[naazanin]

اول ازهمه جا داره که یه تشکرتوپول مپل و ویژه از بچه ها ی برگزار کننده نمایشگاه(بچه ها ی تیم همایش) کنم
مخصوصا از حمید که دیروز تک و تنها بوده و تمام کارای هنری رو زحمت کشیده و جمع و جورشون کرده.
خدا قوت آقا مدیر
از آقا پویا به خاطر زحمتی که واسه آثار بچه ها کشیده بودن و خیلی عالی تر شده بود نقاشی بچه ها

تو این چند روزی که تونستم نمایشگاه برم یروزشو حسین و یروزشو افسانه تو کار تبلیغات بهم خیلی کمک کردن.ازشون واقعا ممنونم.
(من و افسانه کلی خاطره از تبلیغ کردن داریم که هر دفع بهش فک میکنم کلی میخندم!)

از همه کسایی که اومدن و بهمون دلگرمی دادن بسیار بسیار سپاسگزارم
از یسری از دوستان که اومدن ولی کسی تو نمایشگاه حضور نداشت عذرخواهی میکنم
از دوست دوران دبیرستانمم که با پدر هنرمندشون نمایشگاه اومدن و با نقد کردن نقاشی بچه ها و نکته های مثبتی که تو دل هر کدوم از آثار وجود داره
کلی انرژی + بمن دادن ازشون واقعا سپاسگزارم


امیدوارم نمایشگاه بعدی که برگزار میشه خیلی خیلی خیلی نارنجی تر باشه
منظورم اینه که انقد تعداد آثار زیاد باشه که جا نشه تو نمایشگاه و همینطورم هنرمندای بیشتری شرکت کنن تا از هنرشون لذت ببریم
چون جای آثار اونا واقعا تو نمایشگاه خالی بود....

[afsaneh]

نمایشگاه خیلی عالی بود و برای من تبدیل به یکی ازخاطره های خوب زندگیم شد
ممنون از تمام دوستانی که زحمت کشیدن
ممنون از نازنین دوست داشتنی

فکرمیکنم لازمه که یه عذر خواهی از بچه های برپا کننده نمایشگاه بکنم
حقیقتش قبل از برپایی نمایشگاه اصلا حس خوبی در موردش نداشتم وبه همین علت تقاشیامو ارسال نکردم
اما روزی که نمایشگاه و مردمی که برای دیدن اثار بچه ها میومدن رو دیدم نظرم کاملا عوض شد
شاید برگزاری این نمایشگاه بهترین کاری بود که میشد برای ام اس انجام داد

واما اقا حمید ....
خسته نباشید جمع کردن اون همه تابلو به تنهایی حتما کار سختی بوده
یه سوال مهم دارم ازتون
اثار دوستان رو که جمع میکردید یه خودکار تنها و غمگین و افسرده واحتمالا با چشمانی منتظر ندیدید؟

[hamid]

منظورت همون خودکاریه که واسه شرکته همون اونا یعنی همکاران بود ؟
نه ندیدمش ولی بازم برم خونه میگردم

[naazanin]

نه حمید خودکارش واسه شرکت سینووکس بود
اون خودکاره که روش نوشته بود همکاران داداش خودکار افسانه بود
حالا برو خونه پیداش کن

[hamid]

نه سینوکس که پریروز هم تو نمایشگاه نبود چه برسه به دیروز

[naazanin]

دیگه اون مشکل تو

تا کار به دادگاه نکشیده و افسانه نرفته شکایت کنه خودت یجوری حلش کن

[fireboud]

جو ندید اون خودکار رو من گذاشتم اونجا ، اونروز که اومدم دیدم کنار دفتر خودکار نیست من فداکاری کردم

[afsaneh]

دوستان ممنون از همدردیتونمن دیگه دارم با این قضیه کنار میام
کم کم دارم بحرانو پشت سر میزارم
خودتونو ناراحت نکنید

حالا درک میکنم چرا بانکیا خودکاراشونو زنجیر پیچ میکنن

[hamid]

آقا گریه نکنید از سیناژن 10 تا خودکار میگیرم با پست پیشتاز ارسال میکنم
مبلغشم هر کدوم 30 هزار تومن واسه همایش بعدی پول احتیاج داریم

[neda.n]

از حمات همه اتون ممنونم . چه اونایی که به دیدن نمایشگاه رفتن و چه اونایی که زحمت کشیدن و این چند روز اونجا رو اداره کردن . همچنین ازهنرمندای عزیزمون که آثارشون رو به نمایش گذاشتن . شکی نیست دفعه بعد نمایشگاه با حضور تعداد بیشتری از اعضا برگزار میشه.