ارسالها: 112
موضوعها: 3
تاریخ عضویت: Jul 2016
تشکر های اهدا شده: 1055
تشکر های دریافت شده :1214 بار در 283 پست
سال تشخيص بيماري : 1395
دكتر معالج : دکتر امیررضا عظیمی
داروي مورد استفاده : زیتاکس - آریوژن فارمد
محل سکونت : کرج
(2017/06/13, 11:32 PM)Karen نوشته است: (2017/06/12, 10:24 PM)siamak.m.h نوشته است: یعنی بین بیشتر از ۱۰/۰۰۰ نفر عضو ام اس سنتر چندنفر پیدا نمیشن شرایط الان ما رو تجربه کرده باشن بتونیم ازشون راهنمایی بگیریم؟!؟!؟!
سلام سیامک جان.
منم متاهلم. بعد از ام اس هم متاهل شدم.
ببخشید زیاد وقت نمیکنم سر بزنم توی تاپیک های سایت.
اگه بخوام فقط یه جمله بگم اینه که کسی که ام اس داره خییییسلی بهتره که با یه نفر که ام اس داره ازدواج کنه.
ولی اگه دلت پیش یه ادم غیر ام اسی گیره، به نظره من هییییچ لزومی نداره که خانوادش بدونن. ولی خود دختر باااید بدونه بخاطره اصل صداقت.
ضمنا اگز هم خانوادش بدونن هم ؛ اگر واقعا بخوادت فقط مال خودته و زمین هم که به اسمون بزسه پات میمونه و بالخره خانوادش هم مجبور
میشن که قبول کنن.
بازم اگه کمکی از دستم بربیاد یا همفکزی خواستید توی خصوصی در خدمتم.
سلام
سپاس
ارسالها: 112
موضوعها: 3
تاریخ عضویت: Jul 2016
تشکر های اهدا شده: 1055
تشکر های دریافت شده :1214 بار در 283 پست
سال تشخيص بيماري : 1395
دكتر معالج : دکتر امیررضا عظیمی
داروي مورد استفاده : زیتاکس - آریوژن فارمد
محل سکونت : کرج
سلام دوستان
چون خودم این تاپیک رو زدم بنظرم بهتره روند پیشرفت این موضوع رو هم همینجا بگم!
چیزی که ازش میترسیدم پیش اومد!
مادرم، مادربزرگم و خالم یک جلسه رفتن صحبت کرد تا خانوادهها یکم آشنا بشن، بعد از این جلسه مادر راحله جان درباره وضعیت سربازی مناز راحله پرسیده و علت معافیتم رو خواسته بدونه که راحله مجبور میشه جریان رو تعریف کنه!
الان مادر و برادر بزرگش میدونن و همین باعث شد روند خواستگاری و آشنایی خانوادهها به تاخیر بیوفته تا خانوادش درباره بیماری و وضعیت من تحقیق کنن!
امیدوارم به خوبی بگذره
ارسالها: 207
موضوعها: 1
تاریخ عضویت: Apr 2010
تشکر های اهدا شده: 1823
تشکر های دریافت شده :1195 بار در 337 پست
سال تشخيص بيماري : 1379
دكتر معالج : Jan Lycke
داروي مورد استفاده : دارو مصرف نمیکنم
محل سکونت : سوئد
(2017/07/08, 12:10 AM)siamak.m.h نوشته است: سلام دوستان
چون خودم این تاپیک رو زدم بنظرم بهتره روند پیشرفت این موضوع رو هم همینجا بگم!
چیزی که ازش میترسیدم پیش اومد!
مادرم، مادربزرگم و خالم یک جلسه رفتن صحبت کرد تا خانوادهها یکم آشنا بشن، بعد از این جلسه مادر راحله جان درباره وضعیت سربازی مناز راحله پرسیده و علت معافیتم رو خواسته بدونه که راحله مجبور میشه جریان رو تعریف کنه!
الان مادر و برادر بزرگش میدونن و همین باعث شد روند خواستگاری و آشنایی خانوادهها به تاخیر بیوفته تا خانوادش درباره بیماری و وضعیت من تحقیق کنن!
امیدوارم به خوبی بگذره
سلام سیامک عزیز.
کاشکی میشد خودت هم باشی توی جلسه و از زبان خودت میشنیدند قضیه رو. اما الانم اشکال نداره. امید به خدا
ما شیرینی میخواااااایم!
ارسالها: 304
موضوعها: 2
تاریخ عضویت: Apr 2013
تشکر های اهدا شده: 2542
تشکر های دریافت شده :2930 بار در 667 پست
سال تشخيص بيماري : 1388
دكتر معالج : دکتر امیررضا عظیمی
داروي مورد استفاده : مارلا - Novartis
محل سکونت : تهران
ترس برا چی؟
ترس برای زمانیه که آشنایی به شکل سنتیه
وقتی دو طرف دوست بودن و همدیگرو می خوان اینا دیگه تشریفاته فقط...
ارسالها: 112
موضوعها: 3
تاریخ عضویت: Jul 2016
تشکر های اهدا شده: 1055
تشکر های دریافت شده :1214 بار در 283 پست
سال تشخيص بيماري : 1395
دكتر معالج : دکتر امیررضا عظیمی
داروي مورد استفاده : زیتاکس - آریوژن فارمد
محل سکونت : کرج
(2017/07/09, 08:14 AM)سها نوشته است: ترس برا چی؟
ترس برای زمانیه که آشنایی به شکل سنتیه
وقتی دو طرف دوست بودن و همدیگرو می خوان اینا دیگه تشریفاته فقط...
