[zahra :)]

بی خیال بابا!! معلومه که نه... اصن ترس نداره که بیچاره

من که مطمئنم تا خودمون نخوایم امکان نداره اتفاقی بیوفته

[majid1]

من اویل بیماریم خیای میترسیدم که آیندم چی میخواد بشه ولی هر چی از بیماریم گذشت خودم توجیه همه چیز شدم و دیگه از هیچی نمیترسم و منتظر هر اتفاقی هستم سرنوشت ما هم اینجوری رقم خورد.

[niloofary]

از MS نترسید
یک متخصص اعصاب و روان با تاکید بر اینکه نباید از بیماری ام‌اس هراس داشت و آن را به عنوان یک بیماری صعب‌العلاج و غیر قابل درمان تلقی کرد: افزود: معمولا تا بیش از ۹۰ درصد کارکردهای از دست رفته در سیستم عصبی بیماران مبتلا به ام اس با درمان بدست می‌آید.
به گزارش قدس آنلاین به نقل از خبرگزاری ایسنا، دکتر سیدحسین آقامیری در همایش بیماران خاص شهرستان ساوه افزود: در مبتلایان به بیماری ام‌اس کارکرد سیستم‌های عصبی مغز از دست می‌رود و فرد مبتلا دچار اختلالاتی در سیستم عصبی می‌شود.
به گفته وی، تنها درصد کمی از بیماران مبتلا به ام اس دچار ناتوانی نسبی شده و امور شخصی آنان وابسته به دیگران می‌شود.
این پزشک متخصص اعصاب و روان بیشترین مقطع سنی ابتلا به ام اس را بین 20 تا 40 سال بیان کرد و افزود: در این محدوده سنی هم بیشترین مبتلایان را بانوان تشکیل می‌دهند.
وی با تاکید بر اینکه در کنار همه مشکلاتی که این بیماری به همراه دارد معضل فرهنگی بیشتر از درمانی نمود پیدا کرده است، افزود: نگرانی‌های موجود درخصوص ابتلا به این بیماری که در قالب معضل فرهنگی بوجود می‌آید بیشتر از موضوع درمان است که البته اطلاع رسانی خوب انجمن‌های خیریه در این حوزه نگرانی های فرهنگی را نیز کاهش داده است.
آقامیری مشکل اشتغال و ازدواج را دو معضل دیگر مبتلایان به این بیماری دانست و افزود: برای یک بیمار مبتلا به ام‌اس شغل مناسبی در جامعه وجود ندارد مضافا بر اینکه ازدواج این بیماران نیز در مقطعی که بیمار هستند، به لحاظ عدم اطلاع صحیح جامعه از این بیماری و نگرانی‌های بی‌موردی که خانواده‌ها از آن دارند دشوار شده است.
وی با اشاره به اقدامات درمانی که از سوی مجموعه دانشکده علوم پزشکی برای بیماران خاص نظیر ام‌اس صورت می‌گیرد، گفت: برای یک بیمار ام اسی لازم است که به منظور اطلاع از کارکرد صحیح کبد و کلیه در مدت زمانی که دارو مصرف می‌کند هر از چندگاهی MRI شده و آزمایشات ضروری از آنان گرفته شود.
http://www.ghatreh.com/news/nn31726621/%...B%8C%D8%AF
زمان مخابره : ۱۳۹۵/۲/۲۶

[71shahab]

حقیقتا من اولش اصلا ترسی نداشتم!اول کار باورش هم کردم!ترسی نداره البته از نظر من!چون هر اتفاقی تو زندگی ی چیزای خوب داره ی چیزای بد

[niloofary]

بهتون توصیه میکنم اصلا تو بطن این بیماری نرید چون وحشتناکه

[منیره جان]

اوایل میترسیدم. وای خداااا ینی اخرش چی میشه.بعد یواش یواش برام عادی شد حتی اون موقع که عصا دستم گرفتم ترس نداشتم. بخودم تکیه کردم و درعرض چهارماه عصارو گذاشتم کنار.میلنگیدم ولی تحمل کردم. الان خداروشکر خیلی بهترم.توصیه میکنم باهاش دوست بشین.یه دوست که گاهی ادیتتون میکنه ولی قصدش پیشرفت شماست.

[majid1]

من از ام اس و اسمش اصلا نمیترسم ، فقط از این میترسم که خدایی نکرده ی روز خار بشم که اگه از دست وپا بیفتم تو این سن و سال جوونی کی دیگه میخواد من و نگهم داره

[بهرنگ]

یماری ام اس که هیچ.الان مدتهاست که از مردن هم نمی ترسم.

[طاهره.]

کم کم دارم میترسم
از مرگ ارزوهام
از این که دلیل نداشته هام ام اس باشه
از محتاج شدن

[الی کوچولو]

وقتی به من گفتند ام اس داری، خیلی وحشت زده شدم
خیلی زمان برد تا باهاش کنار بیام
وقتی کنار اومدم بهم گفتند ام اس نداری و دویک داری!!!
الآن هنوز از دویک وحشت زده ام
زمان میبره تا باهاش کنار بیام و باور کنم که چیزی نیست!!!