2013/06/23, 04:15 PM
چه کسی از حال سعید تشکری با خبر است؟
"ام اس" او را ناامید نکرد اما بی توجهی مسئولان چرا/ تیغ جراحی در انتظار نویسنده پیشکسوت
تشكري، كارمند يا حقوقبگير هيچ ارگان دولتي يا خصوصي نبوده و تمامي هزينههاي بالاي بيماري، درمان و زندگي خانوادگي او از راه نگارش و فعاليتهاي هنري خودش تأمين ميشود. و به فول خودش: « کسی جز اندک دوستانم که مردانه کنارم ایستادهاند و هنوز مرا باور دارند!»، در این روزهای سخت همراهش نیست.
سرویس فرهنگی مشرق - فلان کتاب منتشر شد! فلان کتاب به چاپ هفدهم رسید! گفتگو با فلان نویسنده در مورد آثارش! اهل ادبیات و کتاب خواندن اگر باشید، حتما اخبار مربوط به نویسندهی محبوب خود را دنبال می کنید. همیشه حواستان هست که مبادا کتاب جدیدی از او منتشر شود و شما جزو اولین کسانی نباشید که آن را مطالعه می کند. همیشه دلتان می خواهد کتابتان به امضای نویسنده محبوب برسد و خلاصه غرق شدن در افکار یک انسان فرهنگی و دست به قلم، جزو دغدغهیهای هر روزتان است.
اما روزی هم می رسد که به جای خبر انتشار یک کتاب یا یک گفتگو از شخصیت های فرهنگی و ادبی، به این تیتر برمی خوریم: "هنرمند مشهور کشورمان به بیمارستان منتقل شد."
این خبر هم مثل صدها خبر داغ دیگر دهان به دهان می گردد و پس از چند روز بیات می شود! بیات، درست مثل ارزش آن هنرمند که وقتی قلمش را ناخواسته زمین می گذارد، در ذهن ما هم ناخوداگاه بیات می شود. دیگر نه سازمانی، نه تشکلی و نه حتی طرفداری! هیچ کس نیست که دستش را بگیرد. دستگیری که سهل است. حتی حالش را هم نمی پرسند.
شاید این حرف ها هم دیگر تکراری شده. آنقدر تکراری که وقتی سراغ آن هنرمندرا می گیریم تا جویای احوالش باشیم، نا امید از همه چیز و همه کس به ما پیغام می دهد: پرسیدن حال من چه اهمیتی دارد، وقتی کسی نیست تا برای درمانم قدمی بردارد.؟
"سعيد تشكري" یکی از همان هنرمندانی است که حدود دو سال اخیر با بیماري «ام اس» دست و پنجه نرم می کند و متاسفانه طی چهار ماه اخیر به دليل پيشرفت اين بيماري توانايي تكلم را از دست داده است.
وی از سال 1363 فعاليتهايش را با عنوان نویسنده و کارگردان مطرح تئاتر و سینما، نويسندهي مقالات در مطبوعات در حوزهی ادبیات و هنر، داوری و منتقد جشنوارهی تئاتر فجر، شرکت در جشنوارههای ملی و کشوری، چاپ آثار در حوزهی رمان، ادبیات نمایشی، ساخت فیلم و نگارش سریالهای تلویزیونی و نگارش نمایشنامههای رادیویی در اداره کل نمایش رادیو تهران ادامه داد. همچنین در جاي استاد شاگردان زيادي را در حوزهي هنر و ادبيات تربيت كرد و امروز نيز در جاي يكي از رماننويسان طراز اول كشور در حوزهي ادبيات ديني و انقلاب مطرح است. گواه آن، جايزهي سه دوره كتاب سال رضوي و كتاب سال شهيد غنيپور، در سالهاي 1385، 1388و 1390 براي نگارش رمان «بارِ باران» كه توسط انتشارات نيستان به چاپ رسيده است، ميباشد. او بارها به عنوان نمايشنامهنويس، كارگردان تئاتر و فيلمنامهنويس برتر برندهي جايزه شده و با حضور در جشنوارههاي ملي و بينالمللي چون فجر، امام رضا (ع)، يونيسف و ... در كارنامهي سي و چند سالهي فعاليت ادبي – هنري عناوين زيادي كسب كرده است.
