شنبه شد
اول بزاريد اينو بگم !! من دارم تار ميبينم يا واقعا سايت و مخصوصا شكلك ها مشكل پيدا كرده ؟
خيلي خوب بود خوش گذشت هر چند هر چي اصرار كردم كسي نيومد تو ماشين پيش من
منم با مجتبي هم دردم كه اين راننده ميني بوس پدرمونو در اورد
حامد و پريا عزيز دستتون واقعا درد نكنه . همه چي عالي بود . انشالله از خجالتتون در بيايم .
سينا دست توام درد نكنه كه لحظه اخر نااميدم نكردي و اومدي ولي از دستت خيلي شاكي شده بودم كه گفتي نميام
مجيد دست توام درد نكنه كه بالاخره با كلي جيغ و داد اومدي
مهدي هم اين سري خدايي خيلي بيشتر حرف زد ديدار هاي قبل منو ميكشت
خدايي تو حكم هم اين حامد و مرتضي خيلي شانس اوردن وگرنه بايد صفر گير ميشدن مگه نه مهدي ؟
مجتبي دستت بابت موز درد نكنه . زحمت كشيدي
حميدم كه مثل هميشه عزيز خودم بود
واسه مهسا هم چند تا عكس هنري گرفتم ولي هيچي ازش سر در نيورد . ولي تو عكس فقط سر در اورديا نه مهسا ؟
مريم هم لطف كرد و اومد دستش درد نكنه . منم از خجالت سري پيشش در اومدم بالاخره
سعيده هم مثل بقيه قدم بر روي چشم ما نهاد و اومد
مرتضي هم كه از راه دور اومده بود . هر چند خيلي به اين قليون ما و ذغال حرفه ايم گير داد ولي اشكال نداره قليونم منو رو سفيد كرد
راستي اين سر قليونم محل ريختن توتون گم شده . از يابنده ان تقاضا ميشود در صورت يافتن اطلاع دهند . مژدگاني محفوظ است
از نازنين و علي هم ممنونم بابت گل ها . هر چند دقيقه يه بارم گم ميشدن ما باهم داد ميزديم علي علي علي علي علي علي بعد مهدي ميومد
راستي دست خانوم هاي محترم بازم درد نكنه بابت ساندويچ ها . البته درست كردنش ها . تهيش گردن پريا و حامد عزيز بود .
ديروزم ياد افتاد به من صبحونه نداديد
حامدددددد صبحانه من چي شد پس
بالا كشيدي ؟ :35:
موقع برگشتن خونه هم انقدر خسته بودم اخراي راه حدس ميزدم ماشين ها كجا هستن ديگه هيچي نميديدم
مهدي جون بازم دستت درد نكنه كه بهم زنگ زدي و نگرانم بودي .
سفر عالي بود . دست همگي درد نكنه . همه كساني هم كه نيومدن جاشون خالي بود .