امتیاز موضوع:
  • 2 رأی - میانگین امیتازات : 5
  • 1
  • 2
  • 3
  • 4
  • 5
چهره خواني
#1
[تصویر:  PCD_23_6.jpg]

چـهره خـوانـي به اين مـعـنـا است كه شما فـقــط با نگاه كردن به صورت اشخاص پي بـه خـصـوصـيات اخلاقي و شخصيتي او ببريد. چـهره خـوانـي توسط مردم در اعصار مختلف انجام شده است. شـناخـتـن افراد تنها از روي خصوصـات ظـاهـري آنها مساله بسيار جالبي است.
چهره خواني چيست؟
بشر در طول قرون متمادي سعي نموده تا با پيوند زدن خصـيصـه هـاي صـورت افـراد بـه ويژگيهاي شخصيتي، متوجه افكار و درون ديگران شود. با گـذشـت سـالها علم چهره شناسي نيز گسترش يافته و به شاخه هاي مختلف تـقسـيم شـده است. بـراي مثـال "متوپوسكپي" علم پي بردن به سيرت و درون آدمي از روي خطوط روي پيشاني است.
"فرنولوژي" علم جمجمه خواني و مطالعه طرز تشكيل جمجمه ميباشد كه به بنا نهادن شخصيت و اميال ذاتي و رواني افراد كمك مي كند..
"فيزيـوگـنومي" يا عـلم چـهره شـنـاسي، موضوعي است كه ما به آن خواهيم پرداخت. اين علم به ما مي آموزد كه چگونه از روي چهره افراد پي به شخصيت آنها ببريم.
امروزه دانشمندان به چنين علومـي، "شـبـه علـوم" اطـلاق كرده و بـهاي زيـادي بــه آن نمي دهند و هـمانند عـلومي مانـنـد "طالع بـيني" به آنها مي نگرند: اثبات نشده ولي بيضرر. با اين وجود هنوز بسياري از مردم چهره خواني را راهي مطمئن براي قضاوت در مورد افراد مي دانند.. چيزي كه اهميت دارد اين اسـت كـه چـهره را بصورت كامل و دقيق مورد تجزيه و تحليل قرار داده و تا رسيدن به همه حقايق از قضاوتهـاي شـتابزده اجتناب كنيم.
اكنون گذري مي كنيم بر نكات بنيادين چهره خواني و چگونگي تشخص شخصيت افراد:
شكل صورت
دراز و كشيده: افرادي كه داراي چنين صورتي هستند عموما" داراي صـبر و تحمل زياد بوده و توانايي حل مشكلات در آنها بيشتر است. جـذابـيـت و خوش تركيب بودن افراد با چنين صورتي نشانگر اين است كه آنها معمولا كارهاي خـود را نـيـمـه تمام رها نكرده و عادت به انجام امور بطور تمام و كمال دارند.
گرد: اين شكل دلالت بر اميدواري زنده دلي و انرژي دارد. اينگونه افراد مي تـوانند اتاقي دلگير و ساكت را به بمبي از خنده و شادي تبديل كنند.
پهن: اينگونه اشخاص بردبار و مهربان و معمولا افراد روشنفكري مي باشند. مربعي: طرفدار استقلال فردي و فردگرايي، سختـكوشـي بـراي دسـتـيـابي بـه آرزوها، زيركي و فعال بودن از ويژگيهاي اين افراد محسوب مي شود.
پيشاني
صاف: كسانيكه كه داراي خطوط در پيشاني نيستـنـد، افـرادي انديشمند و هميشه در حال تفكر مي باشند و در تصميم گيريها سريع و منطقي عمل مي نمايند.
چروكيده: وجود خطوط در سطح پيشاني نشان مي دهد كه ايـنـگونه افراد به سرعت هيجان زده و احساساتي شده و سريع آشفته و پريشان حال مي گردند
چشم
رمانها، داستانها و اشعار بسيار زيادي در مورد چشم و ارتباط آن با خصوصيات روحي و رواني انسان نوشته شده است.
چشمها هيچگاه دروغ نمي گويند؛آنها بيانگر احساس دروني و واقعي ما مي باشند.
اضطراب: اگر مابين عنبيه و پـلك پـاييني هـر دو چشم مـقداري سفيدي وجود داشت، آن شخص انساني مضطرب و نگران است.
