من چند سال پس از ازدواجم ام اس گرفتم
اگه زمان به عقب بر میگشت ودر عین سلامتم بودم هرگز ازدواج نمی کردم
همه اش مسولیت واسترس وخون دل خوردن است
که برای شما عزیران سمه[i]
اقا منصور شاید برای شما اینطوری بوده
من دوستی دارم که دو ساله ازدواج کرده ... بعد از ازدواج ام اس رو براش تشخیص دادن و الان شوهرش انقدر واشو داره که حد نداره و همه طوره هواشو داره در حدی که میگه اگه شوهرش ازش حمایت نمیکرد شاید هیچوقت نمیتونست کنار بیاد با ام اس البته کنار میومد اما حرف من اینه که همیشه اینطوری نیست که ازدواج برای ماها سم باشه
همونطور که ازدواج رو به دید شما میشه نگاه کرد دقیقا عکس این موضوعی که گفتید هم صادقه فقط به طرف مقابل بر میگرده
هیچوقت هیچ چیز رو نمیشه مطلق دونست!!!!
این اشتباهه که بگید با وجود ام اس هرگز نباید ازدواج کرد
If you live to be a hundred
I want to live to be
,a hundred minus one day
so I never have to live .without you
چندروزپیش مهمونی دعوت بودیم حرف میزدیم ازهمه جا وهمه چیز تایکی ازدوستام از اقای جوان عربی گفت که تومجلس حضورداشت.میگفت که همسرش فوت کرده.گفتم چرا؟بایدجوون بوده باشه.تصادف کرد؟ گفت:نه سرطان!
دوستم گفت قبل ازازدواج میدونست که زنش سرطان داره.خیلیم پیگیردرمان بوده.ولی متاسفانه خانمش طاقت نیاورده و...
یکی از اقایون به اون اقاگفت نمیخوای ازدواج کنی؟هنوزجوونی.چندساله که بی جفتی وتنها.
ولی اقای جوان جواب داد:همون یک سال ونیم که جفت داشتم واسم کافیه....وسرشوانداخت پایین ورفت تو فکر...
ماهمه ساکت شدیم...
من دوبار بهشون گفتم هر دوبار حتی لحظه ای فکر نردند و جواب نه دادند به من . بار دیگر صداقت مداقت و از این چرندیات حالیم نمیشه بعدها اگه فهمید یه کاریش میکنم.
ولی اگه کلا بی خیال شی بهتر از اینه که با دروغ شروع کنی
هر دروغی که تو بگی طرفتم یه دروغ میگه
و برای اثبات هر دروغ نیاز به 1000 تا دروغ دیگه داری...
منم مثل تو، هرجا که فهمیدن نظر مثبتشون منفی شد
اما من تصمیم گرفتم ازدواج نکنم
چون اگه الان نگی و بعدا بفهمن استرس زیادی بهت وارد میشه
2014/08/17, 05:45 PM (آخرین ویرایش در این ارسال: 2014/08/17, 07:03 PM، توسط Exhautless.)
قصه غریبی شده داستان ازدواج واسه ما,من تا حالا به کسی نگفتم مریزیمو تا ببینم عکس العمل چیه ولی با تعریفای دوستان فراری زیاد داریم,ولی توکل به خدا من هم راه صداقتو پیش میگیرم,شد شد,نشد نشد
اگه نشد هم فدای سرم که نشد شاید که نه, حتما خدا یه حکمتی توش دیده که من سر در نمیارم...
سه خان دارد خان اول پول و کار
خان دوم دوست داشتن و درک شدن
خان سوم کنار امدن خانواده ها
که طی هر خان واسه خودش قصه ای بس دراز دارد و لازمه ی ورود به هر خان گذراندن خان قبلی است
خوشا به حال آنانکه این سه خان برایشان طی شده است
من حرف h_tanha رو قبول دارم مشکل فقط مریضی نیست شما بزرگش کردین مثل اینکه دکمه خریدی دنبال کت و شلوارش می گردین؟ حالا شما یه کیس خوب پیدا کنین مریضی رو حلش می کنیم بعد همچین خبری هم نیست آمار طلاقو نمی بینین؟ فرزاد حسنی و آزاده نامداری یه سال نشده طلاق گرفتن
شماها هم دلتون خوشه به خدا