2017/03/26, 07:14 AM (آخرین ویرایش در این ارسال: 2017/03/26, 07:43 AM، توسط n70.)
سلام دوستان عیدتون مبارک.
من امسال بدترین عیدیمو گرفتم.
دوستان من یماهه فهمیدم ام اس دارم.
دکترم فعلا دارو شروع نکرده فقط چنتا دگزا نوشت تابعدعید.
خعععلی روحیه م بدشده.
پدر ومادرم از مریضیم بی خبرن و اصلا دلم نمیخواد بفهمن
تمام فکرم اینه ک نکنه حمله ای چیزی بم دس بده و اونا بفمهمن.
بنظرتون اگ داروامو مرتب مصرف کنم ممکنه حمله داشته باشم؟؟
2017/03/26, 07:33 AM (آخرین ویرایش در این ارسال: 2017/03/26, 07:37 AM، توسط majid1.)
(2017/03/26, 07:14 AM)n70 نوشته است: سلام دوستان عیدتون مبارک.
من امسال بدترین و وحشتناک ترین عیدیمو گرفتم.
دوستان من یماهه فهمیدم ام اس دارم.
دکترم فعلا دارو شروع نکرده فقط چنتا دگزا نوشت تابعدعید.
خعععلی روحیه م بدشده.
پدر ومادرم از مریضیم بی خبرن و اصلا دلم نمیخواد بفهمن
تمام فکرم اینه ک نکنه حمله ای چیزی بم دس بده و اونا بفمهمن.
بنظرتون اگ داروامو مرتب مصرف کنم ممکنه حمله داشته باشم؟؟
حمله بستگی به نوع ام اس داره .تو این بیماری وضعیت هیچکس مثل هم نیست.مثلا من خودم شاید تو راه رفتن یه مقدار تعادل ندارم و زود خسته میشم ولی الان سه ساله که متوجه بیماریم شدم حمله ای نداشتم.شما حتما داروهاتو طبق نظر پزشکت مصرف کن.
سلام زهرای عزیزم امیدوارم حالت خوب باشه منم 18سالمه و امسال کنکوردارم واس همین خیلی خوب درکت میکنم اصلن همین الان رفته بودم کنار مامانم نشسته بودم زدم زیرگریه که نمیتونم درس بخونم منوببر
مشاوره گفتم تاعصرکه میرم مشاوره بیام توسایت شایداروم شم میدونم خیلی دوران سختیه چون من هنوز بعددوسالوشیش ماه نتونستم درست باهاش کنار بیام چون همش ب گدشتم فکر میکنم میدونم درست نیس ولی هرکاری میکنم مهر93میادتوخاطرم دقیقا شروع دوم دبیرستانوپایه کنکورمن دوسالوشیش ماهه دارم ب کنکورواینده ای ک از دستم رفته فک میکنم تو تازه مث من شدی من چند سال زندگیم بربادفنا رفته جوری ک دیگه نمیتونم کنترلش کنم همش ب خودم میگم زمانی ک من تومطبای دکترا بودم بقیه درس می خوندن حالا من خیلی عقب افتادم میدونی فکرکردن خیلی چیز بد یه من همش ب این فک میکنم ک ی روز ب یکی از بچه های مدرسمون ک سال بالایی ما بود کادویی دادن ک ب منم دادن اون الان تهران دانشگاه قبول شده ومن ام اس گرفتم حتی تو بهمن ماه دوتا حمله داشتم حتی تصور شم سخته من نمیخام بهت نصیحت کنم چون مث خودتم ولی این وبدون ک هیچی تو دنیا مهمترازخودت نیست عزیزم
من ازبیگانگان،هرگزننالم...
که بامن هرچه کرد
آن آشناکرد...!
(2017/03/26, 07:14 AM)n70 نوشته است: سلام دوستان عیدتون مبارک.
من امسال بدترین عیدیمو گرفتم.
دوستان من یماهه فهمیدم ام اس دارم.
دکترم فعلا دارو شروع نکرده فقط چنتا دگزا نوشت تابعدعید.
خعععلی روحیه م بدشده.
پدر ومادرم از مریضیم بی خبرن و اصلا دلم نمیخواد بفهمن
تمام فکرم اینه ک نکنه حمله ای چیزی بم دس بده و اونا بفمهمن.
بنظرتون اگ داروامو مرتب مصرف کنم ممکنه حمله داشته باشم؟؟
سلام! عید شما هم مبارک!