تندخويي: اگر بالاي عنبـيه بخشي سفيد رنگ وجود داشت، علاوه بر استرس نشانگر تندخويي و پرخاشگري در فرد است.
روان پريشي: چنـانچه دور تا دور عنبيه را سفيدي فرا گرفته باشد، نشانگر عدم تعادل و پايداري روح و روان فرد خواهد بود..
شادي: وجـود خـطوط كـوچـك در خـارج از چـشمها حاكي از خنده رويي و شادبودن فرد مي باشد.
ابرو
صاف: صافي و مستقيمي ابروها نشانگر انديشه، تفكر و ايده گرايي فرد مي باشد. كماني: افرادي كه داراي ابروهاي خميده و كماني هسـتند از حـكايـتـها و داسـتـانـهـاي واقعي لذت مي برند. باريك: اينگونه افراد معمولا داراي اعتماد به نفس اندكي مي باشند بخصوص اگر ابـروي آنها بجز باريكي، بالا و گرد نيز باشد. پيوسته: پيوستگي ابروها نشانگر اين است كه فرد دائما" در حال تفكر و انديشـه بـوده و ايده هاي جالبي در سر دارد.
پلك
كوچك: اگر فاصـله بـين بالاي پلك و مژه كم باشد بيانگر اسـتقلال فرد مي باشد و اينكه آن فرد حتي ممكن است بصورت ارادي خودش را به ديگران نزديك نكند. بزرگ: بزرگ بودن پلك دلالت بر وابستگي شديد فرد به ديگران دارد.
بيني
كوچك: گفته مي شود اشـخاصي كه بـيـني كـوچـك دارنـد ذاتـا" افـرادي ضعيف و اغلب غيرقابل اتكا بوده و در تصميم هايشان استوار و ثابت قدم نمي باشند. بزرگ: بزرگي بيني نشانه ابتكار و عزم و اراده مي باشد. يك شـخصـيت قـوي كه اثرش را برجاي خواهد گذاشت. تيز: تيز بودن نوك بيني نشانگر اين است كه فرد خود را مقيد به رعـايـت آداب و رسـوم ندانسته و با اطرافيانش به راحتي برخورد مي كند. ايـنگونه افراد خـود را بـاور داشـتـه و بي باكانه و متهورانه خود را به ديگران نزديك مي كنند. عقابي: خودخواهي، دودلي و حساس بودن از جمله ويژگيهاي كساني است كه داراي چنين بيني مي باشند.
گوش
كوچك: كوچكي گوش نشانه تزلزل و احساس نا امنـي در افـراد اسـت هر چند اينگونه افراد مي دانند كه چه مي خواهد و معمولا" سخت كوش و كاركن هستند. بزرگ و دراز: اين قبيل افراد معمـولا انـعـطاف پـذيـر نـبـوده و به سـختي آرام و بي خيال ميشوند. پرمو: افرادي كه داراي گوشهايي پرمو هـستند مـعـمـولا وسـواسـي و نـكـته بين بوده و وقت زيادي را براي چيزهاي بي اهميت تلف مي كنند.
گونه
برجسته: برجسـتـگي گـونه نشـانگر قـدرت، انـرژي و اعـتماد بنفس است. كساني كه داراي گـونه بـرـسته مي باشند تمايل بيشتري براي پذيرفتن اشتباهات ديگران دارند. گود: علاوه بر جذابيت و زيبايي دليلي بر خوش مشربي و سازگاري فرد مي باشد.
چانه و فك
فك چهارگوش: افـراد با فـك چـهار گـوش و مـربعي انـسانهاي تـسخير ناپذير و سركش مي باشند. آنها توانايي تبديل روياهايشان به واقعيت را دارند. چانه هاي برآمده: اينگونه افراد، اشـخاصي خود ستـا بوده و تصـور ميكنند هيچ چيزي جز خود آنها اهميت ندارد و جز خودشان حرف كس ديگري را قبول نداشته و خود را عقل كل مي دانند.
لب
قلوه اي: لبهاي قلوه اي علاوه بر زيباتر نمودن صورت،نشانه بخشش و گشاده دستي مي باشد. معمولا اينگونه افراد تمايل دارند در مورد خودشان صحبت و گفتگو كنند. نازك: نازك بودن لب بيانگر خويشتن گرايي ذاتي در اشخاص است. لب بالايي نازك پاييني قلوه اي: نشانه اين است كه فردي متـقـاعد كنـنـده و مـجاب كننده مي باشد.