از آخرين كارهاي او در حوزه تلويزيون ميتوان به نگارش بخش اول «سريال زمانه» كه از سريالهاي موفق و پربينندهي شبكه سوم سيما در سال 1391 بود اشاره كرد. و نيز در زمينهي ادبيات داستاني چاپ رمانهاي موفق «پاريس پاريس»، «ولادت»، «رژيسور»، و «بارِ باران» میباشد. در زمينهي ادبيات نمايشي، كارهاي او بارها و بارها توسط ناشران مختلف تجديد چاپ گرديده است. همچنين مجموعه نمايشهاي او در دو جلد توسط انتشارات نيستان به نامهاي «وصل هزار مجنون» و «وقتي زمين دروغ ميگويد» چاپ شده، كه مجموعه «وقتي زمين دروغ ميگويد» در زمستان 1391 عنوان كتاب برتر سال را به خود اختصاص داد.
*او همیشه امید دارد و هنوز قلمش روان است
اما نویسنده شناخته شدهی کشورمان به رغم شرایط وخیم جسمانی و در حالی که حتی توان مصاحبه با رسانه ها را ندارد، فعالیت های فرهنگی و هنری خود را کنار نگذاشته و در حال کار بر روی چند اثر جدید است:
جلد اول رمان «مفتون و فيروزه» كه به مسائل روشنفكري در سالهاي قبل از انقلاب و فعاليتهاي سياسي آن دوران در شهرستانهاي اطراف مشهد و مشهد ميپردازد، به اتمام رسیده و جلد دوم آن هم مراحل ويرایش نهايي را میگذراند. این رمان دو جلدی در هزار و هشتصد صفحه توسط انتشارت نيستان به چاپ خواهد رسید. نگارش این رمان نزدیک به سه سال به طول انجامیده است.
رمان «گوشِ بزرگ، چشمِ بزرگ»، اثري است ويژهي نوجوانان كه در ماههاي اخير به اتمام رسيده و توسط انتشارت كانون پرورش فكري كودكان و نوجوانان در دست چاپ است. همچمین رمان «غريب، قريب» دربارهي ساخت بارگاه رضوي و نيز «مجموعه نمايشهاي رضوي» توسط بنياد آفرينشهاي هنري آستان قدس رضوي، مراحل انتشار را ميگذراند. از ديگر رمانهاي در دست نگارش و چاپ او ميتوان به رمان دو جلدي «رژيسور» و «چامهسواران» كه توسط حوزهي هنري خراسان رضوي چاپ ميگردد، اشاره كرد.
تشكري، كارمند يا حقوقبگير هيچ ارگان دولتي يا خصوصي نبوده و تمامي هزينههاي بالاي بيماري، درمان و زندگي خانوادگي او از راه نگارش و فعاليتهاي هنري خودش تأمين ميشود. و به فول خودش: « کسی جز اندک دوستانم که مردانه کنارم ایستادهاند و هنوز مرا باور دارند!»، در این روزهای سخت همراهش نیست.
او اكنون با شرايط طاقت فرساي بيماري و عدم تكلم، در همین هفته برای نخستین عمل جراحی در تهران بستری گردیده است. این عمل، در صورت موفق بودن همراه با لیزر درمانی، وی را جهت عمل نهایی در ماههای بعد آماده خواهد کرد. امید که نتیجه آن مثبت باشد.
یقینا جامعه هنری و مسئولان ذیربط باید نسبت به تأمین هزینه های درمانی سعید تشکری متعهدانهتر برخود نمایند، تا باز هم شاهد تولید آثار ادبی ارزشمند ایشان در آینده نزدیک باشیم.
باور نکن تنهایی ات را تا یک دل و یک درد داریم