجه ها میگفتم خوب نگاه به راه رفتن من کنید و از این حرفا . ام آر آی را که به دکتر نشون دادم یک نگاهی به ام آر آی و یک نگاهی به من انداخت . به ش گفتم دکتر من میدونم چمه احتیاجی به توضیح نیست . گفت چیه ؟ خندیدم و گفتم هیچی . خدا را هزار مرتبه شکر الان روحیه خوبی دارم و همه چیز را قبول کردم و امیدم به خداست و مطمئنم که تنهام نمیذاره .
رحمت اوست که پیوسته پناه من و توست .
ارسالها: 85
موضوعها: 0
تاریخ عضویت: May 2011
تشکر های اهدا شده: 252
تشکر های دریافت شده :501 بار در 212 پست
سال تشخيص بيماري : دیگه تموم شد
دكتر معالج : دیگه ندارم
داروي مورد استفاده :
محل سکونت :
ام اس تو زندگی من خیلی خاطرات تلخ داشت
ولی خاطرات خوبش بیشتر بود
مهمترین تاثیرش این بود که فهمیدم خدامنو خیلی دوس داره
و خیلی بهم نزدیکه
ویکی مهم دیگشم این که دوستای گلی مثل شما پیداکردم
اگه به تلخی و عذاب و تاثیر بد ام اس نگاه کنیم
من خیلی بیشتر تو عذاب بودم چون من سنم بشدت کم بود
ومنم که شلوغ
اصلا نمیتونم یه جا اروم بشینم
چه برسه بهم بگن باید یه چیزایی رو رعایت کنی
منم اصلا گوش نمیدم
بی خیال بابا
پس با فکر کردن به اینکه یه دختر14ساله
چی میتونه کشیده باشه
ام اس رو دوست داشته باشید
و خدارو شکر کنید
ارسالها: 258
موضوعها: 7
تاریخ عضویت: Oct 2009
تشکر های اهدا شده: 1176
تشکر های دریافت شده :707 بار در 405 پست
سال تشخيص بيماري : 83
دكتر معالج :
داروي مورد استفاده :
محل سکونت : Shiraz
bacheha in site va kolan gharar gereftan to jame bachehaee ms hala har ja baes mishe ba bimarimoon rahat tar kaenar biaym
shaiad man migoftam khaili mazloom boodam ke 19 salegi ms gereftam
vali vaghti mibinam doostaii hastan ke az man kochiktar boodan va inghadr angize daran va shadan be khodam migam rooto kam kon
پرواز را به خاطر بسپار پرنده رفتنی است
ارسالها: 165
موضوعها: 2
تاریخ عضویت: Feb 2011
تشکر های اهدا شده: 73
تشکر های دریافت شده :371 بار در 131 پست
سال تشخيص بيماري : 89
دكتر معالج :
داروي مورد استفاده :
محل سکونت :
اولش اسون بنظر میاومد.ولی کم کم که اطلاعاتم دربارش بیشتر شد ترسیدم.یعنی باید تا اخر عمر بترسیم؟نمیتونم بیخیال باشم.من فقط میخوام خوب شم
ارسالها: 1,206
موضوعها: 49
تاریخ عضویت: Jan 2011
تشکر های اهدا شده: 20554
تشکر های دریافت شده :17699 بار در 3978 پست
سال تشخيص بيماري : 1380
دكتر معالج : دکتر طیبه عباسیون
داروي مورد استفاده : دارو مصرف نمیکنم
محل سکونت : تهران
چرا باید بترسی؟
تازه شما که مفرمایید مطالعه کردید در این رابطه؟
واقعا چیزی نیست که بخواهید ازش بترسید ، استرس به خودتون راه ندید
gone out
follow the white rabbit
[/b]
ارسالها: 85
موضوعها: 0
تاریخ عضویت: May 2011
تشکر های اهدا شده: 252
تشکر های دریافت شده :501 بار در 212 پست
سال تشخيص بيماري : دیگه تموم شد
دكتر معالج : دیگه ندارم
داروي مورد استفاده :
محل سکونت :
مهوش جون ام اس ترس نداره
حیف نیست تمام قشنگیا و خوبیای زندگی رو بخاطر ترس از ام اس به این نازی ندید بگیری
بیخیال ام اس شو
یعنی باهاش دوست شو ولی ازش نترس
مگه ادم از دوستش میترسه
به زندگی شیرین نگاه کن عزیزم
ارسالها: 72
موضوعها: 2
تاریخ عضویت: Jun 2011
تشکر های اهدا شده: 604
تشکر های دریافت شده :751 بار در 217 پست
سال تشخيص بيماري : 1390
دكتر معالج : دکتر صحراییان
داروي مورد استفاده : سینووکس
محل سکونت : تهران
manam az ms mitarsam kheyli ziad mariziye man taghriban 2 mahe tashkhis dade shode vay che roozaye badi dashtam cheghadr gerye cheghad ghose khordam daghoon shodam hanoozam daghoonam makhsoosan roozaei ke az esteres halam bad mishe hanooz ghaboolesh nakardam ehsas mikonam dige ayandei baram namoonde harfaye shoma chand lahze ye hhese khoob behem mide vali dobare ghoseham yadam miad ms aslan doost dashtani nist kheyliiiiiiiiiiiiiii bade
بگذار سرنوشت هر راهی می خواهد برود راه من جداست....
بگذار این ابرها تا می توانند ببارند چتر من خداست.....
ارسالها: 1,461
موضوعها: 359
تاریخ عضویت: Jan 2011
تشکر های اهدا شده: 16079
تشکر های دریافت شده :21269 بار در 5356 پست
سال تشخيص بيماري : 82
دكتر معالج : سیگارودی _گلی پور
داروي مورد استفاده : ربیف
محل سکونت : زنجان
ارسالها: 72
موضوعها: 2
تاریخ عضویت: Jun 2011
تشکر های اهدا شده: 604
تشکر های دریافت شده :751 بار در 217 پست
سال تشخيص بيماري : 1390
دكتر معالج : دکتر صحراییان
داروي مورد استفاده : سینووکس
محل سکونت : تهران
mamnoon az hafaye ghashanget azizam hameye hafaye shoma doroste vali amal kardan behesh sakhte man roozaye badi dashtam roohiyamo kheyli bakhtam dige taghatam mesle ghabl nist hame chi too zendegim avaz shode dooste mehraboonam baram 2a kon zoodtar az in vaziat rahat sham khaste shodam az afsordegi say mikonam mosbat basham vali in marizi ba in alaemesh nemizare
بگذار سرنوشت هر راهی می خواهد برود راه من جداست....
بگذار این ابرها تا می توانند ببارند چتر من خداست.....