مطلب آخر
چهره خواني يك علم دقيق و ثابت شده نيست و حتي با گذراندن دروه هاي آموزشي دقيق و پيشرفته نيز نمي توان بطور قطع در مورد شخصيت و درون افراد صــحبت نمود. نتايج شما در سنجش شخصيت، بستگي به تعداد فاكتورهاي مورد تحليل قـرار گرفـته دارد ولي با بـياد داشتن نكات ذكر شده مي توانيد قبل از صحبت كردن با افراد تا حدي متوجه شخصيت آنها شويد.

وقتی نیستی،همه نیستن
نه که نیستن،هستن
مثل تو نیستن
#2
بینایی قدرت دیدن محیط اطراف است. اعضای بینایی چشم ها هستند. شعاع های نوری که به هر چشم وارد می شود، به وسیله قرنیه و عدسی متمرکز شده ، روی شبکیه می افتند و یک تصویر وارونه بر روی آن تشکیل می دهند. سلول های شبکیه این تصویر را به تکان های الکتریکی تبدیل �می کنند که از طریق عصب بینایی به مغز می روند و در آنجا رمزگشایی شده باعث بینایی می شوند. عنبیه اندازه مردمک را تغییر داده، مقدار نوری را که به شبکیه می رسد کنترل می کند. بینایی از طریق شکل، رنگ، اندازه، حرکت و فاصله اشیاء دریافت می شود. بینایی بیش از دیگر حواس اطلاعات دقیق و گسترده از محیط بدست می آورد.
اطلاعات جمع آوری شده توسط یک شخص نابینا در فضای باز محدود به دایره ای به شعاع بیست تا یک صد پا می شود. با داشتن بینایی، همین شخص می توانست ستاره ها را ببیند. فرد نابینای با استعداد در منطقه ای که برای او آشناست میانگین حداکثر سرعتش محدود به دو یا سه مایل ساعت می شود.