از اینکه فهمیدم به ام اس مشکوک هستی متاثر شدم ولی این احساسات و نگرانی هایی که نوشتی کم و بیش بین همه ما مشترک بوده بعد از فهمیدن.
راستش متوجه نشدم که چرا نمیخواهی که پدر و مادرت متوجه بشن. به هر حال فکر میکنم اونها در حال حاضر در این شرایط میتونن خیلی کمک کننده باشن و ان شاءالله در کنار هم با موضوع کنار می آیید. حالا یکم صبر کنیم ببینیم بعد از عید دکترت چی میگه و تشخیص نهاییش چیه.
فعلا سعی کن از زندگی لذت ببری چون دلیلی برای نگرانی با توجه به شرایطی که نوشتی وجود نداره.
(2017/03/26, 07:14 AM)n70 نوشته است: سلام دوستان عیدتون مبارک.
من امسال بدترین عیدیمو گرفتم.
دوستان من یماهه فهمیدم ام اس دارم.
دکترم فعلا دارو شروع نکرده فقط چنتا دگزا نوشت تابعدعید.
خعععلی روحیه م بدشده.
پدر ومادرم از مریضیم بی خبرن و اصلا دلم نمیخواد بفهمن
تمام فکرم اینه ک نکنه حمله ای چیزی بم دس بده و اونا بفمهمن.
بنظرتون اگ داروامو مرتب مصرف کنم ممکنه حمله داشته باشم؟؟
سلام! عید شما هم مبارک!
از اینکه فهمیدم به ام اس مشکوک هستی متاثر شدم ولی این احساسات و نگرانی هایی که نوشتی کم و بیش بین همه ما مشترک بوده بعد از فهمیدن.
راستش متوجه نشدم که چرا نمیخواهی که پدر و مادرت متوجه بشن. به هر حال فکر میکنم اونها در حال حاضر در این شرایط میتونن خیلی کمک کننده باشن و ان شاءالله در کنار هم با موضوع کنار می آیید. حالا یکم صبر کنیم ببینیم بعد از عید دکترت چی میگه و تشخیص نهاییش چیه.
فعلا سعی کن از زندگی لذت ببری چون دلیلی برای نگرانی با توجه به شرایطی که نوشتی وجود نداره.
ممنون از دلداریتون.قطعی بم گف چارتاپلاک روشن داری و ام اسه.
آخه پدرمادرم گناه دارن سنشون بالاس واونقدسواد و اطلاعات ندارن ک نگران نباشن و بتونن کنار بیان.هرچقدرم بگم مث قدیم نیستو این حرفا باز مطمئنم خیلی ناراحت میشن
ازلحاظ اینکه میگین کمک کننده ان.آبجی و داداشام باخبرن و خداروشکرتاالان خیلی بم کمک کردن.
فقط خداکنه شرایطم همینطو بمونه و بجایی نرسم ک پدرمادرم بفهمن.
الان بزرگترین دغدغه م همینه
2017/03/26, 06:34 PM (آخرین ویرایش در این ارسال: 2017/03/26, 06:41 PM، توسط nahid.)
(2017/03/26, 07:14 AM)n70 نوشته است: سلام دوستان عیدتون مبارک.
من امسال بدترین عیدیمو گرفتم.
دوستان من یماهه فهمیدم ام اس دارم.
دکترم فعلا دارو شروع نکرده فقط چنتا دگزا نوشت تابعدعید.
خعععلی روحیه م بدشده.
پدر ومادرم از مریضیم بی خبرن و اصلا دلم نمیخواد بفهمن
تمام فکرم اینه ک نکنه حمله ای چیزی بم دس بده و اونا بفمهمن.
بنظرتون اگ داروامو مرتب مصرف کنم ممکنه حمله داشته باشم؟؟
سلام. سال نو بر شما هم مبارک باشه .
نگران نباشید ، مهمترین چیزی که باید در نظر داشته باشی حفظ روحیه هست . استرس و نگرانی اگه زیاد باشه ، هر بیماریی رو - چه ام اس باشه چه دیابت ، چه آنفلوانزا و... - بدتر میکنه . برای مقابله با ام اس باید نگرانی های بیخود رو از خودتون دور کنید. اگه طبق دستور دارو مصرف کنید و تغذیه سالم و نرمش رو هم بهش اهمیت بدید ، خیلی کمک بزرگیه برای کنترل بیماری. نترسید درصد زیادی از مبتلاها مشکل مهمی پیدا نمیکنن و زندگیشون رو عادی ادامه میدن و اگه نگن کسی متوجه بیماری اونها نمیشه. حمله ممکنه اصلا سراغتون نیاد. بهش فکر نکنید.
