2012/01/21, 05:47 PM
من كه آخرش نفهميدم چى شد كه اينطورى شد !!!
هيچگاه اميد كسى را نا اميد مكن شايد اين تنها دارايى او باشد
تجربه شخصي - چرایی ابتلا به ام اس
|
||||||||||||||||||||||||||||||
2012/01/21, 05:47 PM
من كه آخرش نفهميدم چى شد كه اينطورى شد !!!
هيچگاه اميد كسى را نا اميد مكن شايد اين تنها دارايى او باشد
2012/01/21, 07:46 PM
به نظرم من به خاطر مشكلات خانوادگي و استرس و گريههاي زياد و وقت و بيوقت و افسردگي شديد مبتلا به ام اس شدم. وقتي فرصتي پيدا مي كردم تنهايي و انزوا رو انتخاب مي كردم و همش افكار منفي بهم هجوم مياوردن و سرم به شدت درد مي گرفت. از وقتي يادم مياد تو فكر اعضاي خانواده و مشكلاتمون بودم. فكر و خيال داغونم كرد.
كسي كه عاشقت باشه، تو رو تنها نميذاره
2012/01/21, 08:48 PM
منم فکر میکنم قبلا هم بخاطر کنکور هم بخاطر گرما هم بخاطر مهمانهای بی موقع که حالم ازشون بهم میخوره اوناییکه چشم دیدنشون رو ندارم هم بخاطر عصبی بودنم هم بخاطر اینکه زیادی خودخور بودم ام اس جون اومد سراغم
2012/01/21, 09:35 PM
منم مثل خِیلیایِ دیگه بعد از کنکور لعنتی متوجه ام اس شدم ، خب البته حساسیتهای زیاد و استرس هم که در درجه اول بود
البته من یک شُک خیلی بد سال 72 با فوت برادرم داشتم حالا نمیدونم اینم از علتهاش بود یا نه !!!!!!؟؟؟؟؟
زندگی را فقط با فصل های دشوارش نبین ؛
در راه های سخت پایداری کن: لحظه های بهتر بالاخره از راه می رسند.
2012/01/21, 09:46 PM
ولی من فکر میکنم بیشتر بخاطر اطرافیانم بود و ادمهاییکه ازشون متنفر بودم و هستم و همیشه در کنارم بودن و روی اعصابم راه میرفتن و الان دیگه شکر خدا قیافه نحسشون رو نمیبینم یا کمتر میبینم روی اعصاب مامانم هم سالهای قبل که من کمودک بودم راه رفته بودن و مامان هم عصبی و روی مخچش تاثیر گذاشته بود و سردردهای زیادی میگرفت ولی الان بهتره و خوبه شکر خدا
بدم میاد ازشون هنوز که هنوزه متنفرم ازشون ولی همیشه میگن ادمای بد همیشه سالم و مظلوم بیمار ه همیشه اینو میگن و دیگه نمیشه کاریش کرد کسیکه ظالمه همیشه سالمه
مرگ یکی که برات عزیزه...حساسیت زیاد به حرفا و رفتار آدما اونم وقتی که نتونی چیزی بگی ،نتونی یا اینکه نخوای با کسی درد دل کنی و بگی و هی بریزی تو خودت ...هی بریزی تو خودت ... گریه اتو فقط پیش خدای خودت ببری و خنده ات رو پیش جمع و خونواده ات .... به نظر من اینا شاید دلیل عود این بیماری باشه ولی نه دلیل به وجود اومدنش. چون من خودم بعد از اینکه بیماریم تشخیص داده شد دیدم قبلا هم مور مور شدن دست و پا و بدنم و سر درد داشتم ولی ازش می گذشتم چون حال روحیم خوب بود ولی دفعه آخر ... حال روحم خیلی بیشتر از حال جسمم خراب بود!!!
هزار مرتبه بیماری از سلامت به
تو گر کنی قدمی رنجه بر عیادت من...
من در کل آدم فوق العاده حساس و زودرنجی هستم اما در دورانی مبتلا شدم که با مشکلات عاطفی شدیدی روبرو بودم و استرس ها و تنش های زیادی را متحمل میشدم
من فکر کنم یکی از علل این بیماری تنشهای عصبی باشد(در مورد من که اینطوری بوده) من در کل آدم فوق العاده حساس و زودرنجی هستم اما در دورانی مبتلا شدم که با مشکلات عاطفی شدیدی روبرو بودم و استرس ها و تنش های زیادی را متحمل میشدم من فکر کنم یکی از علل این بیماری تنشهای عصبی باشد(در مورد من که اینطوری بوده)
2012/01/28, 12:51 AM
از بس که تو دانشگاه حرصِ مشروطی خوردم ، ام اسِ مشروط گرفتم دیگه
عتاب یار پری چهره عاشقانه بکش
که یک کرشمه تلافی صد جفا بکند
2012/01/28, 12:59 AM
از بس غم و غصه ی همه رو تو دلم نگه می داشتم
دور نرو...
بیا کنار دلم من غیر از اینها که می نویسم نوازش هم بلدم...
2012/01/28, 10:44 AM
منو چه به ام اس؟!
|
موضوع های مرتبط با این موضوع... | |||||
موضوع: | نویسنده | پاسخ: | بازدید: | آخرین ارسال | |
یک تجربه شخصی از نقش تابستان در تشدید خستگی | ArashFN | 2 | 1,210 |
2024/10/08, 11:42 AM آخرین ارسال: mo.gh |
|
تجربه ی کسی که ام اس ندارد. | obria_123 | 5 | 3,385 |
2018/08/01, 01:34 AM آخرین ارسال: پروانه |
|
بيان تجربه ها در مورد نظريه دكتر زامبوني | kaj | 55 | 44,512 |
2017/01/22, 06:00 PM آخرین ارسال: Aydanima |
|
چرایی علم فیزیک از بیماری و روش درمان آن | arhpir | 9 | 44,648 |
2016/11/01, 01:24 PM آخرین ارسال: الهه درد |
|
چه مدت زمانی طول کشید که از زمان تشخیص cis حمله دوم رو تجربه کنید | prosperity | 7 | 9,502 |
2014/11/12, 11:25 PM آخرین ارسال: prosperity |
کاربرانِ درحال بازدید از این موضوع: |
3 مهمان |