چشم ها برای انسان وظیفه های بسیار زیادی انجام می دهند، این توانایی ها به او امکان می دهند تا:
1- � �غذاها، دوستان، و وضعیت جسمی بسیاری از مواد را از یک فاصله تشخیص دهد.
2- � �در هر مکان قابل تصور حرکت کند و از موانع دوری جوید.
3- � �در ساختن ابزار، آراستن خود و دیگران، ارزیابی تظاهرات خارجی و جمع آوری اطلاعات نسبت به حالات عاطفی دیگران کمک کند.
چشم ها معمولا به عنوان وسیله اصلی جمع آوری اطلاعات مورد توجه قرار می گیرد. با این حال با توجه به اهمیت نقش آنها به عنوان « جمع آوری کننده های اطلاعات » نباید فایده و کارآیی آنها را به عنوان حاملین اطلاعات نادیده گرفت. به عنوان مثال، یک نگاه می تواند نقش تنبیه کننده، تشویق کننده و یا حالت غلبه و تسلط داشته باشد. اندازه مردمک چشم می تواند معرف علاقه و یا بی رغبتی باشد (تی هال، ادوارد، 1385، ص 85).
بینایی به عنوان عاملی هم نشست ( ترکیب کننده )
انسان از طریق مشاهده یاد می گیرد و آنچه یاد می گیرد بر آنچه می بیند تأثیر می گذارد. این توانایی سازگاری زیادی در انسان ایجاد کرده و او را قادر می کند از دریافت ها و تجربیات خود در گذشته بهره برداری کند. اگر حاصل مشاهده در انسان موجب یادگیری نشود، بهر �حال برای بهره برداری از محیط اطراف، همیشه مؤثر بوده و بشر در غیر این صورت در مقابل موجوداتی که قدرت بهره وری از محیط اطراف را دارند بی دفاع می ماند. توانایی انسان در تشخیص میزان بهره وری از محیط اطراف نشان می دهد که انسان ادراک خود را در نتیجه یادگیری تغییر می دهد. انسان در حرکت خود در فضا، برای تثبیت جهان دیداری خود وابسته به پیام های در یافت شده از طریق بدنش می باشد. بدون چنین پس خورند بدنی بسیاری از افراد تماس خود را با واقعیت از دست داده و دچار توهم می شوند. اهمیت احساس در حرکت به عنوان عامل تصحیح کننده عملکرد بینایی به صورت تجربه ای در یک زمان بعدها توسط آدلبرت ایمز (Adelbert Ames) فقید و سایر روانشناسان تعاملی به نمایش گذارده شد. در یک اتاق به شکل نا منظم که به نظر چها رگوش �می آمد، به چند نفر تکه چوبی داده شد و به آنها گفته شد تا چوب را به نقطه ای در کنار پنجره بزنند. در تلاش های اولیه مطلقا علامت را گم می کردند. به تدریج که آموختند هدف گیریهایشان �را تصحیح کنند و توانستند با نوک چوب به هدف بزنند، اتاق را هم نه به صورت مکعب بلکه به شکل واقعی یعنی کج و معوج می دیدند. یک تفاوت و مثال شخصی تر این موضوع را می توان در مورد کوهی عنوان کرد که با یک بار صعود به آن، به هیچ وجه شبیه به آنچه در اول به نظر می رسید نخواهد بود (تی هال، ادوارد، 1385، صص 86-87).
زبان شناسان اغلب ادعا می کنند که به هنگام تجزیه و تحلیل و ثبت دقیق و هماهنگ جزئیات صدای افراد، اغلب نشان دادن تمایز بین صداهای بعضی از افراد بسیار مشکل می شود. برای مسافرانی که در ساحل یک کشور خارجی پیاده می شوند، تجربه ای معمولی است وقتی در می یابند زبان آنانی را که در کشور خود یاد گرفته اند، نمی توانند بفهمند. صدای مردم آن کشور هیچ شباهتی به صدای معلم آنها ندارد! و این موضوع می تواند باعث تشویش خاطر آنها شود. هر کسی که خودش را در بین افرادی که به زبان کاملا نا آشنای دیگری صحبت می کند، ببیند، به خوبی می داند که در ابتدا تنها صداهای گنگ و غیر مجزا و غیر قابل تشخیص به گوش او می رسد و تنها بعد از مدت زمان معین اولین خطوط اصلی خام شروع به ظاهر شدن می کنند. و زمانی که زبان بیگانه به خوبی یاد گرفته شد، قدرت تفسیر گسترده ای از وقایع و پیشامدها برای شخص ایجاد می شود و بسیاری از سخنان که قبلا نا مفهوم بودند اکنون قابل فهم می شوند.
قبول این نطریه که صحبت و درک سخنان یک فرایند ترکیبی است، سهل تر از قبول این عقیده است �که بینایی یک حس ترکیب کننده است، چرا که آگاهی ما از عملکرد یک دید فعال بسیار کمتر از نقش صحبت کردن فعال می باشد. هیچ کس در مورد اینکه چگونه بایستی « ببیند » نمی اندیشد. بنابراین اگر این نظریه را قبول کنیم، بسیاری از پدیده ها بیشتر از آنچه در لوای یک اندیشه قدیمی ممکن بود، تشریح پذیر شوند؛ تصور گسترده تری از یک « واقعیت » پایدار و یکسان بر روی یک سیستم بینایی دریافت کننده پذیرا ثبت می شود، به طوری که آنچه مشاهده می گردد، برای تمام افراد یکسان بوده و بنابراین می تواند به عنوان یک نقطه مرجع جهانی مورد استفاده قرار گیرد.
تصور اینکه در جهان هیچ در نفری را نمی توان یافت که به هنگام استفاده فعال از چشمهایشان در شرایط عادی دارای �قدرت دید دقیقا برابری باشند، برای برخی از افراد تکان دهنده و حیرت آور می نماید. چرا که این موضوع بیانگر این حقیقت است که تمام افراد به یک صورت با جهان اطراف خود ارتباط بر قرار نمی کنند. اما به هر حال بدون تشخیص این تفاوت ها، فرایند انتقال از یک جهان ادراکی به جهان ادراکی دیگر امکانپذیر نیست. مسلما فاصله بین جهان های ادراکی دارای فرهنگ های یکسان مسلما بسیار کمتر از فاصله بین جهان های ادراکی دو فرد دارای فرهنگ های متفاوت است، اما با تمام این ها، این فاصله اندک هم مشکل ایجاد می کند.
افراد اعم از مرد یا زن معمولا یاد می گیرند تا چشم هایشان را به صورت های کاملا متفاوتی به کار بگیرند. گواه بارز این مدعا این است که افرادی که در فرهنگ های مختلف بار می آیند و رشد می کنند، در جهان های ادراکی و حسی کاملا متفاوتی زندگی می کنند و این موضوع را می توان با توجه به شیوه جهت گیری آنها در فضا، و چگونگی حرکت آنها از یک مکان به مکان دیگر دریافت (تی هال، ادوارد، 1385، صص89-90).