دوستان خوبم که نگران درس مدرسه و دانشگاه و ادامه تحصیل هستید ، نگرانی زیاد و روی یه چیز متمرکز شدن ، برای هیچکس خوب نیست. مگه عمر رو از شما گرفتن ؟ مگه زمان برای شما دیگه نیست ؟ هیچ چیزی ارزش اینو نداره که سلامتیتون رو به خطر بندازین. افراطی به کنکور و درس توجه نکنین. اونایی که رفتن هر رشته بالایی رو خوندن مگه همه موفق شدن ؟ آدم بعدها از این نگرانیهای بیمارگونه پشیمون میشه که چرا انقدر برام مهم بود که از خواب و خوراک افتادم و با روح و روانم چه کردم و...
متعادل به هرچیزی اهمیت بدید نه بیش از حد
(2017/03/26, 07:14 AM)n70 نوشته است: سلام دوستان عیدتون مبارک.
من امسال بدترین عیدیمو گرفتم.
دوستان من یماهه فهمیدم ام اس دارم.
دکترم فعلا دارو شروع نکرده فقط چنتا دگزا نوشت تابعدعید.
خعععلی روحیه م بدشده.
پدر ومادرم از مریضیم بی خبرن و اصلا دلم نمیخواد بفهمن
تمام فکرم اینه ک نکنه حمله ای چیزی بم دس بده و اونا بفمهمن.
بنظرتون اگ داروامو مرتب مصرف کنم ممکنه حمله داشته باشم؟؟
سلام! عید شما هم مبارک!
از اینکه فهمیدم به ام اس مشکوک هستی متاثر شدم ولی این احساسات و نگرانی هایی که نوشتی کم و بیش بین همه ما مشترک بوده بعد از فهمیدن.
راستش متوجه نشدم که چرا نمیخواهی که پدر و مادرت متوجه بشن. به هر حال فکر میکنم اونها در حال حاضر در این شرایط میتونن خیلی کمک کننده باشن و ان شاءالله در کنار هم با موضوع کنار می آیید. حالا یکم صبر کنیم ببینیم بعد از عید دکترت چی میگه و تشخیص نهاییش چیه.
فعلا سعی کن از زندگی لذت ببری چون دلیلی برای نگرانی با توجه به شرایطی که نوشتی وجود نداره.
ممنون از دلداریتون.قطعی بم گف چارتاپلاک روشن داری و ام اسه.
آخه پدرمادرم گناه دارن سنشون بالاس واونقدسواد و اطلاعات ندارن ک نگران نباشن و بتونن کنار بیان.هرچقدرم بگم مث قدیم نیستو این حرفا باز مطمئنم خیلی ناراحت میشن
ازلحاظ اینکه میگین کمک کننده ان.آبجی و داداشام باخبرن و خداروشکرتاالان خیلی بم کمک کردن.
فقط خداکنه شرایطم همینطو بمونه و بجایی نرسم ک پدرمادرم بفهمن.
الان بزرگترین دغدغه م همینه
به نظر من همونطور که nahid هم اشاره کرد همین استرس اینکه والدینت بفهمن خودش خیلی بده. کلا باید استرس از هر نوع دوووووور بشه!
با ام اس کنار آمدن کاری نداره
یک گوشه می شینی تجسم می کنی ام اس رو در روت هست بهش می گی
ام اس نگاه کن من تو رو دارم تو هم من و داری
چاره ای نیست باید با هم بسازیم
پس خوب باش که ازهم دل خور نشیم همین و بس
دیدین کاری نداره کنار آمدن با ام اس
گفت از دوست چه خواهی که تورا شاد کند گفتم از دوست همین بس که ز ما یاد کند If you want to be OK , you should have a healthy lifestyle with exercise and don`t think about any problems
2017/03/27, 12:30 AM (آخرین ویرایش در این ارسال: 2017/03/27, 12:41 AM، توسط n70.)
(2017/03/26, 06:34 PM)nahid نوشته است:
(2017/03/26, 07:14 AM)n70 نوشته است: سلام دوستان عیدتون مبارک.
