سلام هستی جان
ممکنه احتمالت درست باشه . ترسیدن و ... بی اثر نیست ولی باز بهتره با پزشکت مشورت کنی . فرض براین که ترسیده باشی و این علائم از اون باشه باز هم راهی برای درمانش هست . بهتره که هر چه زودتر به پزشکت مراجعه کنی و با اون درمیان بذاری.
با تو بودن برامون لذت بخشه و مایه افتخاره. برامون یه الگو به حساب میای.
برات خالصانه دعا میکنیم تا همیشه سالم بمونی.

هستی جان عزیز دلم می دانم این سری که بستری بودی کمی واست سخت گذشته و اینکه حرکت غیر منطقی یکی از ملاقات کننده کان باعث شده اثر منفی رو سیستم بیماریت بگذاره
ولی شما خیلی قوی تر از این حرفها هستی بیش از 2 ده است که داری با این بیماری می جنگی و همیشه الگوی مثبت بودی واسه دیگر دوستان
پس خواهش می کنم مثل همیشه به خودت مصلت باش و دوباره در اولین فرست با دکترت صحبت کن مطمئن باش در همین چند روز بهتر بهتر می شی
و در راه خدا با چشمان اشک آلود نذر کردم که هر چه زودتر خوب بشی(خدایا هر چند بنده خوبی نبودم برایت ولی تا حالا یادم نمیاد به کسی ظلم کرده باشم و یا دلت را شکسته باشم اگر خودم اعتباری ندارم حد اقل به احترام جدم شفای کامل هستی عزیزم و تمای بیماران را ازت می خواهم)

سلام دوستان خوب همیشگی من......می دونید هفته پیش من 6 روز بیمارستان برای 5 تزریق پالس بودم بهتر که نشدم هر لحظه بدتر هم شدم دیگه کم کم تارهای صوتیم هم از کار داره می افته نمی تونم حرف بزنم و حتی غذا خوردن هم خیلییییی برام سخت شده.فردا دوباره 5..6 روزی بستری می شم اینبار برای تزریق iv ig آیا شما عزیزان کسی تجربه اینجوری رو داشته ..حالش چطوره بهتر شده یا هر اصلاع وراهنمایی که دارید لطفا راهنمائیم کنید
چیزی که منو خیلی ناراحت می کنه که من دیگه اصلا رگ برای تزریق ندارم خودم از دکترم خواستم که برام شالدون بذارن اونم سخته ولی از هر روز سوراخ کردن دستهام بهتره.....
امید من بعد خدا و خانواده به شما دوستان عزیزم است پس برام دعا کنید
دوستتون دارم بینهایتتتتتتتتتتتتتتت

هستی جان منم سید هستم .خودم اگر چه آبرویی ندارم ولی مثل سید رضا از خدا میخوام به حرمت جدم حال هستی عزیزمو خوب خوب خوب کنه

هستی جان امیدت به خدا باشه نکنه اصلاً ناامید بشی ها!!!! خدا خلف وعده نمیکنه مطمئن باش، مگه نمیگیم یا من اسمه دوا و ذکره شفا.......

(2013/01/07, 08:46 PM)Hasty نوشته است:

سلام دوستان خوب همیشگی من......می دونید هفته پیش من 6 روز بیمارستان برای 5 تزریق پالس بودم ب:

دوستان عزیزم سلاممممم
وقتی اینهمه محبت وتوجه شما رو می بینم اشک تو چشمهام جمع میشه
واقعا ممنونم وخیلیییی دوستتون دارم
امروز عصر بستری میشم وهر جا که باشم به یاد همه شما دوستان عزیزممممممم هستم