رفتار چشم
مطالعه رفتار چشم افراد تناقضات جالب توجهی را بین دو فرهنگ آشکار می سازد. انگلیسی ها که در آمریکا به سر می برند نه تنها زمانی که می خواهند تنها باشند دچار مشکل می شوند بلکه در روابط خود با افراد هم مسائلی دارند. آنها هیچ گاه با اطمینان نمی دانند که نحوه گوش دادن یک آمریکایی به چه ترتیب است. از طرف دیگر ما هم نمی دانیم که یک انگلیسی چگونه ما را درک می کند بسیاری از این ابهامات در روابط افراد ناشی از تفاوت در نحوه استفاده از چشم هاست. به فرد انگلیسی آموزش داده می شود تا در صورت داشتن وظیفه ای و نبودن مانعی در بین، نشانه ای از ادب و نزاکت است که با دقت خاص به صحبت دیگران گوش کند. برای نشان دادن اینکه صحبت ها را درک می کند، نه سر خود را تکان می دهد و نه سر و صدایی می کند. برای اینکه به شما بفهماند به حرف هایتان گوش می داده، چشم هایش را بر هم می زند. از طرف دیگر به آمریکایی ها آموزش داده می شود هیچ گاه به کسی خیره نشوند و ما موقعی مستقیما و به طور ثابت به چشمهای شخص دیگر نگاه می کنیم که می خواهیم مطمئن شویم که در او نفوذ کرده ایم. نگاه آمریکایی به هم صحبت خود بعضا از یک چشم به چشم دیگر او تغییر مکان می دهد و حتی ممکن است برای مدتی دید وی به کلی از روی صورت او به جای دیگری متوجه شود. رفتار خاص دیگر انگلیسی ها به هنگام گوش دادن به صحبت دیگران این است که در فاصله اجتماعی چشمها همواره ثابت و بدون تحرک باقی می مانند، به طوریکه به هر چشمی که نگاه شود ظاهر نگاه کاملا متوجه شماست ( تی هال، ادوارد، 1385، ص 92). �
مسئله اصلی در درک دیداری آن چیزی است که مردم می بینند نه انتقال محرک شبکیه (یعنی تصویر روی شبکیه). این نشان �می دهد که تفاوت های فردی مشخص روی ادراک تصویری تأثیر دارند. همچنین عوامل دیگری به عنوان مثال شخصیت، سبک های شناختی، جنس، شغل، سن، ارزش ها، نگرش ها، انگیزه ها و باورها وجود دارند که بر چگونگی درک ما از چیزها تأثیر دارند.
ما چیزها را آن گونه که هستند نمی بینیم بلکه آنطور که ما هستیم، می بینیم. دیدن امر ذهنی است، هر کدام از ما جهان را به طور متفاوت می بیند. همین طور دیدن امری فعال است، چشم ها و مغز ما جهانی را که می بینیم، می سازد
می توان گفت بینایی جزء حواسی است که در مدرنیته قوت گرفت. انسان مدرن نسبت به انسان های اولیه و جوامع بدوی بیشتر از حس بینایی خود استفاده می کند. در حالیکه انسان های اولیه از حواس دیگر مثل بویایی و لامسه برای پیدا کردن غذا یا رد پا استفاده می کردند. اما انسان مدرن بیشتر از دیدن بهره می گیرد مخصوصا در فضای محدود شهر افراد با چشم های خود ارتباط برقرار می کنند و اطلاعات جمع آوری می کنند. با اینکه این دیدن از عمق کمتری بر خوردار است حتی ممکن است افراد به چیزهای بسیاری نگاه کند ولی معنای واقعی آن را دریافت نکند. فضای دیداری انسان ها بسیار گسترده و متنوع است. بیلبردها ، پوسترها، ساختمان ها،عکس ها، فیلم ، نقاشی و... همه حس بینایی را به کار می گیرند. حتی آنچه که افراد می بینند و برای آنها جنبه عینیت دارد سبک زندگی را تشکیل می دهد.
اهمیت حس بینایی را می توان در سطح زبانی هم بررسی کرد. در طول روز بارها از ضرب المثل ها، کنایات و اصطلاحاتی که کلماتی مانند چشم، دیدن و نگاه کردن درآن ها وجود دارد استفاده می کنیم. ضرب المثل هایی مانند نگاه چپ کردن، نگاه خود را دزدیدن، چشم تو چشم شدن، چشم تنگ، ببینیم و تعریف کنیم و...
به هر حال چشم ها وسیله و ابزار مهمی برای مردم شناس �در جمع آوری اطلاعات، ارزیابی آنها، تفسیر و حتی نشان دادن و بیان اطلاعات هستند.