من امسال بدترین عیدیمو گرفتم.
دوستان من یماهه فهمیدم ام اس دارم.
دکترم فعلا دارو شروع نکرده فقط چنتا دگزا نوشت تابعدعید.
خعععلی روحیه م بدشده.
پدر ومادرم از مریضیم بی خبرن و اصلا دلم نمیخواد بفهمن
تمام فکرم اینه ک نکنه حمله ای چیزی بم دس بده و اونا بفمهمن.
بنظرتون اگ داروامو مرتب مصرف کنم ممکنه حمله داشته باشم؟؟
سلام. سال نو بر شما هم مبارک باشه .
نگران نباشید ، مهمترین چیزی که باید در نظر داشته باشی حفظ روحیه هست . استرس و نگرانی اگه زیاد باشه ، هر بیماریی رو - چه ام اس باشه چه دیابت ، چه آنفلوانزا و... - بدتر میکنه . برای مقابله با ام اس باید نگرانی های بیخود رو از خودتون دور کنید. اگه طبق دستور دارو مصرف کنید و تغذیه سالم و نرمش رو هم بهش اهمیت بدید ، خیلی کمک بزرگیه برای کنترل بیماری. نترسید درصد زیادی از مبتلاها مشکل مهمی پیدا نمیکنن و زندگیشون رو عادی ادامه میدن و اگه نگن کسی متوجه بیماری اونها نمیشه. حمله ممکنه اصلا سراغتون نیاد. بهش فکر نکنید.
دوستان خوبم که نگران درس مدرسه و دانشگاه و ادامه تحصیل هستید ، نگرانی زیاد و روی یه چیز متمرکز شدن ، برای هیچکس خوب نیست. مگه عمر رو از شما گرفتن ؟ مگه زمان برای شما دیگه نیست ؟ هیچ چیزی ارزش اینو نداره که سلامتیتون رو به خطر بندازین. افراطی به کنکور و درس توجه نکنین. اونایی که رفتن هر رشته بالایی رو خوندن مگه همه موفق شدن ؟ آدم بعدها از این نگرانیهای بیمارگونه پشیمون میشه که چرا انقدر برام مهم بود که از خواب و خوراک افتادم و با روح و روانم چه کردم و...
متعادل به هرچیزی اهمیت بدید نه بیش از حد
(2017/03/26, 07:14 AM)n70 نوشته است: سلام دوستان عیدتون مبارک.
من امسال بدترین عیدیمو گرفتم.
دوستان من یماهه فهمیدم ام اس دارم.
دکترم فعلا دارو شروع نکرده فقط چنتا دگزا نوشت تابعدعید.
خعععلی روحیه م بدشده.
پدر ومادرم از مریضیم بی خبرن و اصلا دلم نمیخواد بفهمن
تمام فکرم اینه ک نکنه حمله ای چیزی بم دس بده و اونا بفمهمن.
بنظرتون اگ داروامو مرتب مصرف کنم ممکنه حمله داشته باشم؟؟
سلام! عید شما هم مبارک!
از اینکه فهمیدم به ام اس مشکوک هستی متاثر شدم ولی این احساسات و نگرانی هایی که نوشتی کم و بیش بین همه ما مشترک بوده بعد از فهمیدن.
راستش متوجه نشدم که چرا نمیخواهی که پدر و مادرت متوجه بشن. به هر حال فکر میکنم اونها در حال حاضر در این شرایط میتونن خیلی کمک کننده باشن و ان شاءالله در کنار هم با موضوع کنار می آیید. حالا یکم صبر کنیم ببینیم بعد از عید دکترت چی میگه و تشخیص نهاییش چیه.
فعلا سعی کن از زندگی لذت ببری چون دلیلی برای نگرانی با توجه به شرایطی که نوشتی وجود نداره.
ممنون از دلداریتون.قطعی بم گف چارتاپلاک روشن داری و ام اسه.
آخه پدرمادرم گناه دارن سنشون بالاس واونقدسواد و اطلاعات ندارن ک نگران نباشن و بتونن کنار بیان.هرچقدرم بگم مث قدیم نیستو این حرفا باز مطمئنم خیلی ناراحت میشن
ازلحاظ اینکه میگین کمک کننده ان.آبجی و داداشام باخبرن و خداروشکرتاالان خیلی بم کمک کردن.
