جا داره يه بار ديگه از اينجا هم از پرياي عزيزم به خاطر دسپخت خوبش تشكر كنم
بچه ها يه چيزي توي قرار عجيب بود كسي ميتونه بگه چي؟؟؟!!!!!
نبودن خيليا احساس شد واقعا
حميد ممنون از چتري براي سه نفر
مجيد ببخشيد تقصير قدت بود
دسپخت پريا جونم خيلي خوب بود
آقا حامد مشروط نشد
شهرزاد جون مرسي از اون كاغذ شكلاتت خيلي دست و دلباز بودي
علي عزيزم مرسي اين همه راه از اهواز
ارام جان قرارمون يادت نره
مهسا جون يه كمي خسته بودي ولي
سينا خيلي سعي كرد به امير يادآوري كنه كه ندا خيلي خاااااانمه
عاطفه جون تو خودش بود
مهدي متفكر بود
يه اقا حميد ديگه هيچي نمي گفت اصلا فقط لبخند
اقا محمود كه نمي دونم چي مي گفت اصلا
آيدا جونم خدا صبرش بده
سلمان نكات بهداشتي رو رعايت نمي كرد
مرتضي هم كه تا من اومدم بشينم جاي منو گرفت من موندم سر پا:55::55:
رضا سرگرم هيولاها
سعيده جون هنوز تو فكر كفشي بود كه نپوشيده بودش
مير علي هيچي نگفت جز
جاي آنارام خالي
ندا جون هم كه در فكر آقا امير كاري به هيچي نداشت
كيميا جون نديدمت كه آخه:38:
نغمه جان دير رسيدم:38:
سحر جونم جات خالي
مريم جان جاي تو هم
ماتيلات عزيزم تو هم كه آخه
شادي جان حيف شد
آني جون و اون متشخصه كه نگو
زينب هم كه هي ميگه بريم قرار و نمياد كه
صديقه جان تو رو هم كه نتونستم ببينم هنوز
باران جان تو هم
هر كي و از قلم انداختم ببخشيد ديگه جاش خالي
جا داره يه بار ديگه از پريا جون واسه خاطر دسپختش تشكر كنم
از همگي ممنون