منابع
- � �تی هال، ادوارد، 1385، بعد پنهان، ترجمه دکتر منوچهر طبیبیان، انتشارات دانشگاه تهران
- � �برجر، جان، 1380، درباره نگریستن، ترجمه فیروزه مهاجر، انتشارات آگه




فایل‌(های) پیوست شده
.jpg   امروز, 05:55 PM">gross-eyeball-trick.jpg (اندازه: 20.38 KB / تعداد دفعات دریافت: 3)
#3
چهره خانوم ها پنجرهایست به درون شخصیت انها

--------------------------------------------------------------------------------

تحقیقاتی در این زمینه که آیا واقعا ظاهر و نشانه‌های ظاهری هر شخص می‌تواند بیانگر سر درون او باشد یا نه انجام گرفته که نتایجی بشرح ذیل داشته است.
بر این اساس، مشخص گردیده که هر آنچه خانمها در ظاهرشان و بخصوص در صورتشان عیان است، از درون آنها و روان آنها حکایت دارد. مثلا اگر خانمی در ظاهر متدین است، پس واقعا متدین است و یا اینکه اگر خانمی در ظاهر خوشبخت است و دم از خوش شانسی می‌زند، واقعا و بی تردید خوش بخت است. اما در مورد مردان؛ آقایان مانند کتابهایی ناگشوده می‌مانند که باید مدت زمانی طول بکشد تا تمام کتاب خوانده شده و پی به منظور نویسنده برد و نمی‌توان با یک نظر فهمید که مرد مورد نظر چگونه مردیست.

این در حالیست که بعضی مردم بر این باورند که جامعه، افراد را به سمت گرایشها و رفتارهایشان سوق می‌دهد. مثلا مدل موی خانمها و یا مدل لباس پوشیدن بعضی افراد. مثلا خانمی با موهایی ژولیده و یا مردی با شلواری پاره راه می‌رود که اینها شاید مد جامعه باشند.

در راستای این تحقیقات از ۱۰۰۰ خانم درخواست شد تا تصویری از خودشان بهمراه فرمی که باید مشخصاتی از قبیل رفتارهای شخصیتی، باورها و اعتقادات و … را در آن می‌نوشتند برای محققان ارسال شود. سپس گروه تحقیق تصاویر افرادی را که مشخصاتشان تقریبا شبیه هم بود جدا کرده و در وب سایتی قرار دادند، آنگاه قریب به ۶۵۰۰ نفر برای اینکه حدس بزنند که هر چهره بیانگر چه مشخصات درونی است به سایت وارد شدند.

جالب اینجا بود که ۷۰% از افراد، خانم‌های خوشبخت و خوش شانس را از روی تصویر درست حدس زده بودند. همچنین ۷۳% خانم‌های متدین و معتقد به دین و ۴۵% خانم‌های قابل اعتماد و امین را درست تشخیص داده بودند. این در حالی است که آنها نتوانسته بودند خانمهای شوخ طبع و بامزه را از روی تصویر درست حدس بزنند.