فقط خداکنه شرایطم همینطو بمونه و بجایی نرسم ک پدرمادرم بفهمن.
الان بزرگترین دغدغه م همینه
به نظر من همونطور که nahid هم اشاره کرد همین استرس اینکه والدینت بفهمن خودش خیلی بده. کلا باید استرس از هر نوع دوووووور بشه!
تمام سعیمو میکنم.خوشبختانه تاثیرپذیرم.ازصب ک اومدم اینجا واقعا امیدوارشدم.
همین الان ازتولد برگشتم باورتون نمیشه بااین شرایط روحیم از همشون سرحال تر و شادتر بودم. من میتووووونم غلبه کنم. شمام دعام کنین
2017/04/02, 07:34 PM (آخرین ویرایش در این ارسال: 2017/04/02, 07:39 PM، توسط zahra k.)
(2017/03/26, 11:37 PM)hessam نوشته است: با ام اس کنار آمدن کاری نداره
یک گوشه می شینی تجسم می کنی ام اس رو در روت هست بهش می گی
ام اس نگاه کن من تو رو دارم تو هم من و داری
چاره ای نیست باید با هم بسازیم
پس خوب باش که ازهم دل خور نشیم همین و بس
دیدین کاری نداره کنار آمدن با ام اس
آقا حسام بامزه س خخخ
ولی من خودم هنوز نتونستم اینکاروبکنم مامان بابام به خاطر من رفتن مسافرت که حال وهوام عوض شه مثلا برگشتنی سرما خوردم بهم سرم زدن انگار روزای پالس تراپی تو بیمارستان برام تکرار شد اومدم یه جوری زدم زیر گریه اونقد گریه کردم که چشام دیگه نمیدید
درطول مسافرتم دوبار گریه کردم که البته درمقایسه با گریه های روزانه اسفندماه کاهش آمار داشتم
(2017/03/26, 03:07 PM)n70 نوشته است:
(2017/03/26, 12:44 PM)alireza1111 نوشته است:
(2017/03/26, 07:14 AM)n70 نوشته است: سلام دوستان عیدتون مبارک.
من امسال بدترین عیدیمو گرفتم.
دوستان من یماهه فهمیدم ام اس دارم.
دکترم فعلا دارو شروع نکرده فقط چنتا دگزا نوشت تابعدعید.
خعععلی روحیه م بدشده.
پدر ومادرم از مریضیم بی خبرن و اصلا دلم نمیخواد بفهمن
تمام فکرم اینه ک نکنه حمله ای چیزی بم دس بده و اونا بفمهمن.
بنظرتون اگ داروامو مرتب مصرف کنم ممکنه حمله داشته باشم؟؟
سلام! عید شما هم مبارک!
از اینکه فهمیدم به ام اس مشکوک هستی متاثر شدم ولی این احساسات و نگرانی هایی که نوشتی کم و بیش بین همه ما مشترک بوده بعد از فهمیدن.
راستش متوجه نشدم که چرا نمیخواهی که پدر و مادرت متوجه بشن. به هر حال فکر میکنم اونها در حال حاضر در این شرایط میتونن خیلی کمک کننده باشن و ان شاءالله در کنار هم با موضوع کنار می آیید. حالا یکم صبر کنیم ببینیم بعد از عید دکترت چی میگه و تشخیص نهاییش چیه.
فعلا سعی کن از زندگی لذت ببری چون دلیلی برای نگرانی با توجه به شرایطی که نوشتی وجود نداره.
ممنون از دلداریتون.قطعی بم گف چارتاپلاک روشن داری و ام اسه.
آخه پدرمادرم گناه دارن سنشون بالاس واونقدسواد و اطلاعات ندارن ک نگران نباشن و بتونن کنار بیان.هرچقدرم بگم مث قدیم نیستو این حرفا باز مطمئنم خیلی ناراحت میشن
ازلحاظ اینکه میگین کمک کننده ان.آبجی و داداشام باخبرن و خداروشکرتاالان خیلی بم کمک کردن.
فقط خداکنه شرایطم همینطو بمونه و بجایی نرسم ک پدرمادرم بفهمن.
الان بزرگترین دغدغه م همینه
آخیییی شما هم؟هعیییی ایشالا همیشه خوب باشید
من خودم که روحیه م خیلی ضعیف شده ولی برا شما و پدر ومادرتون بهترینارو آرزو میکنم