سلام.
خب سها جان خانواده راحله نمیدونن ما دوست بودیم، ترس برای اینکه خانوادش الان مخالف هستن دخترشون با کسی باشه که ممکنه ۲۰سال بعد ناتوان بشه ازدواج کنه (هرچند الان مشکلی نداشته باشه، اسم ام اس براشون بزرگه)
ارسالها: 29
موضوعها: 0
تاریخ عضویت: Mar 2017
تشکر های اهدا شده: 145
تشکر های دریافت شده :170 بار در 67 پست
سال تشخيص بيماري : 1395
دكتر معالج : صدرالاسلام
داروي مورد استفاده : دارو مصرف نمیکنم
محل سکونت : کردستون
(2017/07/09, 04:29 PM)siamak.m.h نوشته است: (2017/07/09, 08:14 AM)سها نوشته است: ترس برا چی؟
ترس برای زمانیه که آشنایی به شکل سنتیه
وقتی دو طرف دوست بودن و همدیگرو می خوان اینا دیگه تشریفاته فقط...
سلام.
خب سها جان :خانواده راحله نمیدونن ما دوست بودیم، ترس برای اینکه خانوادش الان مخالف هستن دخترشون با کسی باشه که ممکنه ۲۰سال بعد ناتوان بشه ازدواج کنه (هرچند الان مشکلی نداشته باشه، اسم ام اس براشون بزرگه)
سلام
سیامک تو دیگه چراااا
اولا قرار نیس ناتوان شی!پس براچی تحت نظردکتری الان؟
اگه م بگی نه خب گفتم ممکنه،خب تمام این احتمالات برای هرکسی ممکنه.ولی متاسفانه اینو مایی ک یهویی ام اس گرفتیم درک میکنیم
شما نباید کلا حق بدی بهشون چون الان مشکلی نداری،خوش بین باش ایشالا ک موافقت میکنن
ارسالها: 822
موضوعها: 3
تاریخ عضویت: Oct 2013
تشکر های اهدا شده: 15385
تشکر های دریافت شده :19995 بار در 7819 پست
سال تشخيص بيماري : 1390
دكتر معالج : دکتر احمدی و دکتر آشتیانی
داروي مورد استفاده : دیفوزل
محل سکونت : همینجا
به اندوه خود لبخند بزن...
ارسالها: 304
موضوعها: 2
تاریخ عضویت: Apr 2013
تشکر های اهدا شده: 2542
تشکر های دریافت شده :2930 بار در 667 پست
سال تشخيص بيماري : 1388
دكتر معالج : دکتر امیررضا عظیمی
داروي مورد استفاده : مارلا - Novartis
محل سکونت : تهران
(2017/07/09, 04:29 PM)siamak.m.h نوشته است: (2017/07/09, 08:14 AM)سها نوشته است: ترس برا چی؟
ترس برای زمانیه که آشنایی به شکل سنتیه
وقتی دو طرف دوست بودن و همدیگرو می خوان اینا دیگه تشریفاته فقط...
سلام.
خب سها جان خانواده راحله نمیدونن ما دوست بودیم، ترس برای اینکه خانوادش الان مخالف هستن دخترشون با کسی باشه که ممکنه ۲۰سال بعد ناتوان بشه ازدواج کنه (هرچند الان مشکلی نداشته باشه، اسم ام اس براشون بزرگه)
مهم نیست که می دونستن یا نه یا هر دیدی که نسبت به ام اس دارن
شما با هم دوست بودید و هستید...
خانم وقتی با بیماری کنار اومده آگاهی داره و براش مهم نیست
پس دیگه صحبتی نمی مونه ممکنه مخالفت کنن ولی وقتی دختر بخواد دیگه ...
ارسالها: 112
موضوعها: 3
تاریخ عضویت: Jul 2016
تشکر های اهدا شده: 1055
تشکر های دریافت شده :1214 بار در 283 پست
سال تشخيص بيماري : 1395
دكتر معالج : دکتر امیررضا عظیمی
داروي مورد استفاده : زیتاکس - آریوژن فارمد
محل سکونت : کرج
ارسالها: 514
موضوعها: 4
تاریخ عضویت: Nov 2012
تشکر های اهدا شده: 833
تشکر های دریافت شده :2024 بار در 653 پست
سال تشخيص بيماري : 1390
دكتر معالج : ***فرشته جون***
داروي مورد استفاده : ریتوکسی ماب
محل سکونت : اصفهان
قبول نمیکنن! این یه واقعیته. دیروز دکترم داشت با من حرف میزد که راضی بشم ازدواج کنم. من بهش گفتم شما اگه خودت برای پسرت بری خواستگاری و بفهمی دختره ام اس داره حاضری عروست بشه؟ اونم گفت پاسخ منطقی منفیه ولی تو خودت باید با پسری که عاشقت باشه و به خانوادش چیزی نگه ازدواج کنی. ولی من اصلا اهل این کارا نیستم
تا خدا بنده نواز است به خلقش چه نیاز !؟
میکشم ناز یکی تا به همه ناز کنم