با این حال چهره آقایان نمی‌تواند بیانگر آنچه را که آنها در درون خود می‌گذرانند باشد. مثلا در تحقیقی دیگر مشخص شد که افراد، بجز چهره مردان خوش شانس و خوشبخت که فقط ۲۲% صحیح حدس زده بودند، نتوانسته بودند چیز دیگری را تشخیص دهند.

ریچارد وایزمن استاد دانشگاه هرتفوردشر به اتفاق راب جنکینز از دانشگاه گلاسکو، افرادی که این تحقیقات را انجام داده‌اند، می‌گویند دلایل بسیاری برای مطالب فوق می‌تواند وجود داشته باشد از جمله :

شاید چهره خانمها واقعا دربر دارنده اطلاعاتی از شخصیت آنان باشد. شاید هم افرادی که وارد سایت شده و گمانه زنی نموده‌اند نابجا حدس زده و یا اینکه از روی اذیت اشتباها انجام داده‌اند. همچنین شاید خانمهایی که تصویر و مشخصاتشان را ارسال نموده‌اند خیلی با تفکر و‌اندیشه در مورد تصویرشان، اینکار را انجام داده‌اند.

اما از تحقیقات قبلی سایر محققان اینطور بر می‌آید که افرادی که دارای چهره‌هایی جذاب و پر انرژی هستند، غالبا افرادی موفق، خوشبخت، سالم، باهوش و کارآمد می‌باشند. همچنین افرادی با صورتهای بزرگ تر، معمولا دارای شخصیت مردانه و زمخت‌تری هستند تا سایر افراد.
تحقیقی دیگر نیز در این زمینه نشان داده است که پسرانی که چهره‌های کودکانه‌ای دارند، معمولا پرخاشخوتر بوده و به مراتب بالای تحصیلی نیز نائل خواهند شد.
 تشکر شده توسط : nasim , Hasty
#4
من موافق این قضیه نیستم
به هیچ عنوان نمیشه خصوصیات اخلاقی کسی رو از چهره تشخیص داد
تازههههه
مخصوصا خانم ها رو
عشــق
همین خنده های ساده ی توست
وقتی با تمام غصه هایت میخندی
تا از تمام غصه هایم
رها شوم...


#5
تازه ترش ، این تحقیقات مال اونور آبه نه مال ما !
چشم ها را بـایـد شست  . ، . جـــور دیـگـر بـایــد دیـــد
#6
شكل صورت دراز و كشيده: افرادي كه داراي چنين صورتي هستند عموما" داراي صـبر و تحمل زياد بوده و توانايي حل مشكلات در آنها بيشتر است. جـذابـيـت و خوش تركيب بودن افراد با چنين صورتي نشانگر اين است كه آنها معمولا كارهاي خـود را نـيـمـه تمام رها نكرده و عادت به انجام امور بطور تمام و كمال دارند.


گرد: اين شكل دلالت بر اميدواري زنده دلي و انرژي دارد. اينگونه افراد مي تـوانند اتاقي دلگير و ساكت را به بمبي از خنده و شادي تبديل كنند.


پهن: اينگونه اشخاص بردبار و مهربان و معمولا افراد روشنفكري مي باشند.


مربعي: طرفدار استقلال فردي و فردگرايي، سختـكوشـي بـراي دسـتـيـابي بـه آرزوها، زيركي و فعال بودن از ويژگيهاي اين افراد محسوب مي شود.

همیشه سختترین نمایش به بهترین بازیگر تعلق داره شاکی سختیهای دنیا نباش شاید تو بهترین بازیگر خدایی....!!!!!!!!!love28                                                        
                                         
 تشکر شده توسط : arezoo_azizi
#7


تحقیقات نشان می‌دهد مردان چشم قهوه‌ای دارای خصوصیاتی در صورتشان هستند که آن‌ها را خشن‌تر از دیگران نشان می‌دهد.

تحقیقات جدید نشان می‌دهد مردان چشم قهوه‌ای دارای خصوصیاتی در چهره خودشان هستند که آن‌ها را نسبت به مردان چشم آبی خشن‌تر و سلطه‌گرتر نشان می‌دهد.

دانشمندان کشور چکوسلاواکی از یک گروه ۶۲ نفره خواستند تا به تصاویر ۸۰ صورت شامل ۴۰ مرد و ۴۰ زن بنگرند و میزان خشونت آن‌ها را تخمین بزنند. سپس آن‌ها این صورت‌ها را با کمک فوتوشاپ تغییر داده و صورت چشم‌آبی‌ها را با چشم‌ قهوه‌ای‌ها جابه جا کردند. سپس گروه دیگری این تصاویر را از لحاظ خشونت رده بندی کردند.
در هر دو مورد نتایج به دست آمده تقریبا یکسان بود. تصاویر چشم‌ قهوه‌ای‌ها در هر دو گروه جدی‌تر و سلطه‌گر‌تر نسبت به چشم‌آبی‌ها رده بندی شد، حتی اگر رنگ چشمان آن‌ها تغییر می‌کرد.
این حالت در صورت زنان برقرار نبود و به همین دلیل دانشمندان معتقدند شکل صورت مردان چشم قهوه ای به شکلی است که آن‌ها را خشن‌تر نشان می‌دهد .
کارل کلیسنر از دانشگاه چارلز در این باره گفت: به طور متوسط مردان چشم قهوه ای دارای چانه‌ها و دهان پهن‌تر هستند، بینی بزرگ‌تری دارند و فاصله بین ابروها و چشمان آن‌ها از هم بیش‌تر است. نکته رمزآلود این است که چرا رنگ چشمان می‌تواند باعث بروز این خصوصیت در صورت یک فرد شود.
روانشناس جونیز بندیکت از دانشگاه آبردین در اسکاتلند در این باره گفت: این یافته بسیار شگفت انگیز است. محققان معتقدند بین ۶ هزار تا ۱۰ هزار سال پیش افراد چشم آبی وجود نداشتند و در نتیجه یک جهش ژنتیکی انسان‌های با چشم آبی رنگ به دنیا آمدند.
در حال حاضر نزدیک به ۶ ژن وجود دارند که در تعیین رنگ چشم یک فرد تاثیر گذار هستند. یکی از حدس‌های دانشمندان این است که شاید همان ژن‌ها که روی رنگ چشم تاثیر گذارند می‌توانند خصوصیات دیگر چهره را هم تعیین کنند.
شاید توضیح دیگر این باشد که پسران با رنگ چشمان متفاوت رفتارهای متفاوتی را از جامعه می‌بینند که این رفتارها می‌تواند تاثیرات ماندگاری روی آن‌ها داشته باشد.
شیوه برخورد اجتماعی با یک فرد می‌تواند تعادل هورمونی او را تغییر دهد که این موضوع نیز به نوبه خود روی شکل ظاهری یک فرد تاثیر زیادی دارد
فعلا سکوت را برگزیدیم ............
 تشکر شده توسط : شفا یافته , naz.gigili , yummy , نازنین , ساغر
#8
ما که در کشورمون فقط با نوع قهوه ای آن برخورد داریم. پس به جزء رنگ چشم باید دنبال مشخصات دیگری برای سنجش بگردیم. چون چشم قهوه ای ها انواع مختلفی دارند..smiling
من هم ام اس داشتم.
 تشکر شده توسط : naz.gigili , نازنین , شهرزاد , kian
#9
این تحقیق برای ایرانی ها که نیستconfused
ما چشم آبی زیاد نداریم که بتونیم نظر بدیم.
همه آدما رو خدا خوب آفریده.wink2 با هر رنگ چشمی.
اگر بدانيد مردم چقــدر به ندرت فکـر مي کنند
هيچ گاه از اينکه درباره ي شما چه فکـر مي کنند
نگــران نمــي شويــد . . .
 تشکر شده توسط : شهرزاد
#10
وای نگوووووconfused
براى تو
براى چشمهايت..
براى من
براى دردهايم..
براى ما
اى كاش خدا كارى بكند...
 تشکر شده توسط : شهرزاد
  


موضوع های مرتبط با این موضوع...
موضوع: نویسنده پاسخ: بازدید: آخرین ارسال
  آیا تاثیر اتفاقات دوران کودکی افراد در چهره آنها دیده میشود paeazan 0 3,136 2013/09/26, 01:57 PM
آخرین ارسال: paeazan



کاربرانِ درحال بازدید از این موضوع:

علت بوجود آمدن بیماری ام اس چیست